🖌 #خاطرات
❣️یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم #نماز_خواندن پشت سر آقا مهدی بود، ما حتی نماز صبح را هم #جماعت می خواندیم، اگر یک روز بدون من نماز می خواند #ناراحت میشدم و گله میکردم.
❣️وقتی مهدی را نمیدیدم #مریض میشدم، قلبم درد می گرفت، سردرد می گرفتم، ولی وقتی میدیدمش خوب میشدم، این جور موقع ها می گفت: "فکر کنم مریضی هایت #احساسی هست"
❣️زمانی که محمد هادی فرزندم بدنیا آمد، مهدی #غسل_شهادت انجام داد، می گفت دوست دارم بچه ام را با غسل شهادت #بغل بگیرم.
❣️لحظه ای که صدای محمد هادی را موقع بدنیا آمدنش شنیدم تنها دعایی که بعد از #ظهور امام عصر (عج) کردم، دعا برای #شهادت آقا مهدی بود، نمی دانم چرا آن دعا را کردم، مهدی خیلی در کارهای مربوط به محمدهادی کمکم می کرد، مثل #پروانه دورم می چرخید.
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
#شیر_سامرا
🚨 تشریفات اضافی ممنوع
🔘 سردار شهید شوشتری:
💠 در زمان #جنگ به اتفاق مقام معظم رهبری که در آن زمان #رئیس_جمهور بودند برای بازدید از #لشکر ۲۱ امام رضا علیه السلام عازم شدیم.
ایشان از قبل فرموده بودند «#ماشین کم بیاورید، یک یا دو ماشین کافیست»
وقتی از #اهواز بیرون آمدیم، دیدیم حدود ده ماشین دیگر پشت سر ماشین ما در حال حرکت هستند. حضرت آیت الله خامنهای خیلی #جدی به راننده گفتند: #بایست! کمی #ناراحت به نظر میرسیدند. بلافاصله رو به من کردند و فرمودند: از ماشین دومی به بعد یا به اهواز بر میگردند و یا اگر قصد آمدن دارند، خودشان تنهایی بیایند. چه دلیلی دارد پشت سر ما راه بیفتند؟
وقتی من که #رئیس_جمهور هستم با یک #کاروان_ماشین حرکت کنم، دیگران #سرمشق میگیرند و این کار، رسم میشود. برای من دو #محافظ در یک یا دو ماشین، کافیست.
📘 خورشید در جبهه، ص ۱۴۶