.
🕌#ناگفتههاییازانتقالضریحامامحسینعازقمتاکربلا
#قسمت_چهارم
روزهایی که ضریح اباعبدالله(ع) شهر به شهر در ایران میچرخید تا در حرم مطهر ایشان نصب شود، هزاران ایرانی کنار خودروی حامل ضریح مطهر حلقه میزدند، به پنجرههای نقرهای خیره میشدند، اشک میریختند و با چشمان پرحسرت ضریح نورانی مولا را بهسوی کربلا بدرقه میکردند. همه میدانستند که طراح و مجری ساخت این ضریح یک هنرمند نامآشنای ایرانی است؛ استاد محمود فرشچیان که افتخار بزرگ ما ایرانیهاست. کسی که نقاشیهایش آوازه جهانی پیدا کرده و تابلوی «عصر عاشوار»ی او یکی از نمادهای محرم و روزهای عزای سیدالشهدا(ع) شده. چهره ماندگاری که در یک خانواده مذهبی رشد کرده و ارادتش به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) مثالزدنی است.
اجازه دهید گفتوگویمان را از ساخت ضریح حضرت امام حسین(ع) شروع کنیم. چه شد که این کار به شما پیشنهاد شد؟
سال ۸۵ نامهای از طرف هیات محترم امنای قم بهدستم رسید که در آن نوشته بودند بهدلیل اینکه کار ساخت ضریح مطهر حضرت علی بن موسیالرضا(ع) را بهشکل بسیار خوبی انجام دادهاید، از شما دعوت میکنیم طرحی برای ضریح حضرت اباعبدالله الحسین(ع) ارائه دهید. خیلی خوشحال شدم و در کمتر از پنج ماه، شش طرح متفاوت ارائه دادم و برای آنها فرستادم. آن طور که شنیدم برای ساخت ضریح امام حسین(ع) طرحهای مختلفی ارائه شد و وقتی آنها را بررسی کردند به این نتیجه رسیدند که کار را بنده انجام دهم. به همین دلیل دوباره با من تماس گرفتند و برای انجام کار دعوتم کردند. به همین دلیل طرحهایی را که انجام داده بودم دوباره بررسی و در نهایت یکی از آنها را بر اساس اصول اجرایی بهاندازه کامل طراحی کردم. اینگونه بود که کار ساخت ضریح امام حسین(ع) شروع شد.
ضریح فعلی حضرت سیدالشهدا(ع) چه ویژگیهایی دارد؟
ضریح حضرت به هیچ عنوان شباهتی با ضریحهایی که تا بهحال کار شده ندارد. ضریح فعلی شش چراغ دارد که برای ششگوشه ضریح طراحی شده و آیه مبارکه «الله نورالسماوات و الارض» روی آن مشبک شده و از درون آن نور سبز رنگ زیبایی پرتوافشانی میکند که شکوه و جلال ضریح مطهر را دوچندان میکند.
زمان شروع کار یا قبل از آن ذکر یا توسلی هم به امام داشتید؟
همیشه قبل از شروع کارهایم وضو میگیرم. طبیعی است که برای ساخت ضریح هم این کار را انجام دادم. این کار بخشی از ایمان من است. من در خانوادهای مذهبی و تاجر بزرگ شدهام. مادرم زنی روشنفکر و مذهبی بود. در خانه ما همیشه مجلس روضهخوانی برقرار بود و در بیشتر مناسبتهای مذهبی برنامه داشتیم؛ مادر مرحومم هر زمان که نام امام حسین(ع) میآمد بدون اختیار اشک از چشمانش سرازیر میشد. یادم هست در مراسمی که برای تولد حضرت گرفته بودیم با اینکه مداح مولودی میخواند باز مادرم گریه میکرد. یک نفر به مادرم گفت خانم دارد مدح میخواند؛ روضه که نمیخواند! چرا گریه میکنی؟ مادرم گفت شما نمیدانید که چه در وجود من میگذرد. نمیدانم چه چیزی در دلش میگذشت که در هر حالتی اشک از چشمانش جاری میشد. مادرم از نظر ارادات به ائمه اطهار(علیهمالسلام) حال و هوای خاصی داشت.
موضوع دستمزد یک میلیارد تومانیای که میگفتند شما به حرم امام حسین(ع) هدیه کردهاید چه بود؟
چنین چیزی نبوده. خودشان میدانستند که نباید چیزی بدهند و من میدانستم چیزی نباید بگیرم. از اول هم شرط کرده بودم که چیزی نمیگیرم.
تربت امام حسین(ع) و بوی عطر خاص آن
در نزدیکی مرقد مطهر ، تربتی که بدان دست یافته شد از بوی عطر خاصی برخوردار بوده و از آنجا که زمین در عمق، مرطوب و گـِلی بود ، تربت به دست آمده، حالت گـل یا اصطلاحا در عربی ( طین ) بود که هیچگونه ناخالصی و ماسه در آن دیده نمیشد که از بوی عطر خاصی برخوردار بود که این ویژگی و بوی عطر در تربت و یا خاک دیگر بخشهای این مکان ، وجود نداشت.
*ماجرای دستفروش و بیمهنامه حسین(ع)
یک روز در قم یک دستفروش به نام «مش قاسم» با یک پراید تصادف میکند، به طوریکه به هوا پرت میشود و بعد به شدت پخش بر زمین میشود، افرادی که این صحنه را مشاهده میکنند به گمان اینکه فرد مرده است به سمت او میروند، اما در کمال تعجب میبینند «مشهدی قاسم» سالم است و زخمی بر نداشته است، درحالی که شیشه پراید خرد شده بود.
وقتی «مش قاسم» حیرت حضار را میبیند، برگهای را نشان میدهد و میگوید: «من بیمه امام حسین(ع) هستم و این بیمهنامهام هست، دیروز مبلغی برای کمک به ساخت ضریح جدید سیدالشهدا دادم، من بیمه آقام هستم!».
#پایانقسمتچهارم
#اینروایتِشیرینادامهدارد🕌🌿
💠 @torbatkarblA