eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.1هزار دنبال‌کننده
78.1هزار عکس
82.4هزار ویدیو
3.2هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
انجمن حجتیه2.mp3
4.62M
بررسی پرونده از ابتدا تا کنون 💌فصل اول 📌قسمت دوم2️⃣ 15 دقیقه 🎙 اگر میخواهید بدانید که کدام تفکر در پی صرفا فرهنگی کردن مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی، خصوصا گناه های علنی همانند کشف حجابها در جامعه هستند، این فایل صوتی را حتما گوش و سپس منتشر کنید.
سیرتاپیاز مولوی عبدالحمید.mp3
24.29M
سیر تا پیاز 🎙 ┄┅═✧❁ 💐❁✧═┅┄ 🌺 تقدیمی اندیشکده «آفندی و پاسخ به سوالات اجتماعی، سیاسی و...»
| نیازسنجی مهارتی ✍️ وحید نادری؛ دانشجوی دکتری علوم سیاسی 🔸 از جمله آسیب‌های نظام تعلیم و تربیت در جوامع بشری فقدان نیازسنجی شغلی و مهارتی در مواد درسی ارائه‌شده به علم‌آموزان است که این خلأ ترمیم‌ناپذیر به گسست دانش و اشتغال منتهی می‌گردد. شریعت اسلامی به مثابه‌ منظومه‌ای منسجم و هم‌آهنگ نسبت به رابطه‌ کار و دانش سکوت اختیار نکرده و بر توازن و توالی این دو عنصر حیات‌بخش تأکید ورزیده است. قرآن مجید به ضرورت کارکرد علم در زیست دنیوی انسان اشاره نموده است. 🔹 در آیه‌ ۸۰ سوره‌ انبیاء از تعلیم ساخت زره به داوود نبی(ع) با هدف ایمن‌ماندن مردم از آسیب‌های جنگ سخن می‌گوید. اگر فرایند آموزش را در چهار رکن آموزگار، آموزنده، موضوع آموزش و هدف آموزش خلاصه نماییم، در این آیه شریفه خدای متعال آموزگار، داوود نبی آموزنده، صنعت زره‌سازی موضوع آموزش و در امان‎ماندن از خطرات جنگ هدف غایی آموزش مطرح گردیده است. 🔸 با غور در موارد متعدد دیگری که در نصوص معتبر دینی وجود دارد می‌توان یکی از خاصیت‌های علم سودمند از منظر شریعت را پیوند عینی آن با نیازمندی بشر و امکان استفاده از آموخته‌های علمی در فراز و نشیب زندگی دنیوی قلمداد نمود. مع‌الوصف؛ عدم تناسب مواد درسی موجود در مدارس و نیازهای شغلی و مهارتی بازار کار، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های نظام آموزش عمومی در کشور است. ➕ مطالعه مطلب در «وبـگاه فـکـرت
15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| ✅ چـالش ناهمـاهنگی 🔸ما سه لایه سیاست، راه‌حل‌ها و لایه‌ عملیات و اجرا داریم که مدرسه و دانشگاه، این امر را تمشیت می‌کند. در لایه سیاست‌های علمی‌مان آمدیم سند تحول آموزش و پرورش نوشتیم ولی در سیاست اعمالی در خدمت سند 2030 است. حکمرانی تعلیم و تربیت یعنی باید اینها را کاملاً با هم هماهنگ کرد. دکتر محمدحسین هاشمیان، هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
| پول دارم پس هستم ✍️ محسن ابراهیمی 🔹شکی نیست که دروس و مهارت‌های که در نظام آموزشی به دانش‌آموزان تعلیم داده می‌شود، باید متناسب با نیازهای جامعه باشد و بخشی از آسیب‌های نظام آموزشی از این عدم تناسب ناشی می‌شود؛ اما آنچنان که سقراط می‌گوید مرز مشخصی میان هر شغل و حرفه با حرفه کسب درآمد وجود دارد. واضح است که تلاش نظام آموزشی باید ابتدائا بر امر اول باشد؛ یعنی سعی کند دانش آموز را اولا آنگونه تربیت کند که به هنگام استفاده از هر مهارت و حرفه‌ای، جز منفعت دیگران را مد نظر قرار ندهد و پس از آن، بحث کسب درآمد را به او آموزش دهد. 🔸اما آسیب جدی که نظام آموزش و پرورش در این سبک زندگی با آن مواجه شده، این است که در این سبک زندگی چنین جایگاهی از نظام آموزش و پرورش سلب می‌شود و تنها انتظار و توقع از نظام آموزش و پرورش یاد دادن حرفه پول درآوردن است. در حقیقت می‌توان گفت بخش عمده‌ای از آسیب موجود در نظام آموزش و پرورش، برخاسته از سبک زندگی مدرنی است که پول برای آن، غایت نهایی است و همه چیز را با پول می‌سنجد. 🔹نمونه واضح این امر، به هنگام کنکور، در تعداد بالا و روز افزون داواطلبان رشته‌های پردرآمدی مانند پزشکی مشاهده می‌شود. زیرا که بخشی از این دواطلبان با این پیش زمینه متقاضی شرکت در این رشته هستند که می‌توان از این طریق به درآمد فراوان رسید بدون آنکه استعداد و علایق شخصی خودشان را مد نظر داشته باشند. 🔸از همین رو، می‌توان گفت که تضعیف و یا ناکارآمد شدن نهاد آموزش و پرورش، بخشی از لوازمات سبک زندگی مدرنی است که در آن، ارزش پول بر همه چیز می‌چربد. تضعیف از آن جهت است که جایگاه معقول و منطقی آموزش و پرورش یاد دادن حرفه و یا مهارتی است که در آن صاحب حرفه و مهارت، به هنگام به کار گرفتن آن درصد رساندن منفعت به دیگران و یا جامعه باشد و متفرع بر آن بحث کسب درآمد مطرح است؛ اما در سبک زندگی حاضر، هدف اصلی، پول درآوردن است و اساسا شهروند چنین سبک زندگی، علاقه و رغبتی به این امر ندارد که حرفه و یا مهارتی را بیاموزد که هدف و غایت از آن، تنها رساندن منفعت و سود به جامعه است و همین امر چالش ناکارآمدی را برای نظام آموزشی به وجود می‌آورد. 🔹واضح است که پولی‌شدن مقوله آموزش و پرورش، خود، زمینه‌ساز تعریف این جایگاه جدید برای نظام آموزش و پرورش است؛ زیرا که تعلیم و آموزش دیگران نیز حرفه‌ی است که در آن باید ابتداء منفعت و صلاح دیگران را مد نظر قرار داد، در حالی که با پولی‌شدن آموزش، دانش‌آموز با این قانون و سنت مواجه می‌شود که تنها در ازای پرداخت پول است که می‌توان مهارت خاصی را آموخت و به مراتب عالی فرهیختگی رسید و هر چه بیشتر پول خرج کند؛ می‌تواند به درجات عالی‌تر برسد
| ✅ امتداد حکمت مطهر ✍️ احمدحسین شریفی 🔹 به اعتبارات مختلف، دسته‌‍بندی‌های مختلفی برای فیلسوفان شده‌است. از جهتی که در این نوشتار مد نظر است، فیلسوفان را به سه دسته تقسیم می‌کنند: 🔸کسانی که فلسفه را به مثابه یک شغل و یک رشته علمی نگاه می‌کنند. فلسفه می‌آموزند و آموخته‌های خودشان را بعداً تدریس می‌کنند و اینکه این آموخته‌ها اثر اجتماعی دارد یا ندارد و اصلاً برای خودشان اثری دارد یا ندارد، توجه چندانی ندارند. 🔹عده‌ی دیگری بودند که فلسفه را به قصد ارضای حس حقیقت جویی شأن آموختند. اینان انسان‌های بزرگ و حق طلبی هستند که همه‌چیز را فدا می‌کنند برای شناخت حق؛ این‌طور آدم‌هایی فیلسوفان نوع دوم هستند؛ جهانی بنشسته در گوشه‌ای. 🔸شهید مطهری نوع سومی از فیلسوفان بود؛ افزون بر اینکه دنیای خودش معنادار بود، می‌خواست دنیای دیگران را هم‌ معنادار کند. اگر نیک بنگریم، شهید مطهری دقیقاً امتداد بنیادهای فلسفی صدرایی را در تمام بخش‌های اجتماعی و فرهنگی دنبال کرده است. در فلسفه اخلاق وقتی شهید مطهری، اخلاق مارکسیستی و مکاتب مختلف اخلاقی را نقد می‌کند و یا نوع نگاه به انسان از مکاتب مختلف را نقل می‌کند، تماما از یک پایگاه است و آن پایگاه حکمت صدرایی و حکمت اسلامی است.
| ✅ بازخوانی هویت ملی محذوف ✍️ داوود مهدوی‌زادگان 🔹علمای مسلمان همواره دغدغه پاسخ به شبهات فکری - عقیدتی را داشته و دارند و از این رهگذر آثار علمی برجسته‌ای آفریده شده‌ است؛ چنان که کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» اثر استاد شهید مرتضی مطهری در کنار آثار دیگری چون «الذریعه الی تصانیف الشیعه» اثر آقا بزرگ تهرانی و «تأسیس الشیعه» اثر سید حسن صدر و «الغدیر» اثر علامه امینی از جمله این آثار است. لکن فرق این کتاب با سه اثر بی‌بدیل دیگر در ماهیت نزاع برون‌دینی آن است. 🔸از تقریباً یکصد سال پیش تا حتی امروز جریانی به راه افتاده که ایرانیان و میراث ایرانی را با تعریف جدیدی از هویت ملی تفسیر می‌‍کند. عمده‌ترین نتیجه این تفسیر گسست و احساس بیگانگی ایرانیان با اسلام است. لذا پرسش اساسی استاد مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران این است که «با منطق احساسات ملی، آیا باید اسلام را امر خودی به‌شمار آوریم یا امری بیگانه و اجنبی؟». 🔹 این مسئله باعث گردید مطهری به مطالعه هویت ملی رو آورد. وی برای ورود به بحث از دو منطق عقلی و احساسی یاد کرده است. اغلب روشنفکران ایرانی که به موضوع هویت ملی پرداخته‌اند از ارائه تعریف اولیه آن استنکاف کرده مفهوم هویت ملی را به وضوحش حوالت داده‌اند. انتقاد استاد مطهری بر نظریه‌پردازان متجدد از همین جهت نارسایی در تعریف درست هویت ملی ایران است. 🔸به عقیده وی با تعریفی که آنان از هویت ایرانی ارائه می‌دهند عناصر اصلی آن، یعنی اسلام و میراث علمی و فرهنگی چهارده قرن ایرانیان بیرون می‌ماند بلکه اساساً این عناصر، جنبه اجنبی پیدا می‌کنند. این چنین تعریفی جعل هویت ملی کاذب است که نتیجه اصلی آن حذف هویت ملی واقعی در ذهنیت ایرانیان است. بر این اساس، مطهری بی‌تفاوتی را جایز ندانسته وظیفه اصلی خود می‌داند که به بازخوانی هویت ملی محذوف بپردازد. 🔹استاد مطهری این حذف را یکی از اهداف راهبردی استعمار دانسته‌است. در واقع، کار ایشان بازخوانی صرف نبود بلکه تلاشی برای احیای هویت ملی ایرانی محذوف بود. او این تلاش را در شرایط سیاسی انجام داد که حاکمیت غرب‌زده آن روز به‌طور همه جانبه از روایت متجددانه هویت ملی ایرانی پشتیبانی می‌کرد؛ اما دیری نپایید که هویت ملی محذوف با انقلاب اسلامی از فشار حذف خارج شد و این آشکارشدگی خط بطلانی بود بر چند دهه تلاش ایدئولوژیک ملی‌گرایی دروغین.
|‌ ✅ میدان مطـهری‌خـوانی ✍️ حسین سوزنـچی 🔸ویژگی و امتیاز تفکر شهید مطهری تغییر میدان بازی است. ما اکنون در میدان فکر غربی در حال فعالیت و حرکت علمی هستیم اما شهید مطهری ویژگی و امتیازی دارد که برخلاف مدرنیته حرکت می‌کند. اساساً باید توجه داشت که این تغییر میدان بسیار مهم‌تر از پاسخگویی به مسائل مستحدثه است. 🔹مثلاً یکی از مسائل مهم در فلسفه دین این است که چرا عده‌ای دین دارند؟ شهید مطهری این سوال را در کتاب علل گرایش به مادی‌گرایی برمی‌گرداند و می‌گوید که آن‌ها فرض گرفته‌اند که دینداری نامعقول است و حالا جامعه می‌پرسد که چرا عده‌ای کار نامعقول می‌کنند؟ در حالی که شهید مطهری این را بحث کرده است که دینداری اساساً کار معقول و مبتنی بر فطرت است و اساساً بی‌دینی نامعقول است. 🔸لذا باید یاد گرفت براساس روش شهید مطهری باید در پاسخ به مسائل اجتماعی و تولید علم دینی زمین بازی را تغییر داد. از راه‌های دستیابی به این هدف، شناخت عمیق از اسلام است. راه دیگر آن زمان‌شناسی است. 🔹آثار شهید مطهری در چند دسته قابل جستجو است. دسته‌ی اول آثاری است که شهید مطهری خود نوشته که تعداد این کتب کم است. دسته دوم کتاب‌هایی هستند که سخنرانی بوده‌اند و بعد از شهادت ایشان تبدیل به کتاب شده‌اند. دسته سوم یادداشت‌ها بوده است که بعد از شهادت ایشان، انتشارات صدرا آن‌هارا چاپ کرده‌اند. بر این اساس استناد مطالب شهید مطهری به خود شهید مطهری متفاوت است. ➕ مطالعه مطلب در «وبــگاه فـکـرت»
|‌ 🔰 تحلیلی بر تاسیس مدرسه به مثابه‌ی کنشی اتوپیایی ✍🏻 هانیه دارائی 🔸 نهاد در نظام بروکراتیک آموزش و پرورش تنظیم کننده و سامان دهنده‌ی است. یکی از عناصر مهم در گذاردن صحیح خط مشی آموزشی مولفه‌ها، روابط و قدرت برخواسته از بطن آن است. در این نگاه مدرسه به عنوان یک نهاد علم در خدمت گفتمان حاکم قرار گرفته است. به بیان دیگر، چیزی که در فرآیند آموزش و پرورش در حال رخ دادن است تثبیت کننده، تولید کننده، و بازتولیدکننده‌ی همین وضعیت موجود است. 🔹اما در دیگر سوی، اتوپیا را در برابر قرار می‌دهد. یعنی اتوپیا در قالب فرآیندی‌ خود، پیوسته ایدئولوژی‌ها را به چالش می‌کشد. بنابراین، مدرسه و نه البته به معنای آنچه اکنون در ساختار نظام آموزش و پرورش مشاهده می‌شود، بلکه درست همان نهاد اثرگذاری که در تاریخ معاصر ایران قابل رهگیری است، دو چهره‌ی کاملا متضاد و قابل تحلیل دارد. 🔸اگر با نگاهی ژرف نگریسته شود آنگاه این امر نمایان است که فرد، افراد یا گروه‌های خاص موثر بسیاری در تاریخ معاصر ایران، تصمیم به تاسیس مدرسه یا مدارسی گرفته‌اند که هر کدام از ایشان به مثابه‌ی کنش‌گر تعلیم و تربیت آگاهانه یا غیرآگاهانه در برابر وضعیت موجود زمانه‌ی خویش، ساختار حاکم و ایدئولوژی مستقر ایستاده‌اند، یا آشکارا آن را به چالش کشیده‌اند یا در فرایند طولانی اصلاح و تغییر سعی بر برهم زدن رویه‌ی ثابت را داشته‌اند. 🔹الگوهای جدیدی که برای تاسیس مدرسه‌ها در دهه‌های اخیر با پیشرفت تکنولوژی و امکانات دیجیتال رخ داده، بیش از هر چیزی قابل بررسی است. ، ، ، ، ، و موارد بی‌شمار دیگر را می‌توان در زمره‌ی کنش‌های اتوپیایی اخیر به شمار آورد که می‌کوشند رویای اجتماعی مشترکی که در آینه‌ی مدرسه‌های موجود محقق نشد را بازتصویرسازی کنند. ☑️ معاصر می‌کوشد با تاسیس مدل‌های بدیل آموزش مدرسه‌ای در قالب یک فرایند پویا قرارگرفته و با صورت‌بندی چنین کنش‌های اتوپیایی‌ای تخیل خویش از جامعه‌ای بهتر را طرح ریزی کرده و به عمل برساند. تخیلی که «امکان» وقوع آینده‌ای نیکوتر را به تصویر می‌کشد و نیز بسترسازی می‌کند. ➕مطالعه کامل مطلب در «وبـگاه فـکرت»
🗂 | امید تحصیلی در گروی آموزش کاربردی 🎙 مصطفی مداح‌نظری 🔸آموزش و پرورش جایی است که پر از دُر و گوهر است؛ همه‌اش سود و برکت است. اگر معلم، یک معلم خوب و ساختمان خوب و ابزار خوب باشد، خروجی بسیار مفیدی حاصل می‌شود. معلم بایستی آسیب‌شناسی صحیحی در بستر بی‌انگیزگی بچه‌ها داشته باشد و راه حلی برای آن پیدا کند. به نظر من درصدی از این بی‌انگیزگش بخاطر تربیت ناصحیح دانش‌آموزان در بستر خانواده و جامعه است؛ اما درصد زیادی از آن، به عدم کاربردی‌بودن محتوای آموزشی ما برمی‌گردد. 🔹ما باید بتوانیم بچه‌ها را مهارت‌محور بار بیاوریم. چرا ما در آموزش و پرورش و وزارت علوم از این مرحله دور هستیم؟ چرا ما نباید معلم هنری داشته باشیم که خودش در یک رشته هنری، تبحر داشته باشد؟ حالا یا تجربه کرده باشد و یا کار کرده باشد؟ 🔸ما معلمینی می‌خواهیم که کاربرد دانش را در مقابل چشمان دانش‌آموزان ظاهر کنند و فقط در این صورت است که می‌توانند آنها را امیدوار به ادامه تحصیل کرده و انگیزه ببخشند. این مساله باید به شکل ساختاری و منظم در روال آموزشی ما نهادینه شود. ➕ مشروح سخنرانی در «وبگاه فکرت»
🗂 | دانش توخالی و خلا امید در نهاد علم 🎙 محمدرضا هدایتی 🔸ما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که نیروی درونی علم مضمحل شده است؛ جهانی را ما امروز به وجود آورده‌ایم که بدون راهبری علم و بدون نیروی علم، می‌تواند کار کند و انسان می‌تواند در واقع مولد قدرت باشد و سیاست تولید کند. جنبش روشنگری و آن هیمنه‌ای که در واقع علم داشت برای خلق آینده و برای خلق امید، چنین چیزی دیگر وجود ندارد. در واقع علم نیروی درونی خودش را از دست داده که در این صورت تلاش برای بقای علم، در واقع تلاشی است کور برای حفظ ساز و کارهایی به صورت ویترین و نمایشی. 🔹وقتی که ما امروز احساس می‌کنیم که مدرسه ما، مدرسه امیدبخشی نیست، بدون توجه به این نکته اساسی، شروع می‌کنیم به نقدهای ساختاری که سر و تهی واقعاً ندارند. هرکس به روی نقطه‌ای دست می‌گذارد و همان را پررنگ کند و بر اساس همان می‌تواند در رسانه و فضای مجازی یک فضایی را ایجاد کند اما این نقاط، نقاط بی‌پایانی هستند. وقتی که مدرسه نیروی درونی ندارد و علم مسئولیتی را قرار نیست بر عهده بگیرد، هرگونه طرح بیرونی برای حفظ مدرسه و برای بزرگداشت علم تبدیل می‌شود به یکسری فرم‌ها و سازوکارهایی که به زور قرار است چیزی را به اسم علم به دانش‌آموزان حقنه کنند. ➕ مشروح سخنرانی در «وبگاه فکرت»