✍#تلنگر😭😭😭
حر بن یزید ریاحی نیامده بود که شهید بشود؛ اما ناگهان همه چیز در ورطه ای که افتاده بود تغییر کرد.
شاید دلش ریخت؛ شاید از آسمان حرفی به قلبش نشست؛ شاید این نام را با خودش زمزمه کرده بود: "فاطمه" سلام الله علیها
دیگر خودش نبود. ساعات آخر انتخاب رسیده بود؛ میگویند کفشهایش را بابندهایش به گردن انداخت و رفت به خیمه گاه سیدالشهدا علیه السلام
شاید چیزی نگفت؛ شاید فقط با چشمانش به امام گفت: دستم خالی است و جرمم سنگین. شاید همینطور که میگفت "یاحسین" میگریست.
امام پذیرفتند! به همین راحتی و بخشیدند! به همین راحتی!
و خدا هم بخشید و آنقدر حر را بخشید که شهادت در کربلا را نصیبش کرد؛ آنهم در واپسین لحظات.
بیاید در این واپسین لحظات کفشهایمان را به گردن آویزیم.
به امام زمان علیه السلام بگوییم که شعبان تمام شد و جرممان هنوز باقی است و دستمان خالی تر!
بیایید بگوییم"ببخش آقا"
و بعد قسمش بدهیم؛ بفاطمة...
اگر ببخشد همه چیز تمام است؛ خدا هم خواهد بخشید. به همین راحتی.
بیایید آخرین لحظات را دریابیم...😭😭😭
کانال باب الحوائج
اشعار ناب ( مداحی و مولودی ترکی و فارسی)
آیدی کانال 👇
@torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
http://eitaa.com/torkiy
🔔 #تلنگر
غدیر را تبلیغ نکردند که عاشورا به وجود آمد!
بالا رفتن دست علی(ع) را تبلیغ نکردند،
که سر حسین(ع) بر بالای نیزهها رفت!
#امام_علی_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام