#همسرشهید:
یک شب #خواب دیدم، حضرت آقا💫 به خانه مان آمدند. من و طاها در منزل بودیم 😊و آقا مصطفی سر کار بودند. حضرت آقا بسیار #خوشحال و خندان بودند و یک #هدیه 🎁به طاها و چهار هدیه به من دادند و فرمودند شما از طرف من این هدایا را به #همسرتان بدهید و با همان لبخند از خانه ما رفتند.
همان شب با آقا مصطفی از عراق تماس📞 گرفتند که به چند نفر نیرو جهت #آموزش به سربازان نیاز داریم و شما نیز جزو یکی از این نیروها هستید.
ایشان در #تخریب، ساخت نارنجک دستی و استفاده بهینه از #ادواتِ عمل نکرده جنگی بسیار #ماهر و دوره دیده و کتاب های بسیاری مطالعه کرده بود.
#شهید_مصطفی_عارفی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
2.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فایل صوتی شماره👈 1
وَاِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم
وتو اخلاق عظیم و برجسته ای داری
🍃🌹اخلاق و رفتار پیامبر
🌴دائما #متفکر بود
🌴خُلقش #نرم بود
🌴کسی را #تحقیر نمی کرد
🌴#پاسخ_به_سوالی را چندمرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نمی شد۰
🌴#حقی_که_پایمال می شد از #شدت_خشم کسی را نمی شناخت تا اینکه #حق را یاری کند ۰
🌴هنگام اشاره به #تمام_دست_اشاره می فرمود ۰
وقتی #خوشحال می شد #چشم ها را #برهم می نهاد
🌴بیشتر خنده های آن حضرت #تبسم بود
🌴همیشه می فرمود : #حاجت و نیاز کسانی را که به من دسترسی ندارند را ابلاغ فرمائید ۰
🌷کانال شهید سلیمانی (نورالشهدا)🌷
https://eitaa.com/tofirmo
2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فایل صوتی شماره👈 ۲
وَاِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم
وتو اخلاق عظیم و برجسته ای داری
🍃🌹اخلاق و رفتار پیامبر
🌴دائما #متفکر بود
🌴خُلقش #نرم بود
🌴کسی را #تحقیر نمی کرد
🌴#پاسخ_به_سوالی را چندمرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نمی شد۰
🌴#حقی_که_پایمال می شد از #شدت_خشم کسی را نمی شناخت تا اینکه #حق را یاری کند ۰
🌴هنگام اشاره به #تمام_دست_اشاره می فرمود ۰
وقتی #خوشحال می شد #چشم ها را #برهم می نهاد
🌴بیشتر خنده های آن حضرت #تبسم بود
🌴همیشه می فرمود : #حاجت و نیاز کسانی را که به من دسترسی ندارند را ابلاغ فرمائید ۰
#اسلام_واقعی
💢نتیجه مهربانی به یک سگ
روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد.
امام #خوشحال شدند و فرمودند:
چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟
جوان عرض كرد:
#غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. #اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او #جدا شوم.
امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا #غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت:
اين غلام را به خاطر #قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم.
امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن #بوستان و دویست دینار را به او بخشيد.
سرانجام آن مرد #یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند.
📚مناقب آل ابی طالب - ج 4 - ص 75