21.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان:
(گزیدهای از قسمت بیستم فصل دوم)
🔸۸ یا ۹ ساله بودم که به اتفاق دوستم از بقالی یک پیرمردی که از ناحیه گردن معلول بود، پفک برمیداشتیم (دزدی) نشان دادند که هر دانه پفک که از گلویم پایین میرفت، تمام نظم و زیبایی آن ناحیه را بهم میزد...
🔸یکی از روحهای خوشحال که آنجا بود، پسر همان پیرمرد بقال بود که در ایستگاه صلواتی که من از کنارش در روز شهادت امام صادق (علیه السلام) گذر کردم، خادم بود و بسیار دست خیر داشت در حالی که هر کسی آنجا بود، در حال عذاب کشیدن و پشیمانی از کارهای خود بود...
#زندگی_پس_از_زندگی
@tobahabib