eitaa logo
👊کانال تنگه مرصاد💥
670 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
130 فایل
👊آنتی منافق👊 🔥کانال تنگه مرصاد🔥 ✔✔ 🔴رسانه جوانان مستقل و انقلابی ایران اسلامی 🔴 💪ما همه صیاد هستیم👊 ✨با ولی تا ظهور خواهیم ماند✋ ارتباط با ادمین 👇👇 @Soheil_110 @yaa_hossain_313
مشاهده در ایتا
دانلود
1- در 2 دهه اخیر 2 بار رقم واردات ایران از آمریکا رکورد زد 2-یکی سال 2008 رقم واردات از آمریکا 700میلیون دلار شد و دیگری 2018(بعدِ خروج ترامپ از برجام) که به حدود نیم میلیارد دلار رسید 3-اغلب اقلام لوکس است مگر رهبری سال 94 نگفته بود حق واردات کالای مصرفی از آمریکا را ندارید @tmersad313
🔴 نجاح محمدعلی، تحلیلگر مسایل منطقه: سعودی ها تظاهرات در عراق را تایید میکنند و تمام قد برای آن تبلیغ میکنند و همزمان در حال اجرای حکم قطع سر با شمشیر درباره سه جوان معترض [شیعه] به نام های علی النمر داوود المرهون و عبدالله الزهراء به جرم اعتراض مسالمت آمیز هستند!! @tmersad313
💠واکنش صفحه رسمی توییتر رهبر معظم انقلاب به حوادث اخیر عراق @tmersad313
💌 اربعین حرکت تاریخ حیات بشر به سوی ولی خداست. مظلومیت اباعبدالله الحسین(ع) و عزاداری بهانه است؛ جهان در حال ولایی شدن است و اربعین طلیعه آن است‌. 👤 استاد علیرضاپناهیان #رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق @tmersad313
🚩🚩🚩 36 هجری قمری : رحلت صحابی بزرگوار پیامبر اسلام(ص) در سن ۲۵۰ سالگی معروف به سلمان فارسی اهل منطقه جِی اصفهان بود که در ابتدا آیین زرتشتی داشت. وی در راه عزیمت برای یافتن کیش برتر، راهی شام و سپس حجاز شد. او را در این زمان به عنوان برده ای خرید و فروش کردند و سال ها قبل از هجرت پیامبر اکرم(ص)، در مدینه به کارگری برای یک یهودی مشغول بود. سالیان اولیه حضور پیامبر(ص) در مدینه نیز با این ایام همراه بود. سلمان فارسی سرانجام به دین اسلام مشرف شد و پیامبر(ص) او را نام نهاد و از نزدیک ترین یاران رسول خدا شد. پیامبر(ص) درباره او فرموده اند: «سلمان از ما اهل بیت است.» طرح حفر خندق در را این صحابی بزرگ (ص) پیشنهاد داد. سلمان در زمان به حکومت برگزیده شد و به مدت 19 سال در این منصب بود. مرقد شریف این صحابی بزرگ پیامبر اسلام در مدائن، در نزدیکی بغداد قرار دارد. @tmersad313
👊کانال تنگه مرصاد💥
🔸 🔸🔸 🔸🔸🔸 🔸🔸🔸🔸 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 📌 #هفت_شهر_عشق (نگاهی نو به حماسه #عاشورا) 🔖قسمت شصت و نهم 🦋پروانه های عاشق
🏴▪🏴▪🏴▪🏴▪🏴▪ 🏴 (نگاهی نو به حماسه ) 0⃣7⃣ قسمت هفتادم ⚔ سپاه کوفه آماده جنگ می‌شود. 🎪 در خیمه فرماندهی، سران سپاه جمع شده و به این نتیجه رسیده‌اند که باید هر چه سریع‌تر جنگ را آغاز کنند. برنامه آنها این است که از چهار طرف به سوی اردوگاه ✨امام حسین علیه السلام✨ حمله کنند و در کمتر از یک ساعت او و یارانش را اسیر نموده و یا به قتل برسانند. 🔥عمرسعد به شمر می‌گوید: «خود را به نزدیکی خیمه‌های حسین برسان و وضعیّت آنها را بررسی کن و برای من خبر بیاور.» 🐎شمر، سوار بر اسب می‌شود و به سوی اردوگاه امام پیش می‌تازد. 🔥آتش! خدایا! چه می‌بینم؟ سه طرف خیمه‌ها پر از آتش است. گودالی عمیق کنده شده و آتش از درون آنها شعله می‌کشد. یک طرف خیمه‌ها باز است و مقابل آن، لشکری کوچک امّا منظّم ایستاده است. آنها سه دسته نظامی‌اند. شیر مردانی که شمشیر به دست آماده‌اند تا تمام وجود از امام خویش دفاع کنند. او می‌فهمد که دیگر نقشه حمله کردن از چهار طرف، عملی نیست. 🔥 شمر عصبانی می‌شود. از شدّت ناراحتی فریاد می‌زند: «ای حسین! چرا زودتر از آتش جهنّم به استقبال آتش رفته‌ای؟.» سخن شمر دل‌ها را به درد می‌آورد. شمر چه بی‌حیا و گستاخ است. 🏹 مسلم بن عَوْسجه طاقت نمی‌آورد. تیری در کمان می‌نهد و می‌خواهد حلقوم این نامرد را نشانه رود. ❔- مولای من، اجازه می‌دهی این نامرد را از پای درآورم. ☑ - نه، صبر کن. دوست ندارم آغازگر جنگ ما باشیم. مسلم بن عوسجه تیر از کمان بیرون می‌نهد. شمر باز می‌گردد و خبر می‌دهد که دیگر نمی‌توان از چهار طرف حمله کرد. عمرسعد با تغییر در شیوه حمله، پرچم سپاه را به غلام خود می‌دهد. 🥁 طبل آغاز جنگ، زده می‌شود و سپاه کوفه حرکت می‌کند. این صدای عمرسعد است که در صحرای کربلا می‌پیچد: 🔥 «ای لشکر خدا! پیش به سوی بهشت!.» 🐎لشکر کوفه حرکت می‌کند و روبه‌روی لشکر امام می‌ایستد. 🔆امام حسین علیه السلام🔆 رو به سپاه کوفه می‌فرماید: «ای مردم! سخن مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید. می‌خواهم شما را نصیحت کنم.» نفس‌ها در سینه حبس می‌شود و همه منتظر شنیدن سخن امام هستند: «آیا مرا می‌شناسید؟ لحظه‌ای با خود فکر کنید که می‌خواهید خون چه کسی را بریزید. مگر من فرزند دختر پیامبر صلی الله علیه و آله نیستم؟». سکوت بر تمام سپاه کوفه سایه افکنده است. هیچ‌کس جوابی نمی‌دهد. ⚜امام ادامه می‌دهد: «آیا در این هم شک دارید که من فرزند دختر پیامبر شما هستم؟ به خدا قسم، اگر امروز شرق و غرب دنیا را بگردید، غیر از من کسی را نخواهید یافت که پسر دختر پیامبر باشد. آیا من، خونِ کسی را ریخته‌ام که می‌خواهید این گونه قصاص کنید؟ آیا مالی را از شما تباه کرده‌ام؟ بگویید من چه کرده‌ام؟.» سکوت مرگ‌بار سپاه کوفه، ادامه پیدا می‌کند. ✔ امام حسین علیه السلام فرماندهان سپاه کوفه را می‌شناسد، آنها شَبَث بن رِبْعی، حَجّار بن ابْجَر، قَیْس بن اشْعَث هستند، اکنون آنها را با نام صدا می‌زند و می‌فرماید: 📜«آیا شما نبودید که برایم نامه نوشتید و مرا به سوی شهر خود دعوت کردید؟ آیا شما نبودید که به من وعده دادید که اگر کوفه بیایم مرا یاری خواهید نمود؟» ادامه دارد.... ✍🏻مهدی خدامیان آرانی ❁❁❁❁❁❁🕯❁❁❁❁❁❁ 🏴 @tmersad313 ❁❁❁❁❁❁🕯❁❁❁❁❁❁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠ماموران نیروی انتظامی مجاهدان فی سبیل الله هستند امام خامنه ای هفته نیروی انتظامی مبارکباد @tmersad313
بازداشت یک عضو خانواده شاپور بختیار در لردگان 🔹شنیده های خبرنگار فارس حاکی از آنست که در ماجرای اعتراض تعدادی از مردم شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری یکی از اعضای خانواده شاپور بختیار دستگیر شده است. 🔹در همین رابطه یک منبع آگاه به خبرنگار فارس گفت: فرد دستگیر شده با هویت جعلی وارد کشور شده و اصالتا اهل چهارمحال و بختیاری است اما مقیم خارج از کشور بود که با هوشیاری دستگاه های امنیتی در لردگان چهارمحال و بختیاری بازداشت شد. 🔹این شخص در ماجرای اعتراض مردم لردگان نسبت به شیوع ویروس HIV در یکی از روستاهای شهرستان لردگان، نقش لیدر را داشته و به کمک تعدادی از همراهان خود سعی در منحرف کردن اعتراضات مردمی داشت. 🔸استاندار چهارمحال و بختیاری روز گذشته در مصاحبه با رسانه ها از دستگیری یک عنصر وابسته به ضد انقلاب خبر داده بود. @tmersad313
4_5823355477278328274.mp3
11.25M
شور فوق العاده امام حسین(ع) پناه بده خیلی گرفتارم.... به نفس کربلایی مهدی امیدی مقدم پیشنهاد دانلود- از دست ندید @tmersad313
👊کانال تنگه مرصاد💥
🏴▪🏴▪🏴▪🏴▪🏴▪ 🏴 #هفت_شهر_عشق (نگاهی نو به حماسه #عاشورا) 0⃣7⃣ قسمت هفتادم ⚔ سپاه کوفه آماده جنگ می‌
◾◼▪◾◼▪◾◼▪ 🏴 (نگاهی نو به حماسه ) 1⃣7⃣ قسمت هفتاد و یکم ◼همسفرم! به راستی که این مردم، چقدر نامرد هستند. آنها ✨امام حسین علیه السلام✨ را به کوفه دعوت کرده‌اند و اکنون در مقابلش شمشیر کشیده‌اند!❕ 🔥عمرسعد نگاهی به قَیْس بن اشْعَث می‌کند و با اشاره از او می‌خواهد که جواب امام را بدهد. 🗣 او فریاد می‌زند: «ای حسین! ما نمی‌دانیم تو از چه سخن می‌گویی. امّا اگر بیعت با یزید را بپذیری روزگار خوب و خوشی خواهی داشت.»‼ 👈🏻 امام در جواب می‌گوید: «من هرگز با کسی که به خدا ایمان ندارد، بیعت نمی‌کنم.» 🎭 امام با این سخن، چهره واقعی یزید را به همه نشان می‌دهد. ⚔ عمرسعد به نیروهای خود نگاه می‌کند. بسیاری از آنها سرشان را پایین انداخته‌اند. اکنون وجدان آنها بیدار شده و از خود می‌پرسند: به راستی، ما می‌خواهیم چه کنیم؟ مگر حسین چه گناهی کرده است؟ 👈🏻عمرسعد نگران می‌شود. برای همین، یکی از نیروهای خود به نام ابن حَوْزَه را صدا می‌زند و با او خصوصی مطلبی را در میان می‌گذارد. 👣 من نزدیک می‌روم تا ببینم آنها درباره چه سخن می‌گویند. تا همین حد متوجه می‌شوم که عمرسعد به او وعده پول زیادی می‌دهد و او پیشنهاد عمرسعد را قبول می‌کند. 🐎 او سوار بر اسب می‌شود و با سرعت به سوی سپاه امام می‌رود و فریاد می‌زند: «حسین کجاست؟ با او سخنی دارم.» یاران، امام را به او نشان می‌دهند و از او می‌خواهند سخن خود را بگوید. امام هم نگاه خود را به سوی آن مرد می‌کند و منتظر شنیدن سخن او می‌شود. 🔍همه نگاه‌های دو لشکر به این مرد است. به راستی، او چه می‌خواهد بگوید؟ ابن حوزه فریاد می‌زند: ✖«ای حسین، تو را به آتش جهنّم بشارت می‌دهم.» 💔 زخم زبان از زخم شمشیر نیز، دردناک‌تر است. نمی‌دانم این سخن با قلب امام چه کرد؟ دل یاران امام با شنیدن این گستاخی به درد می‌آید. سپاه کوفه با شنیدن این سخن شادی و هلهله می‌کنند. بار دیگر شیطان در وجود آنها فریاد می‌زند: «حسین از دین پیامبر خویش خارج شده، چون او از بیعت با خلیفه مسلمانان خودداری کرده است.» ✨ امام سکوت می‌کند و فقط دست‌های خود را به سوی آسمان گرفته و با خدای خویش سخنی می‌گوید. 🐎 آن مرد هنوز بر اسب خود سوار است. قهقهه مستانه‌اش فضا را پر کرده است. اما یک مرتبه اسب او رَم می‌کند و مهار اسب از دستش خارج می‌شود و از روی اسب بر زمین می‌افتد. اما گویی پایش در رکاب اسب گیر کرده است. اسب به سوی خندق پر از آتش می‌تازد و ابن حَوزه که چنین جسارتی به امام کرد در آتش گرفتار می‌شود و به سزای عملش می‌رسد.‼ به هرحال با پیش آمدن این صحنه عدّه‌ای از سپاهیان عمرسعد از جنگ کردن با امام حسین علیه السلام پشیمان می‌شوند و دشت کربلا را ترک می‌کنند. - جانم به فدایت! اجازه می‌دهی تا من نیز سخنی با این مردم بگویم؟ 🖤 - ای زُهیر! برو، شاید بتوانی در دل سیاه آنها، روزنه‌ای بگشایی. 🔹 زُهیر جلو می‌رود و خطاب به سپاه کوفه می‌گوید: ❔«فردای قیامت چه جوابی به پیامبر خواهید داد؟ ❓مگر شما نامه ننوشتید که حسین به سوی شما بیاید؟ ❔رسم شما این است که از مهمان با شمشیر پذیرایی کنید؟.» عمرسعد نگران است از اینکه سخن زُهیر در دل مردم اثر کند. به شمر اشاره می‌کند تا اجازه ندهد زُهیر سخن خود را تمام کند. 🏹 شمر تیری در کمان می‌گذارد و به سوی زُهیر پرتاب می‌کند و فریاد می‌زند: «ساکت شو! با سخن خود ما را خسته کردی. مگر نمی‌دانی که تا لحظاتی دیگر، همراه با امام خود کشته خواهی شد.» خدا را شکر که تیر خطا می‌رود. زُهیر خطاب به شمر می‌گوید: «مرا از مرگ می‌ترسانی؟ 🍃 به خدا قسم شهادت در راه حسین علیه السلام نزد من از همه چیز بهتر است.» 👈🏻 آن‌گاه زُهیر فریاد برمی‌آورد: «ای مردم، آگاه باشید تا فریب شمر را نخورید و بدانید که هر کس در ریختن خون حسین علیه السلام شریک باشد، روز قیامت از شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله محروم خواهد بود.» 🔆اینجاست که امام به زُهیر می‌فرماید: «تو وظیفه خود را نسبت به این مردم انجام دادی. خدا به تو جزای خیر دهد. ادامه دارد..... ✍🏻مهدی خدامیان آرانی ❁❁❁❁❁❁🕯❁❁❁❁❁❁ 🏴 @tmersad313 ❁❁❁❁❁❁🕯❁❁❁❁❁❁