🍂فرداشب مهمان من هستیـــــــــ🍃
هنگامی که شیخ فضلالله
به طرف میدان توپخانه و چوبه ی دار حرکت میکرد، نگاهی به جمعیت و بعد رو به آسمان کرد و گفت:
«أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ».
پس از آن شیخ را روی چهارپایه قرار دادند و او از آنجا آخرین سخنان خویش را بیان کرد، وی خطاب به جمعیت تماشاچی فرمود:
خدایا! تو خودت شاهد باش که من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد کردم، خدایا! تو خودت شاهد باش که در این دم آخر باز هم به این مردم میگویم که مؤسسان این اساس بیدین هستند و مردم را فریب دادهاند، این اساس مخالف اسلام است، محاکمه من و شما بماند پیش پیغمبر اسلام..
او با وجود ضعف و پیری و بیماری آخرین سخنان خویش را با شجاعت و شهامت کم نظیری بیان کرد، اجازه ندادند صحبتش کامل شود
-قبل از اینکه ریسمان دار را به گردن وی بیندازند، یکی از مشروطهخواهان برای او پیغام آورد که شما مشروطه را امضا کنید و خود را از کشتن رها سازید!
شیخ فضلالله گفت:
من دیشب پیامبر(ص) را در خواب دیدم و به من فرمود:
«فردا شب مهمان من هستی»
و من چنین امضایی نخواهم کرد..
بقول جلال آل احمد
پیکر شیخ شهید بر سر دار
پرچم استیلای غربگرایی بود..
و
اینچنین است که غرب پرستان
و لیبرال ها دین و آیین اسلام
را به مسلخ می برند..
#خاطرات_جبهه
. •┈••✾🥀✾••┈• .
💠 @torbatkarblA