eitaa logo
طلاب پاسخگو
1.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
239 فایل
💥تبادل @Fsh1392sMM 🌹پاسخگو شبهه: @Mhgholamalian @Sarbazvelayat5 ✅پاسخگو #احکام @Mhgholamalian @kiani_sulduz 🟣مشاور خانواده: @pasokhgo313 💢پاسخگو #بانوان @askbanoo ☎️پاسخگوی تلفنی 👈(096400)
مشاهده در ایتا
دانلود
طلاب پاسخگو
📽مستند سالک حکمت زندگینامه فیلسوف معاصر استاد غلامرضا اعوانی 🎬مشاهده و دانلود #مستند در کانال آپار
🔻آخوندی که در علوم گوناگون تبحر داشت! : 💢«بعضی به غلط خیال می‌کنند که «علم‌گرایی» با «دین‌گرایی» نمی‌سازد.... علت این‌که مسلمانان توانستند برای مدت چند قرن مشعل علم را در دنیا به دست بگیرند، همین توجه به علم و دانش بود. از تا ، حدود سه قرن این مشعلداری ادامه داشته است؛ آن هم در سطح بالا... خود «ابن‌سینا» یک عالم دینی است... او در زمان خود، در و در و در علوم متفرق، تبحر داشت. ✅«شیخ بهایی» هم که یک آخوند به تمام معنای کامل است، همین‌طور بود. در زمان « »، رشته‌های دینی در آن مسیر و جریان صنفی آخوندی افتاده بود... یک روحانی بوده که در همه‌ی علوم عالم بوده؛ مثل خود « » که شاگرد هم داشته، شاگرد طب هم داشته است... یک آخوند حرفه‌یی منبر و محرابی، با آن‌گونه دانشها... پس، آن روح دینی، با روح علمی اصلا منافاتی ندارد؛ بلکه روح دینی، کمک و پشتیبان روح علمی است.» ۱۳۷۰/۱۱/۱۵ 🔴طلاب پاسخگو👇 http://eitaa.com/joinchat/3691249664Cffea7a2f5a
طلاب پاسخگو
🔻آخوندی که در علوم گوناگون تبحر داشت! #آیت_الله_العظمی_خامنه_ای : 💢«بعضی به غلط خیال می‌کنند که «ع
💢قابل توجه بعضی کانالهای ضد دین👆 کمی👌در مورد تاریخ معماری مطالعه بفرمایید، میفهمید بعضی از بزرگترین معماران جهان بودند ... مثل ! در دوره قرون وسطا که غرب دستش از علم خالی بود ، تمام علوم از جمله ریاضیات و هنر و معماری و فقه و فلسفه و نجوم و... در حوزه های علمیه تدریس می شد و زبان علم ، عربی بود! 🔴 @tollabe_pasokhgoo
💥حکایتی جالب💥 🔷روزی ملّا عبدالله شوشتری به دیدن (ره) رفت، ساعتی با وی به گفتگو پرداخت. در این موقع صدای اذان بلند شد. شیخ بهائی فرمود: در همین جا بخوانید تا ما هم به شما اقتدا کنیم و از فیض نماز جماعت بهره‌مند گردیم. 🔶ملّا عبدالله مقداری تأمل کرد، سپس از جا برخاست و بدون آنکه در منزل شیخ نماز جماعت بخواند، به خانه خود رفت. یکی از دوستان و شاگردان خاص او که حضور داشت، پرسید: شما که این‌قدر مقید هستید نماز را اول وقت بخوانید، چرا خواسته شیخ را اجابت نکردید و همان‌جا نماز نخواندید؟ 🔺پاسخ داد: در آن موقع که شیخ چنین پیشنهادی کرد، با خود فکر کردم، آیا اگر شیخ، پشت سر من نماز بخواند، تغییری در من ایجاد نمی‌شود؟ دیدم چنان نیست که نفس من تغییری در خود احساس نکند و شاید نماز من با اخلاص کامل نباشد، لذا نماز نخوانده از خانه او بیرون آمدم. 📚با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان 🔴 @Tollabe_pasokhgoo
🔥مجازات غیبت در روز قیامت علیه الرحمه می فرماید: روزی در مجلس بزرگی ذکر من شده بود.شنیدم یکی از حاضرین که ادعای دوستی با من می کرد ولی در این ادعا دروغ می گفت؛ شروع به غیبت نموده و نسبت ناروایی بمن داده بود و این آیه را در نظر نداشت که خداوند می فرماید: "بعضی پشت سر بعضی غیبت نکنید، آیا دوست دارید گوشت مرده برادر خود را بخورید؟ همه این را ناخوش می دارید" (سوره ی حجرات : 12) 🔹آنگاه که فهمید اطلاع از غیبت او پیدا کرده ام، نامه بلند بالایی برایم نوشت و اظهار پشیمانی و درخواست رضایت در آن نامه کرد. در جوابش نوشتم: خدا تُرا پاداش دهد بواسطه هدیه ای که برای من فرستادی؛چون هدیه تو باعث سنگینی کفه حسناتم در قیامت می شود! از حضرت رسول (ص) روایت شده که فرمود: در روز قیامت بنده ای را در مقام حساب می آورند، کارهای نیکش در یک کفه و کارهای زشتش را در کفه دیگر می گذارند، کفه گناه سنگین تر می شود. در این هنگام ورقه ای بر روی حسنات قرار می گیرد، کارهای نیکش بواسطه آن عمل زیادتر از گناهانش می شود. 🔸عرض می کند: پروردگارا آنچه عمل خوب داشتم در کفه حسنات وجود داشت، اما این ورقه چه بود؟ من که چنین عملی نداشتم؟ خطاب می رسد: این در مقابل سخنی است که درباره تو گفته اند و از آن نسبت پاک بودی. این حدیث مرا وا میدارد که سپاسگزار تو باشم بواسطه چیزی که بمن رسانیده ای، با اینکه اگر روبروی من، اینکار یا بدتر از این را انجام می دادی با تو مقابله بمثل نمی کردم و جز عفو و گذشت و دوستی و وفا از من نمی دیدی؛ این باقی مانده عمر، گرامی تر از آن است که صرف در مکافات اشخاص شود، باید بفکر آنچه از دست رفته بود و تدارک گذشته را نمود.   📚یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، علی اکبر صداقت ، نشر ناصر ♻️ این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید💯 🔴 @Tollabe_pasokhgoo
💥 جالب شیخ بهائی(ره) با عالم سنی زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه محمد بن حسین بن عبدالصّمد معروف به «شیخ بهائی» از علمای معروف و از مفاخر جهان تشیع، در قرن دهم و یازدهم هجری است، در سال 1031 ه‍م از دنیا رفت و قبرش در مشهد مقدس در جوار مرقد شریف حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ است، او در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد. آن دانشمند که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهائی، شافعی است، و از مرکز تشیع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟». شیخ بهائی گفت: من گاهی در ایران با آنها روبرو شده‌ام، می‌بینم آنها برای ادّعای خود شواهد بسیاری دارند. دانشمند شافعی گفت: اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید. شیخ بهائی گفت: مثلاً می‌گویند در صحیح بخاری (که از کتب معتبر اهل‌سنّت است) آمده، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «فاطِمَهُ بَضْعَه مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی» «فاطمه ـ سلام‌الله علیها ـ پاره تن من است، کسی که او را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.»[1] و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است «وَ خَرَجَتْ فاطِمَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِی غاضِبَه عَلَیهِما «و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود.»[2] جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل‌سنّت چگونه است؟ دانشمند شافعی در فکر فرو رفت (که با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است که آن دو نفر (عمر و ابوبکر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند). پس از ساعتی تأمّل گفت: گاهی شیعیان دروغ می‌گویند، ممکن است این هم از دروغ‌های آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب «صحیح بخاری» مراجعه کنم، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم. شیخ بهاء می‌گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال کردم که مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟ او گفت همانگونه که گفتم؛ شیعیان دروغ می‌گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذکور است، ولی بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی که شیعه می‌گفت چهار ورق فاصله است!!‌[3] ـ براستی عجب پاسخی و شگفت مغلطه‌ای! منظور وجود این دو روایت در آن کتاب است، خواه بین نقل آن دو روایت پنج ورق فاصله باشد یا پنجاه ورق، چه فرقی می‌کند؟!   🔻پی نوشت: [1] . صحیح بخاری، ط دارالجیل، بیروت، ج 7، ص 47. [2] . همان مدرک، ج 9، ص 185، و مدارک دیگر در کتاب فضائل الخمسه من الصّحاح الستّه،ج 3، ص 190. [3] . روضات الجنّات (ذیل شرح حال شیخ بهاءالدین عاملی) ، جلد۷ ، ص۷۱ 🏴طلاب پاسخگو 🔻 🏴 @tollabe_pasokhgoo
💥 جالب شیخ بهائی(ره) با عالم سنی زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه محمد بن حسین بن عبدالصّمد معروف به «شیخ بهائی» از علمای معروف و از مفاخر جهان تشیع، در قرن دهم و یازدهم هجری است، در سال 1031 ه‍م از دنیا رفت و قبرش در مشهد مقدس در جوار مرقد شریف حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ است، او در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد. آن دانشمند که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهائی، شافعی است، و از مرکز تشیع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟». شیخ بهائی گفت: من گاهی در ایران با آنها روبرو شده‌ام، می‌بینم آنها برای ادّعای خود شواهد بسیاری دارند. دانشمند شافعی گفت: اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید. شیخ بهائی گفت: مثلاً می‌گویند در صحیح بخاری (که از کتب معتبر اهل‌سنّت است) آمده، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «فاطِمَهُ بَضْعَه مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی» «فاطمه ـ سلام‌الله علیها ـ پاره تن من است، کسی که او را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.»[1] و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است «وَ خَرَجَتْ فاطِمَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِی غاضِبَه عَلَیهِما «و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود.»[2] جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل‌سنّت چگونه است؟ دانشمند شافعی در فکر فرو رفت (که با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است که آن دو نفر (عمر و ابوبکر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند). پس از ساعتی تأمّل گفت: گاهی شیعیان دروغ می‌گویند، ممکن است این هم از دروغ‌های آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب «صحیح بخاری» مراجعه کنم، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم. شیخ بهاء می‌گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال کردم که مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟ او گفت همانگونه که گفتم؛ شیعیان دروغ می‌گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذکور است، ولی بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی که شیعه می‌گفت چهار ورق فاصله است!!‌[3] ـ براستی عجب پاسخی و شگفت مغلطه‌ای! منظور وجود این دو روایت در آن کتاب است، خواه بین نقل آن دو روایت پنج ورق فاصله باشد یا پنجاه ورق، چه فرقی می‌کند؟!   🔻پی نوشت: [1] . صحیح بخاری، ط دارالجیل، بیروت، ج 7، ص 47. [2] . همان مدرک، ج 9، ص 185، و مدارک دیگر در کتاب فضائل الخمسه من الصّحاح الستّه،ج 3، ص 190. [3] . روضات الجنّات (ذیل شرح حال شیخ بهاءالدین عاملی) ، جلد۷ ، ص۷۱ 🏴طلاب پاسخگو 🔻 🏴 @tollabe_pasokhgoo
💥 جالب شیخ بهائی(ره) با عالم سنی زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه محمد بن حسین بن عبدالصّمد معروف به «شیخ بهائی» از علمای معروف و از مفاخر جهان تشیع، در قرن دهم و یازدهم هجری است، در سال 1031 ه‍م از دنیا رفت و قبرش در مشهد مقدس در جوار مرقد شریف حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ است، او در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد. آن دانشمند که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهائی، شافعی است، و از مرکز تشیع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟». شیخ بهائی گفت: من گاهی در ایران با آنها روبرو شده‌ام، می‌بینم آنها برای ادّعای خود شواهد بسیاری دارند. دانشمند شافعی گفت: اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید. شیخ بهائی گفت: مثلاً می‌گویند در صحیح بخاری (که از کتب معتبر اهل‌سنّت است) آمده، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «فاطِمَهُ بَضْعَه مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی» «فاطمه ـ سلام‌الله علیها ـ پاره تن من است، کسی که او را آزار دهد، مرا آزار داده و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.»[1] و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است «وَ خَرَجَتْ فاطِمَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِی غاضِبَه عَلَیهِما «و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود.»[2] جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل‌سنّت چگونه است؟ دانشمند شافعی در فکر فرو رفت (که با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است که آن دو نفر (عمر و ابوبکر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند). پس از ساعتی تأمّل گفت: گاهی شیعیان دروغ می‌گویند، ممکن است این هم از دروغ‌های آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب «صحیح بخاری» مراجعه کنم، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم. شیخ بهاء می‌گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال کردم که مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟ او گفت همانگونه که گفتم؛ شیعیان دروغ می‌گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذکور است، ولی بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی که شیعه می‌گفت چهار ورق فاصله است!!‌[3] ـ براستی عجب پاسخی و شگفت مغلطه‌ای! منظور وجود این دو روایت در آن کتاب است، خواه بین نقل آن دو روایت پنج ورق فاصله باشد یا پنجاه ورق، چه فرقی می‌کند؟!   🔻پی نوشت: [1] . صحیح بخاری، ط دارالجیل، بیروت، ج 7، ص 47. [2] . همان مدرک، ج 9، ص 185، و مدارک دیگر در کتاب فضائل الخمسه من الصّحاح الستّه،ج 3، ص 190. [3] . روضات الجنّات (ذیل شرح حال شیخ بهاءالدین عاملی) ، جلد۷ ، ص۷۱ 🏴طلاب پاسخگو 🔻 🏴 @tollabe_pasokhgoo