eitaa logo
ادبیات استنطاقی با تاکید قرآنی
1.6هزار دنبال‌کننده
2 عکس
3 ویدیو
3 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ذلکِ الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ؛ قرآن را به سخن بیاورید. ادبیاتی (خواه نقلی و خواه عقلی) را دنبالش هستیم که قرآن و روایات را به سخن در می آورد.
مشاهده در ایتا
دانلود
ادبیات استنطاقی با تاکید قرآنی
بررسى(...مَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ اللَّهَ...)(الفتح:١٠) ١-جمهور(هاء)را كسره داده اند:(عليْهِ). در قرائت حفض(هاء)ضمه داده شده:(عليْهُ) و علت ضمه دادن به(هاء)در اين آيه سازگارى برقرار كردن بين اين(هاء) و بين(هاء ها)در(وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ)(الفتح/٩)مى باشد. كسره الجمهور أعني الهاء غير حفص فإنه ضمها فقرأ:(عليهُ الله)و أراد بذلك التوفيق بينها و بين الهاءات في قوله:(وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوه).(إعراب القرآن و علل القراءات-ص٥٢١/السبعة في القراءات-ج١-ص٦٠٣). ٢-علت اينكه جناب حفص(هاء)را به ضمه قرائت كرده اين است كه:بنا بر اصل(هاء)را ضمه داده (زيرا (هاء)اى كه براى مذكر استعمال مى شد ضمه داده مى شود و ضمه اشباع مى شود و از اشباع ضمه(واو)توليد مى شود ولى در(عليهُ)بدون اشباع به دليل اكتفاء كردن به ضمه به جاى (واو) ديگر (واو) ذكر نشده و علت اين اكتفاء اين امر است كه ضمه نائب از (واو)مى باشد)ولى بقيه قُراء (هاء)را به كسر قرائت كرده اند به دليل اينكه(هاء)با(ياء)در(عليْه)مجاور مى باشند. قَرَأَ حَفْص {بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ الله} مَضْمُومَة الْهَاء على أصل حركتها وَقَرَأَ الْبَاقُونَ {عَلَيْهِ} بِكَسْر الْهَاء لمجاورة الْيَاء.(حجة القراءات-ج١-ص٦٧٢) الْهَاء للمذكر تضم وتشبع ضمتها فيتولد مِنْهَا الْوَاو نَحْو ضَربته.(حجة القراءات-ج١-ص٨١) مَضْمُومَة الْهَاء من غير إشباع اكْتِفَاء بالضمة عَن الْوَاو لِأَنَّهَا نابت عَن الْوَاو.(حجة القراءات-ج١-ص٢٩٠) ٣-علت اينكه جناب حفص(هاء)را به ضمه قرائت كرده اند اين است كه:ضمه بعد از حذف(واو)باقى مانده به دليل نزديك شدن به كمك مضموم شدن(هاء)به تفخيم در حرف(لام)در(الله) يعنى حرف ضمه بر روى(هاء)وسيله اى براى ايجاد تفخيم در(لام)مى باشد. {چون يكى از مواردى كه باعث مى شود در حرف(لام)تفخيم رخ دهد وجود ضمه در قبل از(لام)است مانند:(رسولُ اللهِ)}.(يعنى براى اشاره به اينكه صاحب اين اسم داراى عظمت و بزرگى است پس اسم ايشان هم با تفخيم بيان مى شود) و جناب طنطاوي معتقد است كه:آن امرى كه با تفخيم مناسب است{در صورتى كه:(لتفخيمٍ)بخوانيم كه در اين صورت تنوين دلالت بر ماهيت دارد يعنى ماهيت تفخيم}أمر عهد و پيمانى است كه كلام به آن مشعر مى باشد(يعنى: (إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ )اين آيه مشعر است به بزرگى و عظمت پيمانى كه با پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) بسته مى شود كه در حقيقت با الله تعالى اين پيمان بسته شده در نتيجه تفخيم در لفظ جلالة(الله)كه صاحب اين اسم است و بيعتى كه با ايشان صورت گرفته و اينكه هركس به عهدخود با ايشان وفا كند پاداش بزرگى كسب مى كند با عظمت و بزرگى اين پيمان متناسب است و اگر(لتفخيمِ أمرِ العهدِ)بخوانيم در اين صورت يعنى:تفخيم (لام)لفظ جلالة(الله)كه متناسب است با تفخيم امر عهدى كه كلام به آن مشعر است كه نتيجه باز امر بالا مى باشد). (در اين آيه): (هاء)به صورت كسر هم قرائت شده. (ومَنْ أوفى بما عاهد عليهُ الله) بضمّ الهاء فإنّه أبقى بعد حذف الواو توسّلاً بذلك إلى تفخيم لام لفظ الجلالة وقُرئ بكسرها.(الافصاح عن المتواري من احاديث المسانيد والسنن والصحاح-ج٢-ص١٤٢). (وَمَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه)َ بضم الهاء فانه أبقى بعد حذف الواو إذ أصله (هُو) توسلا بذلك الى تفخيم لام الجلالة.(روح البيان-ج٩-ص٢١). والهاء في قوله:(عَلَيْهُ)قرأها حفص بالضم، توصلا إلى تفخيم لفظ الجلالة، الملائم لتفخيم أمر العهد المشعر به الكلام، وقرأها الجمهور بالكسر.(التفسير الوسيط لطنطاوي-ج١٣-ص٢٦٧).