eitaa logo
طلاب الکریمه
12.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز ارتباط با ادمین: @talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.اصول فقه2استادحسینی.pdf
771.3K
📌اصول دو سطح دو خواهران به صورت تایپ شده،نموداری،خلاصه،فشرده،همراه بانمونه سوالهای هرمبحث 👈 لطفا فوروارد کنید🍃 ˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
باهم بازی:قایم موشک بعد از چند ساعت که به خانه رسیدگی کردم تا خواستم بنشینم‌ و کمی استراحت کنم،دخترم بهانه بازی گرفت. از خستگی می خواستم غرغرهایم را شروع کنم،پیش خودم گفتم: اصلا دختر کوچکم متوجه‌ی این چیزها نمی شود و قابل درک برایش نیست که مادرش خسته است... پس به خواسته‌اش تن می‌دهم و با او بازی قایم موشک می‌کنم. برای شروع، من چشم می‌گذاشتم بعد دخترم... پسرانم با دیدن بازی من وخواهرشان‌، موبایل و تلویزیون را رها کرده و به بازی با ما پرداختن. اصلا تصورش را نمی‌کردم که یک بازی، خستگی هایم را به فراموشی ببرد. اینقدر غرق کودک درونم شدم، که خودم بیشتر ذوق برای قایم شدن داشتم... ✍🏻طاهره عابدی ˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طلاب الکریمه
📌فوروارد فراموش نشه!
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فتاح؛ فتح‌الفتوح ایرانی 🔹صبح دیروز و با حضور رئیس جمهور، ابرموشکی رونمایی شد که چندی قبل مقامات غربی با تردید و نگرانی به آن نگاه می‌کردند. 🔹موشک هایپرسونیک فتاح، موشکی که حالا قرار است معادلات جدیدی را برای ایران رقم بزند. 🔹اما این موشک چه ویژگی‌هایی دارد که رونمایی آن اینقدر سر و صدا کرده؟ 🔴 گزارش رو ببینید. ˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیرینی مسجد مُهرم را در جا مهری گذاشتم و به سمت جا کفشی رفتم. خم شدم تا کفشهایم را بپوشم که بوی خاک آب دیده مشامم را نوازش کرد. با دیدن خاک خیس گلدانها و حیاط شسته شده خیالاتم در کودکی غرق شدم؛ اما با شنیدن صدای محمد سفر خیالیم خیلی زود تموم شد. کلیدها و موبایلش را در میان دستانم گذاشت《ی کوچولو صبر کن. بچه ها ته مسجد داشتن با گوشی بازی می‌کردن بهشون قول دادم نمازشون بخونن باهاشون بازی کنم.》 به سمت بچه ها دوید. گرگی شد که باید بچه ها را بگیرد. فارغ از نگاههای پیرمردهای محله از این طرف به آن طرف در پی بچه هاست. انگار قصد داشت؛ کودکی شیرینی که در این مسجد برایش ساخته شده بود را برای آنان نیز رقم بزند. ✍مریم نوری امامزاده‌ئی ˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1_5072154651.pdf
466K
📌 سوالات درس ˹@tollabolkarimeh˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌