eitaa logo
👊کانال تنگه مرصاد💥
644 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
130 فایل
👊آنتی منافق👊 🔥کانال تنگه مرصاد🔥 ✔✔ 🔴رسانه جوانان مستقل و انقلابی ایران اسلامی 🔴 💪ما همه صیاد هستیم👊 ✨با ولی تا ظهور خواهیم ماند✋ ارتباط با ادمین 👇👇 @Soheil_110 @yaa_hossain_313
مشاهده در ایتا
دانلود
👊کانال تنگه مرصاد💥
#گذری_بر_زندگی_شهدا #شهید_محمودرضا_بیضائی قسمت هفتاد و ششم محمودرضا به بی سوادى علوى هاى سوريه
قسمت هفتاد و هفتم محمودرضا دانش آموز بود که برای گردآوری خاطرات دانش آموز شهید مجید شریف زاده ، گفتگوی مفصلی با مادر معزز شهید انجام داده بود.... آن روز وقتی به خانه آمد یک واکمن و یکی دو نوار کاست و یک کپی از یک نامه را با خودش آورده بود.... سخنان مادر شهید ، محمودرضا را به شدت شیفته ی شهید شریف زاده کرده بود و تا رسید ، نشست به تعریف کردن حرف هایی که شنیده و ضبط کرده بود.... از میان همه ی حرف ها ، توجه محمودرضا را بیشتر به خودش جلب کرده بود که آن ها را با هیجان و حس و حال بیشتری تعریف می کرد و تکرار.... 1⃣یکی همین نامه ای بود که کپی اش را از مادر شهید گرفته بود و آورده بود.... شهید شریف زاده بالای این نامه - که آن را برای بسیجیان پایگاه مسجد محله شان در اِئل گُلی تبریز ارسال کرده بود - نوشته بود : ما دندان های آمریکا را در دهانش خرد می کنیم ! و بعد توصیه ها و نکاتی را که به تکالیف بسیجیان پایگاه محله شان مربوط می شد در متن تذکر داده بود.... محمودرضا این نامه را به من داد تا بخوانم و مدتی این نامه پیش من بود تا بعدا که آن را از من خواست.... 2⃣دوم تعبّد شدید شهید شریف زاده و پایبندی او به انجام برخی مستحبات از جمله غسل جمعه بود.... محمودرضا از قول مادرش نقل کرد که در سفری که در روز جمعه بوده ، مجید راننده ی اتوبوس را وادار می کند تا اتوبوس را برای انجام غسل جمعه متوقف کند و بعد از اتوبوس پیاده می شود و در بیابان غسل را به جا می آورد . 3⃣نکته ی سوم.... راوی : برادر شهید .....