📝ناهیان برچسب مدار
بیغیرت، بیحیا، بیدین، فاحشه، منافق، مزدور، خائن، وطنفروش ...
واژههایی منفی در فضاهای مجازی که ذهن تنها با دیدنشان هم مکدر میشود!
صفحاتی که با خوانش ترویج دین و سیره نبوی، اسلامستیزی بنیادیتری از بسیاری بنیانافکنان، در پیشگرفتهاند!
مربیان و مبلغانی که سرمست از نادیده انگاری پیامدهای منفی احتمالی چنین ناواژههایی، معنای السابقون السابقون را به اشتباه در این وادی قذف و افترا تعبیر کردهاند و خود و یارانشان را به عزای اسلام نشاندهاند!
...
اصلا درست! گیریم که تمام فریادهای وااسفا اسلام هم درست. اما این قسم شیوه نهی از منکر در میان ناهیان پرمدعای امروز، در کجای کتاب مبین و سیره نبوی، چشمنوازی می کند؟!
ترویج بیمحابای این همه برچسب سبگونه نسبت به افراد، تنها بر مبنای تبیینها و تحلیلهای شخصی، در کدام گوشه از مکتب تشیع طنازی میکند که این همه را فریفته است؟!
اذن کدام قاضی، قانون، شرع یا عرفی خدشه به عزت نفس و کرامت خدادای بندگان خدا را حلال شمرده است؟
استفاده ناروا از این القاب نادرخور، افاده کدام مقصود ما را میکند که ملکه همراهمان شده است؟
...
به راستی چرا گاهی مصداق آیاتی نورانی چون إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ، را از خودمان دور میدانیم؟
بزهپوشی و اغماض و تسامح و تغافلی که در ازای پردهدری از گناهان توصیه شده است، با کدام مبنای شرعی یا جامعه شناختی ما رد میشود که این همه سرخوش از خوبی خودمان، گناهان دیگران را فریاد میزنیم؟
...
ای کاش کمی، فقط کمی، توالی فاسد چنین رویهای را که به اذعان آیات الهی و اندیشمندان واقعی امروز، مکشوف شده، پیش خود مرور کنیم تا دریابیم نقش ما در وقوع برخی بیاخلاقیها، ناهنجاریها و فواحش در جامعه، نه تنها از عاملین آن کمتر نیست بلکه گاه به علت اظهارنظرهای ناروا، عامل موثرتری میشویم در جهتدهی و سوگیری این خاطئین به جانب رفتارهای همنوایانهی بیشتر با عنوان برچسب خورده و همچنین قبحزدایی بیشتر از گناه در سطح جامعه و نهایتا تغییر سبک زندگی اسلامی جامعه...
نهی منکری که خود اشاعه فحشاست ....
فتامل
#نبایدهای_طلبگی
#یادداشت_روز
http://mohtadoon.kowsarblog.ir
@tollabolkarimeh
✔️عالم متهتک یا جاهل متنسک؟!
🔹علیرغم قیل و قال چندساله رسانهای در ترویج و تکثیر گفتمانی خاص از اسلام، موسوم به اسلام رحمانی، سرانجام هیبت و صولت حکمی قضایی، ردای خطیبی از تن یکی از مبلّغین نه چندان بلندپایه این تفکر، به در کرد.
گفتمانی که به حق، ترویج باطلی بود از اسلام.
گفتمانی که بیشتر در جهت جلب قلوب قشری خاکستری، با جابه جایی اصول و فروع دین، تصویری التقاطی و انحرافی از دین در ظرف رحمانیت خداوندی ارائه کرد و با چینش غیر الهی معروفات و منکرات و انکار گزارههای مهمی از شریعت محمدی، دینی مقلب و مشوه عرضه داشت و پیروانی درخور توجه به پای منابر کشانید.
گفتمانی که لباس مدارا بر قامت تساهل و سازش کرده و زمان و زمانه را بهانهای برای تلویث مسلمات و محکمات دینی و الغای دینی منسوخ نمود....
با این همه، در رد و تکفیر این تفکر و تحریف، بحثی نیست.
در وجاهت حکم و انطباق آن با حاق قانون و شرع نیز درنگی نیست.
اما تاملی در الزام این اقدام قضایی، مبانی جرم انگاری و اثبات مطلوبیت این حذف و تنزیل، لازم است!
حذف خطیبی از یک تفکر تکثیر شده در جامعه، درمان راهبردیِ کدام یک از دردهای مخاطبینِ به خطارفتهی این جریان است؟
چه نیازی بود در این حذف و تنزیل؟
🔹چندین و چند سال است که گفتمانهای مخالف، در تعقیبِ اباطیل این تفکر، به نقد برخاستهاند و فضای مجازی را در امتداد مسیر رقیب طی کردهاند و در گوش سامعین، نشستهاند.
نقدهایی که در تقابل این تخریبها، نه تنها مجالِ در هم ریختن عقاید صواب بسیاری را سلب نمود، بلکه در جهت تکوین و تثبیت بیش از پیش آنها پیش رفت.
پس چه نیازی بود در این حذف و تنزیل؟
🔹اصلا به فرض هم که سیاست جناییمان، در تصلیب بدعتها و انحرافات باشد، چه معیاری در برخورد وجود دارد که برخی در بند شده و برخی از بند شدهاند؟!
اصلا در سنجه کدام ترازو، سنگینی انحطاط فکری متفکران سنجیده میشود؟
عالمان متهتک تهدید اسلام هستند یا جاهلان متنسک؟ تحدید کدام یک در عمل بیشتر است؟
کدام تحقیق میدانی، تخریب عقیدتی قسم اول را اثبات نموده که به دومی بی اعتنا شده ایم؟
🔹چه بد سرنوشتی است وقتی بازخورد گزینههای گزینش شده، نقض میکند تمامی غرض هایمانها را!...
#یادداشت_روز
#به_قلم_خودم
#آقامیری
http://mohtadoon.kowsarblog.ir
@tollabolkarimeh
به نام افشاگری ...
روابط غیر اخلاقی، بردگان جنسی امروز، مردان و زنان غربنشینی که چنین و چنان میکنند، ازدواجهای خارج از عرف بهمانی...
ترویج و تبیین موشکافانه فساد و فحشا به نام افشاگری
و باز هم همان داستان ذوقزدگی گروهی ناپخته در همداستانی برای انتشار آنچه شنیدهاند.
در توهم عقلانیت خوابیده در پس این افشاگریها میمانم!
به راستی چه اندیشهای توانسته مجوز تولید تصویر چنین منکراتی در ذهن خواننده را بدهد؟
چه اهدافی این رویکرد روشنگری را توجیه کرده است که چشمها بر همه توالی فاسد آن بسته شده است؟
سادگی ذهنهای پاکدامن جوانان این بوم، با چه نیتی، میبایست آلوده لجن زار چنین تصویرها و اوهام برخاسته از این قسم آگاهیبخشی باشد؟
چه توفیری است میان آن که با آهنگ شوم انحرافات اخلاقی، در پی اشاعه فساد و فحشا است و آن کس که به نام افشاگری به همان بیراهه میرود؟!
شاید شهوت دیده شدن!
شاید هوای شهرت!
شاید عدم عقلانیت!
و شاید... رد پای خیانت!
هرچه هست بماند!
اندیشه کردار خودمان را در سر بپروریم تا مروج بی اختیار هرچه میشنویم نباشیم!
#عطیه_پارسائیان
#اشاعه_فحشا
#یادداشت_روز
@tollabolkarimeh 🌷