💠 مردان مرد
ایستاده ام وسط برو بیاها و شلوغی های شهر...
صدای عابران را می شنوم.یکی از چک، یکی از حقوق و و آن دیگری از گرانی حرف می زند و رد می شود.
من همچنان اینجا هستم و نظاره گر این رفت و آمدهایم.
به یکباره تمام ذهنم به چند ساعت قبل برمی گردد! کنار نگاه های آرام و صبور آن کارگر ساده و زحمتکشی که چند ماه یکبار نصف حقوقش را می گیرد،اما اصلا اعتراضی ندارد.! اعتراض دارد، اما اعتراضش به نااهلان است. نه خدا و دین و دیندار!
راستی این دسته از آدمها چقدر نجیبانه زندگی می کنند و چه آسوده اند که روزی رسان خداست!
کوه غم در سینه دارند و خم به ابرو نمی آوردند! شرم از رخ اهل و عیال دارند اما مثل کوه اند و دست از تلاش نمیکشند....
مرد های مرد، اینانند که با نامردی روزگار مدارا میکنند و نگاهشان به رازق تواناست.
دعا کنیم در حق کارگرانی که شرمنده اند و خسته!
دستهایشان خالیست اما نور ایمان پر کرده است تمام قلب شان را.
دعا کنیم که گرفتاری ها حل شود، که قطعا می شود.
چرا که (ما گر ز سر بریده میترسیدیم، در محفل عاشقان نمی رقصیدیم)
حال و روز زمانه خراب است اما این اتفاق ها محال است که بچه شیعه های امیرالمومنین را به زانو درآورد.
ما سینه زن های اربابیم و خوب میدانیم که با حسین که باشی یک وقت هم می شود که باید بی آبی بکشی و تشنه و تنها باشی...
صبر و ایمان ما یقینا کارساز خواهد بود و ما را به سر منزل مقصود خواهد رساند.
خدایا ایمان هایمان را استوار تر از کوه ها کن، حالا که نگه داشتنش سخت تر از نگه داشتن زغال گداخته در دست شده!
حالا به استقامت و نصرت از جانب تو نیازمندیم.
حالا که هجمه ها به سوی ایمانها سرعت گرفته و عقاید و پایبندی هایمان را نشانه رفته!
خدایا عمریست که دست در دست تو از تمام گذرگاه های مخوف عبور کرده ایم، حالا هم یقین داریم که از این مشکلات عبورمان میدهی و نگاهت همیشه با ماست.دل به یاری تو داریم.تنهایمان مگذار.
به قلم: طلبه #جوبداری
@tollabolkarimeh 🌷