بعد از واقعهی کربلا از قول رباب خطاب به امام حسین (ع) نوشتهاند:
تو براى من کوهى سخت بودى که به آن، پناه مىبردم. تو با رحمت و دیندارى با ما مصاحبت مىکردى.
ما احتمالا به تعداد محرمهایی که پشت سر گذاشتهایم داستان رباب و شش ماههاش را شنیدهایم.
داستان زنی که تمام خانوادهاش را جلوی چشمش پاره پاره میکنند و نوزاد کوچک و تشنهاش را...
اما فکر میکنم کمتر پیش آمده که همسرش را امام سوم شیعیان و نوهی پیامبر نبینیم.
او را مردی ببینیم که برای رباب کوهی سخت بود. که پناهگاهی امن ومردی مهربان بود.
ودیندار..
ما دین حسین را دین خون و جنگ و جهاد و امر به معروف دیدهایم.
ما اصولا دین را ابزاری برای اصلاح دیگران شناختهایم.
و احتمالا تا به حال اسطورهی اصلاح امت را همان مردی ندیدهایم که با رحمت و دینداری با زن جوانش معاشرت میکند.
زنی که بعد از شهادت همسرش، بر او اشک بریزد و از اندوه از دست دادنش زیر هیچ سایهای نماند و به سال نرسیده دقمرگ شود باید چه محبتی را در رحمت و دینداری تجربه کرده باشد؟
او باید در دینداری چه گوهری از وجود خودش ساخته باشد که این زن بعد از او دیگر نتواند زندگی کند؟
✍زینب ذوالقرنین
#شب_هفتم
#علی_کوچک
@tollabolkarimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متولیان فرهنگی کشور، حوزه های علمیه، روحانیت محترم ،سازمان فرهنگی شهرداری، سازمان تبلیغات، اداره ارشاد، آموزش و پرورش، امامان محترم مساجد، فرماندهان محترم بسیج، پدران و مادران عزیز، معلمان گرامی و...
از خواب بیدار شوید...
دقت کنید، و درست ببینید!!
@tollabolkarimeh