eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.1هزار دنبال‌کننده
78.7هزار عکس
83.3هزار ویدیو
3.2هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر چه انسان وجود ارزشمندتری داشته باشد به همان اندازه مودب و فروتن است . . .! 🌴💎🌼💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ" نصر من الله و فتح قریب...
سردار سلیمانی: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند.
جامعه شناسی و راهبری امام سجاد (ع) 🔹یکی از مختصات عصر امام سجاد (ع) خفقان شدید برای شیعیان بود که پس از کربلا بر جامعه پاشیده بودند. 🔺با این حال مدیریت و راهبری امام سجاد (ع) به گونه‌ای بود که چند سال بعد یعنی در عصر امام باقر و امام صادق (ع) موجی از شاگردان و اثرگذاران به وجود آمده بود. این نوع مدیریت نشان از جامعه شناسی عمیق و دقیق امام سجاد (ع) و رهبری هوشمندانه ایشان دارد؛ موضوعی که باید بیش از پیش مورد توجه اندیشمندان و نخبگان باشد.
🎥 این سفرنامۀ ماست از روزگاری که پیام دود می‌شد و به هوا می‌رفت تا نامه‌رسانی که اسیر راهزنان می‌شد، تا عصر خش‌خش رادیو و دنیای یک‌طرفۀ تلویزیون، جای یک‌چیزی همیشه خالی بود: جای ما! همۀ ما. همه ماهایی که دنبال حقیقتیم اما همیشه تنها شنونده بودیم و مخاطب. همه ماهایی که وارد جهانِ شبکه‌های اجتماعی شدیم تا تنها مخاطب نباشیم اما بعدها به محاصره فیک‌نیوزها و هرزنگارها درآمدیم. همه ما بعد از این فراز و فرودها، حالا رسیده‌ایم به دنیایی که دیگر می‌توانیم در یک رسانه رسمی کاربر خبری باشیم؛ آن هم دنیایی که خبرِ درست در آن اصالت دارد و اخبار جعلی از اخبار درست تفکیک می‌شود. دنیایی که رسانه و مخاطب با هم پشت یک میز می‌نشینند و با هم خبر می‌زنند و با هم خبر می‌خوانند. دنیایی تعاملی که فاصله‌ای بین مخاطب و رسانه رسمی نیست. این‌جا همان‌جاست و این قصۀ همان سفر است.
«شاه» از پول مملکت، سبیل این و آن را چرب می‌کرد شاه یکی از ثروتمندترین اشخاص دنیا در زمان خودش شناخته می‌شود و این دارایی ناشی از ثروت ملی ایران بود. اما موضوعی که جالب است، کمک‌های مالی گسترده محمدرضا شاه به کشورهای خارجی است. اسدالله علم در خاطرات روز سه شنبه ۷ بهمن ۱۳‌۵۴ می‌نویسد: «شاهنشاه به من فرمودند: خوب، ما گفتیم اول مارس می رویم به پاکستان. برای چه میرویم؟ کاری نداریم. عرض کردم تشریف بردن شاهنشاه برای آن‌ها حیاتی است. چطور کاری ندارید؟ فرمودند: تا حالا «بیش از هزار میلیون دلار» به آنها داده‌ایم. حالا هم که برویم، باز پول خواهند خواست. عرض کردم می‌دانم می‌خواهند پانصد میلیون وام بگیرند و ما تضمین کنیم. فرمودند: بلی، همین طور است». به گفته مقامات دربار پهلوی، برخی نویسندگان غربی و همین‌طور شخص محمدرضا شاه، در آن دوره بخش اعظمی از ثروت ملی ایران برای بیگانه خرج می‌شد که با استناد به منابع تاریخی می‌توان این دست‌ودلبازی‌ها را بازگو کرد. به عنوان مثال، رابرت گراهام، خبرنگار سابق روزنامه فایننشال تایمز، در کتاب «ایران: سراب قدرت» می‌نویسد: «در عین حال ۷۲۸ میلیون دلار هم، یا به صورت وام و یا به صورت سپرده به کشورهای انگلستان، دانمارک و فرانسه داده شد». علینقی عالیخانی وزیر اقتصادِ پهلوی نیز به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید که شاه تصور می‌کرد اگر به خارجی‌ها رسیدگی کند، دیگر در داخل کشور اتفاقی نمی‌افتد و گویی شاه امنیت داخلی ایران را وابسته به خارج می‌دانست و حتی خودِ شاه هم به صراحتا این موضوع را بیان می‌کند. اما محمدرضا شاه صرفاً فقط برای غربی‌ها و قدرت‌های بزرگ آن دوره، پول خرج نمی‌کرد و شاید بتوان گفت نه تنها به اندازه غربی‌ها و حتی بیشتر از آن‌ها به وضعیت پادشاه افغانستان رسیدگی می‌کرد. محمدرضا شاه و محمدظاهر شاه در این باره، اسدالله علم در خاطرات شنبه ۱۸ اسفند ۱۳‌۵۲ می‌نویسد: «...فرمودند هزار دلار به ماهیانه ۱۰٫۰۰۰ دلاریِ پادشاه افغانستان برای مخارج تحصیل بچه‌های او اضافه کن؛ همچنین ماهیانه ده هزار دلار به پادشاه یونان بده. بعد هم یک منزل برای پادشاه افغانستان در رُم بخرید. همه این پول را از بودجه سرّی دولت بگیرید». سند ساواک اسدالله علم در خاطرات یک‌شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۵۵ می‌نویسد: «عرض کردم پادشاه افغانستان باز یک اتومبیل در رُم خریده به ده‌هزار دلار و پولش را از شاهنشاه می‌خواهد. فرمودند: البته بده. چه باید کرد؟ خدا به ما می‌رساند که ما به دیگران بدهیم». این کمک‌های مالی نشان می‌دهد که شاه ایران چقدر بخشنده و سخاوتمند بوده است. اما این بخشش و بزرگواری برای بیگانه، زمانی صورت می‌گرفت که به گفته غربی‌ها، مردم ایران از نیازهای اولیه رفاهی بی‌بهره بودند و وضعیت ایران هم حتی از سوریه بدتر بود! یرواند آبراهامیان ، مورخ ایرانی-آمریکایی خاورمیانه و استاد برجسته تاریخ در کالج باروخ و مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه نیویورک ، در کتاب «تاریخ ایران مدرن» می‌نویسد: «فرانسس فیتزجرالد این ناهمخوانی‌های سراسری را به صورت زیر جمع‌بندی کرده است: «وضعیت ایران به طور کلی به مراتب بدتر از کشوری مانند سوریه است که نه نفت و نه ثبات سیاسی دارد؛ به این دلیل که شاه برای توسعه‌ی کشور هرگز تلاش جدی نکرده است. ثروت کشور بیشتر به سوی خودروهای شخصی و نه اتوبوس، کالاهای مصرفی و نه بهداشت عمومی، و به سوی حقوق سربازان و پلیس کشور، و نه به آموزگاران، سرازیر شده است».