♨️ خونبازی روی صحنه ♨️
💢 صحنهی تئاتری را فرض کنید که بازیگران با بازی بینظیر خود و نمایشنامهای قوی، مخاطبانشان را مات و مبهوت دیالوگها و شخصیتپردازیهای بینقص خود کردهاند. فکر کنید کسی از میان تماشاگران بایستد و بلند فریاد بزند: «این بازی مسخره را تمام کنید. همهی حرفهایتان دروغ است!»
‼️به نظر شما چه اتفاقی در صحنه میافتد؟
طبیعتا آن تماشاچیِ معترض، با واکنش مطلوبی از سوی دیگران مواجه نخواهد شد؛ به نحوی که اگر فریادش نتیجه بخش نباشد، مجبور به ترک سالن شده و شخصیتی منفور در نگاه عموم از خود به جای گذاشته است.
🔺این اتفاق اما، همیشگی نیست! گاهی نمایش، صرفا تجسم یک داستان نبوده و در پس آن، تحول بزرگی به دور از دقت تماشاگران در حال رخ دادن است. تحولی که میتواند از غفلت مخاطبانش بهره برده تا انحرافی لاعلاج را در زیست انسانی آنها رقم بزند. مثل نمایش «بیعت با یزید» که اعضای پشت صحنه برایش زحمات زیادی کشیدند.
به نظر میرسید، نمایش یزید و ابن زیاد در عصری که به تعبیر «گافمن»، همگان به دنبال «ایفای نقش نمایشی» خود بودند تا بهترین اثرگذاری را داشته باشند، نمایشی واقعی برای رسیدن به جهانی بدون خدا و متکی بر امیال خودانگیخته بود. این نمایش، از یک روایتسازی پنهان در کوچه پس کوچههای مدینه آغاز شد. جایی که نویسندگان به اتفاق تصمیم گرفتند تا با تغییر نقش اصلی، مسیر داستان را به کلی عوض کنند.
🔻جامعهی ظاهرگرا، تماشاگران خاماندیش و تک ساحتی را برای خلفای بعدی تربیت میکرد. افرادی که نه از عدالت فهم درستی داشتند و نه از هدایت تصویر درستی!
✅ جامعهای که از ارزشگذاری تهی شود، مجبور در پذیرش دو امر است؛ یا ارزشهای غیر واقعی را بپذیرد و یا بیتفاوت به وقایع، سر در لاک خود فرو برد. تجربهی تاریخی عاشورا نشان داد که جنایتهای رقم خورده در کربلا، به دست افرادی صورت گرفت که مغلوب روایتسازیهای دروغین شدند.
✍ علی عسگری
#عبرت_های_تاریخی
~•┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈•~
باطلابپاسخگوهمراهباشید
@Tollabe_pasokhgoo
~•┈┈••✾•✨✨•✾••┈┈•~