📚#ناصرالدینشاهوکشیکچی
✍ ناصرالدین شاه رفت و آمد اطراف ارگ سلطنتی را قرق شبانه کرد و شبی به خاطر
آزمایش کشیکچی ها با لباس مبدل به گردش در خیابان های اطراف اندرون رفت.
کشیکچی جلویش را گرفت
و شاه هر قدر التماس کرد نتیجه نداد.
شاه در لباس مبدل به کشیکچی چند
قِران رشوه داد و او نپذیرفت و شاه را به
قراولخانه فرستاد!
فردای آن روز شاه کشیکچی را احضار کرد و خواست که ماجرا را تعریف کند.
🔻کشیکچی گفت :
«مرتیکه دو قِران داد تا رهایش کنم!
خیال کرد شاه دو قِران می ارزد قبول نکردم!
مثل سگ به قراولخانه اش کشیدم و...
ناصرالدین شاه از لهجه ترکی فارسی و دشنام های او چنان به خنده اُفتاد که از خود بیخود
شد و با گفتن یک «قرمساق»
او را مرخص کرد!
🔻کشیکچی به حدی از دشنامی که
شنیده بود خوشنود گشت که تا پایان
عمرش به همه اطرافیانش میگفت که
شاه به لفظ مبارک خویش به او گفته
است «قرمساق»!!!
📚منبع: قند و نمک؛ جعفر شهری