eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
71.8هزار عکس
75.1هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
( آن‌چه گذشته افسوس مخور) : کاربرد : به کسانی می‌گویند که افسوس کارهای گذشته را می‌خورند. داستان ضرب المثل: این مثل برای کسانی گفته می‌شود که نسجیده وبدون فکر کاری رو انجام می‌دهندو همیشه در پی درست کردن و افسوس خوردن هستند. شما باید اول فکر کنید بعد انجام دهید و هیچ وقت نباید افسوس گذشته را خورد . یک شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. پرنده گفت: ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خورده‌ای و هیچ وقت سیر نشده‌ای. از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمی‌شوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو می‌دهم تا به سعادت و خوشبختی برسی. پند اول را در دستان تو می‌دهم. اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام خانه‌ات بنشینم به تو می‌دهم. پند سوم را وقتی که بر درخت بنشینم. مرد قبول کرد. پرنده گفت: پند اول اینکه: سخن محال را از کسی باور مکن. مرد بلافاصله او را آزاد کرد. پرنده بر سر بام نشست. گفت پند دوم اینکه: هرگز غم گذشته را مخور. برچیزی که از دست دادی حسرت مخور. پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت : ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست. ولی متأسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود. و گرنه با آن ثروتمند و خوشبخت می‌شدی. مرد شکارچی از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و ناله‌اش بلند شد. پرنده با خنده به او گفت: مگر تو را نصیحت نکردم که بر گذشته افسوس نخور؟ یا پند مرا نفهمیدی یا کر هستی؟ پند دوم این بود که سخن ناممکن را باور نکنی. ای ساده لوح ! همه وزن من سه درم بیشتر نیست، چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من باشد؟ مرد به خود آمد و گفت ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست. پند سوم را هم به من بگو. پرنده گفت : آیا به آن دو پند عمل کردی که پند سوم را هم بگویم. پند گفتن با نادان خواب‌آلود مانند بذر پاشیدن در زمین شوره‌زار است.
زاغ سیاه کسی را چوب زدن! منظور از زاغ ، همان پرنده شبیه کلاغ نیست . زاغ (‌زاج) نوعی نمك است كه انواع گوناگون دارد: (سیاه، سبز، سفید و غیره ) زاغ سیاه بیشتر به مصرف رنگ نخ قالی ،پارچه و چرم می‌رسد . اگر هنرمندی ببیند كه نخ ، پارچه یا چرم همكارش بهتر از مال خودش است، در نهان سراغ ظرف زاغ همکارش می رود و چوبی در آن می گرداند و با دیدن و بوییدن ،تلاش می کند دریابد در آن زاغ چه چیزی افزوده اند یا نوع ، اندازه و نسبت تركیبش با آب یا چیز دیگر چگونه است . این مثل وقتی به کار می رود که کسی کسی را می پاید و می خواهد ببیند او چه می کند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود که برایش سودمند است.
از هر دست بدی از همون دست یه جوری غیرمنتظره پس میگیری ! پس با مردم همونجوری رفتار کن که دوست داری باهات رفتار بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺عاقل نکند تکیه به دیوار شکسته 🔹پیام ضرب المثل این است که اگر انسان بخواهد به کسی تکیه کند باید جایی را انتخاب کند که محکم و قابل اعتماد باشد و چشم بسته به همه اعتماد نکند زیرا اگر این کار را بکند، دچار آسیب‌های جبران ناپذیری می‌شود. 🔹این ضرب المثل در واقع کنایه از این است که انسان عاقل در زندگی‌اش به اسباب سست و غیرموثق متوسل نمی‌شود. 🔹از میان همه موجودات عالم، تنها انسان است که قدرت تفکر و تعقل دارد و به همین دلیل انسان بر سایر موجودات جهان برتری دارد. 🔹امتیاز عقل باید ما را رهنمون دهد به مستحکم‌ترین تکیه‌گاه، آن تکیه‌گاهی که قدرت بی‌نهایت است و شکست‌ناپذیر.
« وای اگر از پس امروز بود فردایی» : اصل این ضرب المثل از این بیت مشهور حافظ آمده است که: گر مسلمانی از این است که حافظ دارد وای اگر از پس امروز بود فردایی این بیت داستان جذابی هم دارد: می‌گویند میان حافظ و شاه شجاع کدورتی پیش آمد ، تا این بیت از حافظ بیرون آمد شاه شجاع و فقیهان شهر اصرار داشتند که این بیت مصداق کفر است. چون حافظ (اگر) را در بیت آورده معلوم می‌شود به قیامت اعتقادی ندارد ، حکم به قتل شاعر دهند ! حافظ مضطرب شده نزد مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی رفته از او چاره خواست. مولانا گفت : مناسب است بیتی دیگر مقدم بر این بیت درج کنی به این معنی که کسی چنین گفت: تا به مقتضای این‌که نقل کفر ، کفر نیست از تهمت نجات یابی. بنا بر این حافظ این بیت را سرود و جلوتر از بیت مورد اعتراض جای داد و از تهمت رست : این‌حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت بر در میکده‌ها با دف و نی ترسایی گر مسلمانی از این است که حافظ دارد وای اگر از پس امروز بود فردایی این ضرب المثل زمانی به کار می‌رود که بخواهیم به کسی گوشزد کنیم که کاری اشتباهی انجام می‌دهد یا گناه و معصیتی انجام می‌دهد یا ظلمی انجام می‌دهد. در این صورت به او می‌گوییم که از پس امروز ، فردایی هست که می‌تواند روز قیامت باشد و روز حساب کشی...
•━•━•━•━•━•━•━•━• حدس میتونی زیر ۵ ثانیه حدس بزنی🫠🩵 🌱 جواب : آتش زده به مالش✔️
« کر مصلحتی دوا ندارد» : شنیده‌اید که می‌گویند آدمی که خواب است را می‌توان بیدار کرد اما آدمی که خودش را به خواب زده است را نمی‌توان؟ این ضرب المثل هم دقیقا" مثل همان است یعنی آدمی که ناشنوا است و مشکل ناشنوایی دارد ، را می توان درمان کرد و بیماریش را دوا کرد و شاید قدرت شنوایی به او بازگردد اما کسی که خودش را به نشنیدن و کری زده است با درمان هم خوب نمی‌شود چون اصولا' بیمار نیست این ضرب المثل زمانی به کار می‌رود که بخواهند بگویند که کسی هیچ نصیحت و پندی را قبول نمی‌کند یا هیچ حرفی را قبول نمی‌کند. 🌸
کاربرد با گرگ دنبه میخوره با چوبان گریه میکند💭🕊 ◇کاربرد این ضرب المثل برای کسانی است که هر جا که هستند حامی همانجا هستند و هیچ چهارچوب و اصولی اخلاقی برای خود ندارند. دوست بودن با چنین افرادی می تواند خیلی برای ما گران تمام شود زیرا آن ها فقط منافع شخصی خود را می بینند و ممکن است در لحظه ای که به شان نیاز داریم پشتمان را خالی کنند. ◇قرابت معنایی: ضرب المثل تا پول داری رفیقتم قربان بند کیفتم ارتباط معنایی نزدیکی با این موضوع دارد.
🟩کاهی را در چشم من می‌بیند و کوهی را در چشم خود نمی‌بیند 🔹️وقتی شخصی عیوب خود را نمی‌بیند و سعی می‌کند عیب دیگران را به ایشان گوشزد کند و به رخشان بکشد و یا از دیگران ایراد بگیرد، از این عبارت استفاده می‌شود. مانند: 🔸️کور خود است و بینای دیگران
معنی آه ندارد با ناله سودا کند چیست؟ ۱- اشاره به شدت تنگدستی و نیازمندی شخص دارد. ۲- یکی از معانی سودا در لغت نامه یعنی: معامله و داد و ستد کردن یعنی فلانی آه و ناله هم ندارد که بخواهد این دو را با هم معامله کند و پولی به جیب بزند! البته معمولا برای تحقیر و با طعنه و کنایه این اصطلاح را به کار می برند وگرنه آه و ناله را که نمی شود معامله کرد! در واقع به فقیر بودن بیش از حد شخص اشاره دارد که حتی چیزی هم ندارد که بفروشد تا بتواند به طور موقت نیازش را برطرف کند. ۳- مثلا می خواهید از یکی از اقوامتان پول قرض بگیرید. در خانواده به شما می گویند: فلانی آه ندارد با ناله سودا کند آن وقت تو می خواهی بروی از او پول قرض کنی؟! ۴- یعنی از مال دنیا چیزی ندارد تا بتواند خرج خود را در بیاورد
معنی بی گدار به آب زدن • کنایه از انجام دادن کاری است که عاقبت آن مشخص نیست. • یعنی کسی کاری را با عجله و بدون تفکر انجام دهد و نتیجه آن کار برایش مهم نباشد. • این ضرب المثل شامل انجام کارهای خطرناک و بی احتیاط هم می شود. • به کسی می گویند که در کارهایش می خواهد سریع به نتیجه برسد ولی به علت بی تدبیری اش، با شکست مواجه می شود. • اگر کسی عمق آب را در نظر نگیرد و یکباره در آن بپرد، ممکن است به دلیل عمق زیاد آن، غرق شود. در زندگی هم همین طور است؛ وقتی می خواهیم شروع به انجام کار جدیدی کنیم وقتی به سرانجام آن فکر نکرده و بدون پیش زمینه ذهنی وارد آن کار شویم، موفق نخواهیم شد. مفهوم این ضرب المثل گُدار در لغت نامه معین به معنای معبر و گذرگاه آب می باشد؛ یعنی جای کم عمق رودخانه که می توان پهنای آن را بدون شنا کردن پیمود. بی‌گدار به آب زدن یعنی این مسیر را طی نکردن و یکدفعه در آب عمیق پریدن که عاقبش غرق شدن در آب است!
معنی کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه ۱- یعنی خدا روزی رسان است. امیدت به او باشد. ۲- یعنی توکلم به خداست و حاجتم را از او طلب می کنم و چشم امید به مواهب بندگانش ندوخته ام. داستان ضرب المثل در حکایتی آمده که دو گدا مشغول گدایی بودند که یکی از اینها چاپلوس و متملق بوده و دست نیاز سوی هرکسی دراز می کرد خصوصا هنگامی که ماموران دولت را می دید، با زیرکی و چرب زبانی، چند سکه ای را هدیه می گرفت. اما گدای دوم اهل چاپلوسی نبود و همیشه می گفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه! یعنی خدا حواسش به من هست. به جای آنکه چاپلوسی سلطان را کنم، درخواستم را از خدا طلب می کنم. سلطان هم بنده ی همین خداست! این سخن گدا به گوش سلطان رسید. برای اینکه ثابت کند کارها با فرمان خودش پیش می رود، گفت: یک سینی مرغ بریان با تمام مخلفاتش را به گدای چاپلوس بدهید تا آن یکی گدا از گفته خود پشیمان شود. ماموران مرغ بریان را برای گدای چاپلوس بردند غافل از آنکه ساعاتی قبل، وزیر سینی بوقلمون برایش برده بود. گدای چاپلوس هم چون سیر بود، مرغ بریان را به گدای ساکت داد. گدا مشغول خوردن مرغ بریان بود که سنگی گران قیمت در زیر مرغ توجهش را جلب کرد. سریع آن را برداشت و به گدای چاپلوس گفت: من دیگر می روم و از این پس مرا نخواهی دید. خدانگهدار. روز بعد سلطان از گدای چاپلوس پرسید: تحفه ای گران قیمت که همراه مرغ بریان برایت فرستادیم به دستت رسید؟! گدا که تازه متوجه ماجرا شد، ناله ای کرد و گفت آن سینی را به دوست گدایم دادم او هم غذایش را خورد و رفت! سلطان عصبانی شد و گفت: کارو باید خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟ 🔸 از این رو وقتی می خواهند به قدرت خداوند در زندگی اشاره کنند، این ضرب المثل را به کار می برند؛ یعنی امیدت به خدا باشد.
انگلیسی مردم میگویند: هیچوقت توقع بازگشت خوبیهایتان را از هیچکس نداشته باشید. اما واقعیت اینست که وقتی ما کسی را از ته قلب دوست داریم، ناخودآگاه از آنها انتظار کمی توجه و عشق را داریم ‹🤍🌼›
معنی برد کشتی آنجا که خواهد خدای برد کشتی آنجا که خواهد خدای وگر جامه بر تن درد ناخدای این بیت به زیبایی مفهوم توکل و تسلیم در برابر اراده خداوند را بیان می‌کند. می‌گوید که سرنوشت و مسیر زندگی ما در دست خداست و هر اتفاقی که بیفتد، خواست و اراده اوست. کشتی: نمادی از زندگی انسان است که در دریای پر تلاطم دنیا در حرکت است. ناخدا: نمادی از انسان است که سعی می‌کند مسیر زندگی خود را کنترل کند و به اهدافش برسد. جامه بر تن دریدن: نمادی از ناراحتی، عصبانیت و ناامیدی انسان در مواجهه با مشکلات و ناکامی‌هاست. این بیت به ما یادآوری می‌کند که هر چقدر هم که تلاش کنیم و برنامه‌ریزی کنیم، در نهایت این خداست که تصمیم می‌گیرد چه اتفاقی برای ما بیفتد. پس بهتر است به جای نگرانی و اضطراب، به او توکل کنیم و تسلیم اراده‌اش باشیم؛ چرا که او همیشه خیر و صلاح ما را می خواهد. همچنین این بیت به صورت دیگری نیز گفته می شود: خدا کشتی آنجا که خواهد برد وگر ناخدا جامه بر تن درد
آب با غربال پیمودن کنایه از چیست؟ ۱- کنایه از کار عبث و بیهوده انجام دادن است؛ یعنی زمان خود را صرف انجام کاری کنی که نتیجه ای ندارد. ۲- معنی غربال: ظرفی است که دارای سوراخ های ریزی می باشد مثل الک کردن آرد که از این ظرف برای جداسازی ناخالصی ها و دانه های درشت استفاده می شود. وقتی کسی آبی را غربال کند، یعنی آب را در ظرفی سوراخ دار بریزد و با این حال مقصدی را طی کند! که در انتهای مقصد هیچ آبی در ظرف نمانده است! ۳- این ضرب المثل قرابت معنایی دارد با ضرب المثل: آب در هاون کوبیدن؛ هر دو اشاره به انجام دادن کارهای مهمل و غیرمفید دارد. مثال: تو با این همه توانایی هایی که داری، اگر در این رشته ای که مناسب تو نیست ثبت نام کنی، عین آب با غربال پیمودن است! فقط عمرت را تلف می کنی و آخرش هم به هیچ جایی نمیرسی! ۴- این ضرب المثل اشاره به انجام کارهای ناممکن و بی‌ثمر دارد.
آب با غربال پیمودن کنایه از چیست؟ ۱- کنایه از کار عبث و بیهوده انجام دادن است؛ یعنی زمان خود را صرف انجام کاری کنی که نتیجه ای ندارد. ۲- معنی غربال: ظرفی است که دارای سوراخ های ریزی می باشد مثل الک کردن آرد که از این ظرف برای جداسازی ناخالصی ها و دانه های درشت استفاده می شود. وقتی کسی آبی را غربال کند، یعنی آب را در ظرفی سوراخ دار بریزد و با این حال مقصدی را طی کند! که در انتهای مقصد هیچ آبی در ظرف نمانده است! ۳- این ضرب المثل قرابت معنایی دارد با ضرب المثل: آب در هاون کوبیدن؛ هر دو اشاره به انجام دادن کارهای مهمل و غیرمفید دارد. مثال: تو با این همه توانایی هایی که داری، اگر در این رشته ای که مناسب تو نیست ثبت نام کنی، عین آب با غربال پیمودن است! فقط عمرت را تلف می کنی و آخرش هم به هیچ جایی نمیرسی! ۴- این ضرب المثل اشاره به انجام کارهای ناممکن و بی‌ثمر دارد.
🟩برق از سرش پرید 🔸️کنایه از اوج تعجب و متحیر شدن از کار یا سخنی است که انتظار آن را نداشته باشند. معمولا این مَثل را زمانی به کار می‌بریم که با قیمت بالای کالا یا خدماتی مواجه و شوکه شویم. 🔹️کلا این توصیفی است؛ یعنی اگر بخواهند چهره و حالت شگفت زده شده افراد را بصورت اغراق‌آمیز توصیف و بیان کنند از این اصطلاح استفاده می‌کنند. بدین معنی که شدت ماجرا بسیار زیاد بوده که این چنین شخص را مات و مبهوت کرده است! 🔻اصطلاح دیگری نیز نزدیک به این اصطلاح وجود دارد با این عنوان ”برق از چشمش پرید”. این مَثل را بیشتر وقتی کسی ضربه‌ی جسمی سخت و شوکه‌کننده دریافت کند به کار می‌برند. برای مثال زدن ضربه در حین مرافعه و دعوا. یا توپی که در حین ورزش محکم به صورت ورزشکار برخورد کند و موارد مشابه.
انواع اصطلاح و با آب ۱. آب از دستش نمی‌چکه. معنی: اشاره به آدم بسیار خسیس. ۲. آب از سرچشمه گل‌آلوده. معنی: این ضرب المثل ​مصداق بی کفایتی و تدبیر نادرست شخصی ست که در رأس آن امور است. ۳. آب از آب تکان نمی‌خوره. معنی: زمانی به کار می رود که شرایط بر وفق مراد باشد و همه چیز به خوبی پیش رود. ۴. آب از سرش گذشته. معنی: اشاره آن به بدشانسی و رسیدن ناملایمتی های فراوان به فرد است و در اصطلاح به فردی که گرفتاری های زیادی دارد می گویند آب از سرش گذشته