✨﷽✨
✅داستان آموزنده اثر عبادت
✍️یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته رز، خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا بر میگشت. در همین حال نوهاش از راه رسید و با کنایه به او گفت: مامان بزرگ، در مراسم امروز، پدر روحانی برایتان چه چیزی موعظه کرد؟! مادر بزرگ مدتی فکر کرد و سرش را تکان داد و گفت: عزیزم، اصلا یک کلمهاش را هم نمیتوانم به یاد بیاورم! نوهاش پوزخندی زد و گفت: شما که چیزی یادت نمی آید، برای چه هر هفته به کلیسا میروی؟!
مادربزرگ تبسمی بر لبانش نقش بست. خم شد سبد نخ و کامواهایش را خالی کرد و به دست نوه داد و گفت: عزیزم این سبد را ببر و از حوض پر از آب کن و برای من بیاور! نوه با تعجب پرسید: در این سبد؟ غیر ممکنه با این همه شکاف و درز داخل سبد آبی بماند! مادر بزرگ در حالی که تبسم بر لبانش اصرار کرد: لطفا این کار را انجام بده عزیزم.
دخترک غرولند کنان سبد را برداشت و رفت، اما چند لحظه بعد برگشت و با لحن پیروزمندانهای گفت: من میدانستم که امکانپذیر نیست. ببین حتی یک قطره آب هم در سبد باقی نمانده! مادربزرگ سبد را از دست نوهاش گرفت و با دقت زیادی بررسیاش کرد و گفت: بله، راست میگویی اصلا آبی در سبد نیست اما به نظر میرسد سبد تمیزتر شده، یک نگاه بیانداز.
✍امام علی علیه السلام:
پاك و منزهی، چه عظيم و پر شكوه است آن چه از آفرينش تو مى بينيم! و چه خرد است هر بزرگى در برابر قدرت تو! و چه هول انگيز است آن چه ما از ملكوت تو مى بينيم! و چه حقير است آن چه ما مى بينيم در برابر قدرت و سلطنت ناپيداى تو از ديدگان ما! چه بسيار است نعمت هاى تو در اين دنيا! و چه اندك است اين نعمت ها در برابر نعمت های آخرت
📚از خطبه 109 نهج البلاغه
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🍎🍏 مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است ...
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..
باد باعث طراوتش میشود
آب باعث رشدش میشود
و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد
اما ...
به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از "اصل",
همان آب باعث گندیدگی
همان باد باعث پلاسیدگی
همان آفتاب باعث پوسیدگی
و ازبين رفتن طراوتش میشود
قصه انسان و خدا قصه سیب و درخت است.
آدمی تا با خداست همه چیز در خدمت اوست .
خواه قدرت ، خواه شهرت ، خواه ثروت
و اگر از خدا برید همه به زیان اوست.
🦅 درسی از عقاب
عمر عقاب 70 سال است ولی به 40 که رسید چنگال هایش بلند شده وانعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد. نوک تیزش کُند و بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پر به سینه میچسبد و پرواز برایش دشواراست.
آنگاه عقاب است و دوراهی: بمیرد یا دوباره متولد شود. ولی چگونه؟
عقاب به قله ای بلند میرود، نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگال هایش را ازجای میکند تا چنگال نو درآید؛ و بعد شروع به کندن پرهای کهنه می کند.
این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد می شود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.
برای زیستن باید تغییر کرد.
درد کشید.
از آنچه دوست داشت گذشت.
عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسم به امیرالمومنین ع 🤲🌹
وگواهی میدم که مرگ حق است
وگواهی میدم که نکیر و منکر حق است
وگواهی میدهم زنده شدن حق است
و برانگیخته شدن حق است
و گواهی میدم صراط حق است
و کمینگاه حق است و میزان حق است
و گردآوری حق است و حساب حق است
و بهشت و جهنم حق است.
و وعده و تهدید به هر دو حق است..
یا مولی...
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻼﻣﯽ ﺭﺍ ﺟﺎﺭﯼ کنی ؛ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﯽ ﻣﯽﺳﺎﺯﯼ...
ﻭ این ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻮﺟﯽ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﺨﺎﻃﺐ...!
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ؛ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﺩ ﻭ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﺝ...!
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺝ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ
ﯾﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﺧﻮﺩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ!
پس...ﻣﮕﺬﺍﺭ ﻣﻮﺝ ﮐﻼﻣﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺰﻭﻝ ﺳﻮﻕ ﺩﻫﺪ...
ﺍﮔﺮ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻧﮕﻮ...!
ﺍﮔﺮ ﻣﯽﺩﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﯿﻮﻩ ﺑﮕﻮ!
ﺑﺎﯾﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮﯾﻦ کلمات ﺭﺍ به ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻭﺭﯼ!
ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﻼﻡ ﺗﻮ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ...
ﻫﻤﻪ ﺁن ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺴﺘﯽ!