💘بسمِ الله جَلَّ ثَناوُه العَظیمِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ
قال رَسُول الله💘
👈بهترین صدقه صدقه زبان است
و جد بَقیَّتُ الله خَیّرُ لَکُم اِن کُنتُم المُومنین😭فرمودند❤️👇
در روز جمعه عملی با فضیلتر از صلوات بر مُحَمَّد وَ آلش نیست❤️👉
ان شاءالله العَلِیِّ العَظیم❣️
قرائت صلوات فوق عظیم👇امروز هر1بارش برابر1000بار❤️
❤️بسمِ اللهِ جَلَّ ذکرُهُ العَظیم الرَّحمن الرَّحیمِ و استَعمِلنیِ لِمَا خَلَقتَنیِ لَه و صَلِّ عَلی مُحَمَّدِِ و آلِ مُحَمَّدِِ وعَجِّل فَرَجَهُم😭💔واَهلِک عَدُوَّهُم مِنَ الجِنِّ و الاِنس مِنَ الاَوَّلینَ و الآخرین و لعَن بِجَوامِعِ لعَن و اَهلِک اَوَّلَ ظَالِمِ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدِِ و آلِ مُحَمَّدِِ😭وآخِرَ تَابعِِ لَهُ عَلی ذَلِک مَعادِنِ اُوبَن اِنَّا نَتَقَرَّبُ اِلیکَ بِالَعَنتِ عَلَیهِمَا و البَرائتهِ مِنهُمَا فیِ الدُّنیا و الآخِرَه و عَذِّبهُم عَذاباً یَستَغیثُ مِنُه اَهلُ النّار فیِ النّار آمینَ رَبَّ العَالَمین و صَلِّ عَلی فَاطِمَهَ و اَبیهَا و اُمُّهَا و بَعلُهَا و بَنیهَا و سِرِّالمُستَودَعِ فیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک💔و صَلِّ عَلی کَهفِ حَصین وغیاثَ المُضطَرِّ المُستَکین حُجَتِکَ و کَلِمَتِکَ نَامُوسَ اللهِ الاَکبَر الاِمامِ المَهدِیِّ المُنتَظَر😭😭😭اللَّهُمَّ عَجِلِّ فَرَجَه وسَهِّل مَخرَجَه و جَعَلَنَا مِن اَنصارِه و اَعوانهِ و الفَائزینَ بلِقائهِ💔و امدُد لِقائمِ فِی عُمرِه و زِد لَهُ فِی اَجَلهِ وانشُرِ عَلَیهِ رَحمَتِکَ و انتَصرِ بهِ لدِینِکَ ولا تَستَبدِّل بهِ مِن سِواهُ آمینَ رَبَّ العَالمین ماشاءَاللهِ رُوحُ القُدُس العَظیم اَلف اَلف مَرَّه👉
May 11
⭕️پدر پنج شهید دفاع مقدس( شهیدان افراسیابی) در زمانی که آخرین فرزندش را به خاک میسپردند، تقاضا کرد یک بار دیگر فرزندش را ببیند. وقتی کفن را باز کردند او خطاب به آخرین فرزند شهیدش گفت؛ به آقا اباعبدالله سلام برسان و بگو عذر میخواهم اگر دیگر پسری ندارم تقدیمت کنم🥺.
گفت،شما در کربلا تمام عزیزانت را در راه خدا دادی....😭
#دفاع_مقدس #هفته_دفاع_مقدس
🌷الّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمته
🌷💔🌷
🔸ما را به زندان الرشید بغداد با سلولهای ۸ متریِ بدون پنجره فرستادند. مدتی بعد به اردوگاه
تکریت در زادگاه صدام رفتیم.
🔸۹۰ اسیر این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند. آقای ابوترابی
سید آزادگان نیز در این اردوگاه
حضور داشت که وجودشان برای
همه ما نعمت بود.
🔸دو نگهبان به نام های حسین و
کاظم در آنجا بودند که کاظم بدترین رفتار را با ما داشت.
گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک
میزد که تا مرز شهادت میرفت.
آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود.
🔸یک هفته به مرخصی رفت اما
دو روز زودتر برگشت اما آدم دیگری شده بود! دیدم کنار روشویی چند دقیقه مهربانانه با آقای ابوترابی صحبت کرد.
🔸از او پرسیدیم کاظم چه میگفت؟ فرمود کاظم میگفت سرِ صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا را شکنجه میکنی؟
کاظم تعجب میکند. دوباره مادر میپرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟
👈 دیشب حضرت زینب (س) را در خواب دیدم که میگفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت میکند؟
🔸مادر میگوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم هم متحول شده بود. جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تکتکِ ۹۰ نفر اسیر اردوگاه حلالیت طلبید.
🔸حتی به مشهد رفت و سرِ خاکِ آقای ابوترابی، از او هم حلالیت خواست.
چند سال پیش ، کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (س) با تیرِ مستقیم دشمن به شهادت رسید.
راوی: سعید اوحدی رئیس سابق
بنیاد شهید کشور