🔎زندگی نمایشی و بحران معنا
همین امروز در یکی از رُندترین تاریخ های قرن یعنی ۹۹/۹/۹ ، شاهد بودیم که خیل کثیری از جوانان دم بخت، تاریخ ازدواجشانرا برای امروز سیو نموده و بسیاری از مادران جوان نیز تولد زودرس ولی لاکچری فرزندشانرا هرچند با عمل اجباری و سخت سزارین برای تاریخ امروز تدارک دیده بودند.
به راستی مبنای چنین انگاره ها و #رفتارهای_خارج_از_قاعده و آنرمالی چه می تواند باشد؟ کدام پایه فلسفی یا فاکتور جامعه شناختی یا انگیزه روانشناختی باعث چنین تصمیم های ظاهرا شیک و در معنا سخیف و مبتذل می شود؟
بخشی از مردم که مصرف زدگی در سراسر رگ های زندگی شان رسوخ کرده و رسانه زدگی و اوردوز اطلاعاتی در ذهنیت های آن ها رسوب نموده و عادت های سخیف لاکچری و مبتنی بر تبلیغات، بر زندگی هایشان سایه افکنده است، متظاهرانه بودن تصمیمات مهم زندگی شان نیز خارج از انتظار نمی تواند باشد.
در تحلیل این ماجرا از زوایه جامعه شناختی، بهاعتقاد بودریار، مدرنیته به فرجام رسیده است و ما وارد دورهی پسامدرن شدهایم که ویژگیِ متمایزکنندهاش #بازتولید_اطلاعات است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که مهمترین کالا در آن اطلاعات است و ما دائما در حال خرید و مصرف اطلاعات از منابع و مجاری متکثر هستیم.
ولی ما به خود واقعیت و آن رویدادی که در رسانهها گزارش میشود دسترسی نداریم، بلکه به اطلاعاتی که آن ها در اختیار ما میگذارند دسترسی داریم؛ پس ممکن است اطلاعاتی که رسانهها در اختیار ما میگذارند توسط آن ها مصادره به مطلوب شده باشد، و نوعی «تبیین گفتمانی از یک رویداد» باشد.
بر این اساس، فراواقعیت ها و نشانه ها جای واقعیت را می گیرند و بر حقیقت سایه می افکنند و اساسا معنای حقیقت را تبدیل و تبخیر می کنند و دچار نسبیت و تکثر و تردید می نمایند.
در چنین نگاهی #تاریخ_عقد و #تاریخ_تولد هم امور مصرفی می شوند و اصالت می یابند و بدین ترتیب، هویت های جعلی و دیسیپلین های برساخته و اعتباری جای شخصیت های واقعی و ارزش های اصیل را اشغال می کنند.
با رسوب قراردادها و اعتباریات افراطی همچون #مصرف_متظاهرانه و #زندگی_نمایشی و مسلط شدن حادواقعیت بر زندگی روزمره، لذت های زندگی نیز مقطعی و دایرمدار لحظه ها شده و پرستیژهای مبتذل مثل تاریخ تولد رُند و تاریخ عقد متمایز و منحصربه فرد، #نمادخوشبختی(و نه خود خوشبختی) تلقی می شوند.
#سبک_زندگی_وانمودگرایانه که نوع سخیف و رسانه ای آن در پُست ها و استوری های اینستاگرامی مشهود و مشهور است، نه خوشبختی و حتی سایه آن که فرافکنی افسردگی ها و ازخودبیگانگی های بنیادی است که بیماری بحران هویت و فقدان معنا را مَفرّی جز این باقی نمانده است.
✍علیرضامحمدلو
@tollabolkarimeh 🌷
🖌من فوروارد میکنم، پس هستم.
◀️عصر جدید را عصر اطلاعات و بطور پیشرفته تر و بهینه شده، عصر دیجیتال نیز نامیده اند.از شاخصه های اصلی دنیای مدرن و #عصردیجیتال، #سبک_زندگی خاصی است که باخود به ارمغان آورده است.
✅در دوره ای هستیم که فقط #اطلاعات_را_مصرف_می_کنیم ولی نه برای حل مسائل بلکه بدلیل #کالاشدگی_اطلاعات آنها را میخریم و بدون اینکه به دنیای عمل ما ارتباط داشته باشد و صرفا از باب عقب نماندن از چرخه مصرف کنندگان، مصرف می کنیم.
✅گئورگ زیمل در رابطه با #کلانشهرها و ویژگی هایش در مقاله ای که نوشته چنین می گوید: انسان ها در شهرهای کلان دچار #گمنامی و بی نامی و غربت هستند و برای خلاصی از این وضعیت، سراغ مصرف می روند تا #خود_از_دسترفته_شان را بازیابی کنند.
✅تورستن وبلن جامعه شناس، #مصرف_متظاهرانه را بعنوان شاخصه اصلی عصرمدرن مطرح می کند و می گوید: بعد از دکارت که دغدغه عقلانیت داشت و می گفت: #من_فکر_میکنم_پس_هستم، به دوره ای رسیدیم که بشر می گوید: #من_میخرم_پس_هستم.
✅اساسا این طرز تفکر که برای جبران گمنامی بشر و بازگشت هویت او مطرح شده، چالش های جدیدی را رقم زده و پدیده ای بنام #انسان_های_پرسه_زن را تحویل عصرجدید داده است که کاری جز فروشگاه گردی های بدون هدف و خریدهای غیرهوشمند و بدون حساب و کتاب ندارند.
در ادامه جریان مصرف زدگی بشر، غول های رسانه ای وارد گود شده و شیب تندی را برای #مصرف_مهارنشده بشر، تحمیل نموده اند.
✅رسانه از زمان ورود به چرخه مصرف جامعه، با افزایش گزینه های انتخابی برای مصرف بشر نه تنها باعث آزادی عمل بیشتری نشده که با خود #سردرگمی و #تحیر را بهمراه آورده است.
✅بقول هربرت سیمون، برنده جایزه نوبل: "#غنای_اطلاعات، #فقرتوجه می آورد".
این تحیر و سردگمی که ناشی از سرریز اطلاعاتی بشر می باشد، باعث شده نسخه درمانی جدیدی از طریق جریان های رسانه ای تدوین و تبلیغ شود بنام " #در_لحظه_زندگی_کن."
✅این اندیشه که بدلیل حذف عقلانیت از #چرخه دریافت(احساسات)_ #تحلیل( اندیشه وعقلانیت)_کنش(اقدام و عمل) شیوع پیدا کرد، راه جبران خسارت سردرگمی و #افسردگی و #سرطان_مصرف_زدگی و تنوع طلبی بشر را در ترویج و تبلیغ اندیشهء در لحظه زندگی کن می داند که فقط و فقط بدلیل ابتنای بر #اصالت_لذت و بریدن از عقلانیت، جامعه بشری را در خدمت سودآوری کمپانی های اقتصادی و دولت های استعماری تعریف می کند.
✅در این میان آنچه که در شبکه های اجتماعی امروزه مشاهده می شود، ادامه همین طرز نگاه بوده که بدون توجه به #پروسه_چرایی_چیستی_نتایج یک خبر و حادثه، فقط لحظه را دیده و حوصله ای برای واکاوی و تحقیق بیشتر ندارند و برای جانماندن از قافله مصرف اطلاعات و لذت بردن از حضور در فضای مجازی، صرفا لحظه را گزارش و فوروارد می کنند.
✅فقدان سواد رسانه ای در سیستم اجتماعی و #اوردوز_اطلاعاتی مردم، باعث شکل گیری هویت جدیدی در فضای اجتماعی شده که می توان چنین تعبیر نمود: #من_فوروارد_می_کنم_پس_هستم...
✅زبانحال جامعه امروز ما در فضای مجازی این است که چون شناسایی منبع و توجه به نتایج نفع و ضرر یک خبر، کاری زمان بر #باچاشنی_عقلانیت و #مهارت_رسانه ای است، پس فوروارد میکنم تا از گمنامی به در آیم.
✅نتیجه چنین کنش های فاقدعقلانیت، چیزی جز تشدید #ازخودبیگانگی و #بازتولید و تقویت نظام سرمایه داری بعنوان عقبه رسانه های جریان اصلی جهانی نخواهد بود و نتیجه ای جز ظلم و بی عدالتی مهارنشده نخواهد داشت.
علیرضامحمدلو
@tollabolkarimeh 🌷