توفیر: #جلسه_صد_و_چهل_و_یک
خطبه ۸۸ / بخش اول
*🍃أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِي دَهْرٍ قَطُّ إِلاَّ بَعْدَ تَمْهِيلٍ وَ رَخَاءٍ وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ اَلْأُمَمِ إِلاَّ بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلاَءٍ وَ فِي دُونِ مَا اِسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اِسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَرٌ وَ مَا كُلُّ ذِي قَلْبٍ بِلَبِيبٍ وَ لاَ كُلُّ ذِي سَمْعٍ بِسَمِيعٍ وَ لاَ كُلُّ نَاظِرٍ بِبَصِيرفَيَا عَجَباً وَ مَا لِيَ لاَ أَعْجَبُ مِنْ خَطَإِ هَذِهِ اَلْفِرَقِ عَلَى اِخْتِلاَفِ حُجَجِهَا فِي دِينِهَا لاَ يَقْتَصُّونَ أَثَرَ نَبِيٍّ وَ لاَ يَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِيٍّ وَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِغَيْبٍ وَ لاَ يَعِفُّونَ عَنْ عَيْبٍ يَعْمَلُونَ فِي اَلشُّبُهَاتِ وَ يَسِيرُونَ فِي اَلشَّهَوَاتِ اَلْمَعْرُوفُ فِيهِمْ مَا عَرَفُوا وَ اَلْمُنْكَرُ عِنْدَهُمْ مَا أَنْكَرُوا مَفْزَعُهُمْ فِي اَلْمُعْضِلاَتِ إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ تَعْوِيلُهُمْ فِي اَلْمُهِمَّاتِ عَلَى آرَائِهِمْ كَأَنَّ كُلَّ اِمْرِئٍ مِنْهُمْ إِمَامُ نَفْسِهِ قَدْ أَخَذَ مِنْهَا فِيمَا يَرَى بِعُرًى ثِقَاتٍ وَ أَسْبَابٍ مُحْكَمَاتٍ🍃*
در این خطبه موارد متعددی، از جمله اینکه خداوند چگونه جبّاران را از بین برمیدارد و مردم چگونه در اثر اختلافات به انحراف کشیده میشوند مطرح میشود.
(اما بعد) بعد از حمد و ثناء همانا خداوند نکوبیده (ازبین نبرده و هلاک نکردهاست) جباران روزگار را مگر بعد از تمهیل (مهلت دادن) و بعد از دوران آسایش، فراوانی، خوشی و راحتیشان.
🔖در اینجا ذکر یک نکته لازم است که هم همیشه به خاطر سپرده شود، و هم دربارهاش فکر و مطالعه داشته و همچون واکسنی کارگر بوده که ویروس دشواریها را از جان ما بزُداید.👇
درطول تاریخ مردم در دشواریهای دورهای فراوانی زندگی کردهاند. شاید خودِما هم در برخی شرایط با چنین دشواریهایی مواجه بودهایم؛ ولی اگرما خودمان و ملتمان را با برخی از ملل دیگر در طول قرن بیستم مقایسه کنیم، میبینیم باز هم ملتهایی بودهاند که سختیهای بسیاری را تحمل کردهاند. همچنین درطول تاریخ جبارانی بودند با عمرطولانی و سلطه بسیارگسترده و ظلمی بسیار عجیب و عمیق که تا مرز استخوان مردم رخنه کرده بودند.
گاهی با شنیدن و دیدن اینگونه موارد، انسان به این فکر فرو میرود که پس خدا چکار میکند⁉️
گاهی خیلی کمتر از اینها، مثلاً شخصی همسایهاش به او آزارمیرساند یا مورد اذیت همسر یا شریک یا همکار و یا هر فرد نابابی قرار گرفته، و به درگاه خدا شِکوه کرده و نتیجه نگرفته است، آنوقت از خدا گلایه میکند که مثلاً چندین سال استکه چنین گرفتاری را دارم و هرچه گفتم خدا، جوابی نشنیدم.
این مواردِ فردی استکه مصادیقش زیاد است. گاهی اوقات با موارد اجتماعی آن مواجه هستیم، یا در گذشته بوده استکه گاهی گرفتار یک جباری بودهاند که دهها سال نهایتِ فشار را بر اینها وارد نموده، و هرچه اینها دعا میکردند و به خدا پناه میبردند؛ اما به ظاهر نتیجهای نمیگرفتند، تا بالاخره خداوند او (آن جبار را) را از پای درآورده و دوره آسایش و آرامشی برای آنها پدید آمده است.
👈اما آنچه که در اینجا مهم است دو نکته است:
🔸نکته اول اینکه بالاخره اینها از بین میروند و دوام و ثبات ابدی و همیشگی یا برای مدت بسیار طولانی ندارند.
در طول تاریخ ظالمانی بودهاند، با ظلم بسیار گسترده و پشتوانههای خیلی قوی، اما به یکباره بساطِشان برچیده شده است (که در جلسه پیش هم اشاره شد) ولی خداوند به آنها مهلت داده است.
❓اینجا سوالی پیش میآید که بطورخلاصه پاسخ میدهیم، اما لازم است خودتان هم تحلیل کنید و مورد بررسی قرار دهید که در صورت مواجه شدن با این سوال بدانید چگونه باید پاسخ بدهید؛ چراکه گاهی اوقات مردم بر اثر ندانستن پاسخ این اشکالها دینِ خود را از دست میدهند و آدم جانش را از دست بدهد بهتر از آن استکه دینش را از دست بدهد. شما دیدهاید که بعضی از مردم در یک شرایطی، مثلاً در زلزلهای خانهخراب میشوند، بعد میگویند کاش خدا جانم را گرفته بود ولی خانهام خراب نشده بود. خانه بالاخره قابل بازسازی است، و نهایتاً دنیای آدم خراب میشود؛ اما کسیکه دینش از دستش برود ...
واقعاً دعای همه ما باید این باشدکه اگر زمانی امر دایر شد بین اینکه دینِ ما از دست برود یا جانِما گرفته شود، از ته دل بخواهیم که جانِمان گرفته شود و دینِمان محفوظ بماند.
#شوقمعرفت۱ / خ۸۸ / بخش اول
🌴🌴🌴
توفیر: مقصود اینکه بعضی از مردم در یک شرایط سختی و فشار که قرار میگیرند، شروع به گلایه و شِکوه میکنند که #خدایاچرامرانشانهگرفتهای؟ این دسته افراد گمان میکنند خدا آنها را مورد هدف قرار داده و دچار مشکل شدهاند.