eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.2هزار دنبال‌کننده
82.1هزار عکس
88.1هزار ویدیو
3.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
سلامٌ سلام على المواسين لمولاهم أبا الفضل العباس عليه السلام
شبنامه 1698 - @mrtahlilgar.mp3
12.77M
🚨 آقای تحلیلگر / انفجار پی در پی در لبنان / چرا اسرائیل گزینه‌ی روز مبادا را رو کرد؟ آیا اینها مقدمه‌ی جنگ است؟ / تحولات فلسطین/ ادامه ی انفجار مهیب وسائل ارتباطی در لبنان / انگیزه ی رژیم از حملات اخیر چیست؟ / آیا زدن بازوی اطلاعاتی و میدانی مقاومت در دستور کار است؟ / مقاومت به این اقدامات چه پاسخی خواهد داد؟ / رژیم برای فردا، همزمان با سخنرانی دبیرکل مقاومت سخنرانی خواهد داشت؟ / همه چیز درباره تحولات اخیر لبنان / قسمت ۱۶۹۸ ✅
50.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 آقای تحلیلگر / انفجار پی در پی در لبنان / چرا اسرائیل گزینه‌ی روز مبادا را رو کرد؟ آیا اینها مقدمه‌ی جنگ است؟ / تحولات فلسطین/ ادامه ی انفجار مهیب وسائل ارتباطی در لبنان / انگیزه ی رژیم از حملات اخیر چیست؟ / آیا زدن بازوی اطلاعاتی و میدانی مقاومت در دستور کار است؟ / مقاومت به این اقدامات چه پاسخی خواهد داد؟ / رژیم برای فردا، همزمان با سخنرانی دبیرکل مقاومت سخنرانی خواهد داشت؟ / همه چیز درباره تحولات اخیر لبنان / قسمت ۱۶۹۸ ✅
خانه شادی.mp3
9.41M
فقط با شاد کردن کودکان، به نقاط خاصی از بهشت وارد می‌شین که برای بقیه قفله ! |
🔸️کاربرگ نام زیبای پیامبر ص 🌸🍃
بزک نمیر بهار می آد ، خربزه و خیار می آد 🚺🚹🚼 حسنی با مادر بزرگش در ده قشنگی زندگی می کرد . حسنی یک بزغاله داشت و اونو خیلی دوست داشت . روزها بزغاله را به صحرا می برد تا علف تازه بخورد . هنوز پاییز شروع نشده بود که حسنی مریض شد و یک ماه در خانه ماند . مادربزرگ حسنی کاه و یونجه ای که در انبار داشتند به بزغاله می داد . وقتی حال حسنی خوب شده بود ، دیگر علف تازه ای در صحرا نمانده بود . آن سال سرما زود از راه رسید . همه جا پر از برف شد و کاه و یونجه ها ی انبار تمام شد . بزغاله از گرسنگی مع مع می کرد . حسنی که دلش به حال بزغاله گرسنه می سوخت اونو دلداری می داد و می گفت : “ صبر کن تا بهار بیاید آنوقت صحرا پر از علف می شود و تو کلی غذا می خوری . ” مادر بزرگ که حرفهای حسنی را شنید خنده اش گرفت و گفت : تو مرا یاد این ضرب المثل انداختی که می گویند بزک نمیر بهار میاد خربزه و خیار میاد . آخه پسر جان با این حرفها که این بز سیر نمی شود . به خانه همسایه برو و مقداری کاه از آنها قرض بگیر تا وقتی که بهار آمد قرضت را بدهی . حسنی از همسایه ها کاه قرض کرد و به بزک داد و بزک وقتی سیر شد شاد وشنگول ، مشغول بازی شد .