🔺قابل توجه مبلغان عزیز 🔖
🔹 یکی از عبرت های عاشورا مطالبه گری شفافیت آراء از برخی افراد است که در ظاهر، خود را خدمتگذار مردم و در باطن بر خلاف صلاح و مصلحت مردم رأی و نظر و می دهند و آن را از مردمی که با انتخاب آنان به جایگاهی رسیده اند مخفی می دارند.
🔹 مطالبه گری از آنان امری بایسته بر تمام افراد جامعه است تا مردم نسبت به مشی و نظر منتخبان خود آگاه باشند.
#اعتراض_به_عدم_شفافیت_مجلس!
💎از تمام منبریان انقلابی و دغدغه مند دعوت میکنیم در سخنرانی های #تاسوعا و #عاشورا حسینی از انتقاد به حق #استاد_پناهیان پیرامون شفافیت آراء نمایندگان مجلس دفاع کنند.
🔺و با سخنرانی های منطقی و مطالبه گرانه در منبرهای خود از #نمایندگان_مجلس شفافیت آراء را به عنوان حق مسلم مردم مطالبه کنند.
🕊فیلم و صوت سخنرانی خود درباره این مطالبه گری را در فضای #مجازی منتشر نمایید!
#بی_تفاوت_نباشیم
@tollabolkarimeh 🌷
عکس ماه در آب افتاده بود. قرص ماه گویی کامل بود با آنکه شب نبود. نه! شب چهاردهم نبود!
کنار آب نشست و نگاه خستهاش با امید به قطرات آب دوخته شد که میرقصیدند و او را دعوت میکردند که لبان تشنهاش را میهمان کند به نوشیدن جرعهای...
دست را به آب زد و قطرات آب دست ملتهبش را در آغوش کشیدند. خنکای آب در پوست دوید و بیاختیار زبانش بر لبان خشکش کشیده شد. اما فقط لحظهای بود و شاید حتی کمتر از لحظهای. اخم به پیشانی بلندش نشست و نهیبی بر دل زد: «عباس چگونه به خود اجازه دادی که خنکای آب بر دستت نشیند در حالیکه لبان مولایت از تشنگی ترک خورده؟!»
به دستانش نگاهی انداخت و غرید: «در راه مولایم قربانی شوید تا راضی شوم وگرنه مرا با شما تا قیامت کاری نیست.»
مشک را بر دوش انداخت و سوار اسب شد...
اکنون ماه بر زمین افتاده و خورشید بر پیکرش نماز عشق میخوانَد. با چشمهایش همه جا را میکاود و ناگاه خم میشود و از زمین چیزی را برمیدارد.
حسین چه میکند؟! آن چیست که بر دیده و لب نهاده و میبوسد؟ همه هستی به نظاره برخاسته برای دیدن این صحنه زیبای عشق.
آری! این دست عباس است که بوسهگاه حسین شده است. دستی که عباس او را نهیب میزند و قربانیاش میخواهد. قربانی پذیرفته شده و عشق به مسلخ رفته است. ماه اکنون کامل گشته است اما امشب شب چهاردهم نیست!
#تاسوعا
#محرم
#ز_رها
@tollabolkarimeh🌷
🏴 آیتالله قاضی میفرمود: «به هر یک از عرفا در عالم چیزی دادهاند، به دست اباالفضلالعباس(علیهالسلام) بوده است.»
#تاسوعا
#محرم
@tollabolkarimeh
تا که فهمیدند بی دستم سپاه کوفیان
حرمله هم پهلوان شد یا اخا ادرک اخاک
#ای_وای_عمو 💔
#محرم
#تاسوعا
@tollabolkarimeh
🔰وقایع روز نهم #محرم سال ۶۱ ق
✍ در روز نهم محرم سال ۶۱ شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت، پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
👹 شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهر زادگان خود و از جمله حضرت عباس (ع) گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
👹 شمر نزدیك خیام امام حسین (ع) آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی (ع)كه مادرشان ام البنین بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟
🌕 در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس (ع) امام (ع) را باخبر كرد. امام حسین (ع) فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
حضرت عباس(ع) رفت و خبر آورد كه اینان مي گویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
🌺 امام حسین (ع) به عباس فرمودند: اگر مي توانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
🌷 حضرت عباس (ع)نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این در درخواست تردید داشت. سر انجام فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت مي دهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه مي سپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.
#تاسوعا
@tollabolkarimeh
علمدار حسین.mp3
2.33M
🏴 روضه های محرم 🚩
🔺روضه جانسوز ابوالفضل العباس علیه السلام 😭
🏴 شب نهم محرم
#استاد_عالی
#کریمی
#تاسوعا
@tollabolkarimeh