#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔰 قلبی ربودهای تو ز بابای خود که با / یک گردش نگاهِ تو اعجاز میکند ...
در نقلها آمده است:
📋 وكانُ الحُسینُ عَلَيْهِالسَّلَام يُحِبُّهُ حُبّاً شَديداً بِحيثُ إذَا رَآهُ فَرِحَ بِهِ وَ سَرَّ سُروراً عَظيماً.
🔻امام حسین علیهالسلام، بسیار بسیار حضرت علیاکبر علیهالسلام را دوست داشت، به گونه ای که هرگاه او را میدید، خوشحالی و شور و شعف زیادی به امام علیهالسلام دست میداد.
📋 وَ إذَا سَألَهُ حاجَةً لَا يَرُدُّهُ أبَداً وَ لَو عَلَى سَبيلِ الإِعجازِ
🔻 و هرگاه حضرت علیاکبر علیهالسلام، نیازی داشت، امام علیهالسلام هرگز آن را رد نمیکرد و به هر نحو -ولو با معجزه- آن را برآورده مینمود.
☘ در نقلهای متقدّم نیز آمده است:
روزی حضرت علی اکبر علیهالسلام در غیر فصل مناسب، از پدر بزرگوارش امام حسین علیهالسلام انگور خواست.
📋 فَضَربَ بِيدِه سارِيةَ المَسجِد، فَأَخرَجَ لَه عِنَباً و مَوزاً، فأَطعَمَه فقال:
🔻ناگهان امام حسین علیهالسلام با دستان مبارکشان به کناره دیوار مسجد زد که انگور و موزی از آن خارج شد؛ پس به فرزندشان دادند و فرمود:
📋 ما عِندَ اللَّهِ لِأولِيائهِ أكثَرُ
🔻از آنچه نزد خدای متعال است به اولیائش بیشتر میرسد.(۲)
📚(۱)معالي السّبطين، ج ۱ ص۴۰۸ ؛ وسيلة الدّارين،ص۲۸۸
📚(۲)دلائل الإمامة،ص۷۵ ؛ نوادر المعجزات،ص ۱۰۹
✍ حضرت آینه در خانه پیمبر دارد
خوش به حال پدری که علی اکبر دارد
دست این طایفه از عرش فراتر رفته
پسر ارشد این خانه به حیدر رفته
چقَدَر نسل اسد شیر دلاور دارد
کعبه شک کرده و میخواست ترک بردارد
پسر حضرت خورشیدی و چون ماهی تو
گاه پیغمبری و گاه یداللهی تو
ساحل امنی و دریا به شما رو بزند
کوه جا دارد اگر پیش تو زانو بزند
آنقدر نور پیمبر به تو واصل شده است
فکر کردیم که قرآن به تو نازل شده است
در ازل دور تو گشتیم که حج ساخته شد
ذوالفقار از خم ابروی تو کج ساخته شد
قامتت در دل عباس قیامت کرده
آسمان را به تماشای تو دعوت کرده
تا که هستی دو قدم پیش پدر راه برو
بیشتر در نظرش باش پسر! راه برو
پدرت بی تو یقیناً کمری خم دارد
به خودش آمده و دید تو را کم دارد
باید از نیزه و شمشیر تو را جمع کند
کار سختی ست تو را بین عبا جمع کند
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔰 وصف زیبا و ناشنیده از «کرامتِ» کمنظیر حضرت علی اکبر علیهالسلام ...
در وصف کرامت و جود و بخشش حضرت علی اکبر علیهالسلام، نقلهای متعدّدی به ما رسیده است که به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
✔️ در وصف کرامت آن حضرت چنین آمده است:
📋 جَميلُ الخُلْق ، عَميمُ الفَضل ، عَظيمُ الجُود
🔻حضرت علی اکبر علیهالسلام اخلاق بسیار نیکویی داشت؛ بخشش او به همگان میرسید و جود و کرمش بسیار بود.
📚فرسان الهیجاء، ج۱ ص۴۰۹
📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۰۳ (با اندکی تفاوت)
✔️ حضرت علی اکبر علیهالسلام آنقدر بخشنده و مهمان نواز بود که در نقلها آمده است:
📋 إنَّ لَهُ دارًا لِضِیافَةِ الغُرَباء و الوَفادِ بِهِ و لَهُ غِلمٰانًا قَد اَعَدَّهُم لِخِدمَةِ أضیافِهِ وَ النّازِلینَ بِه
🔻آن حضرت یک خانهای داشت مخصوص پذیرایی از غریبان و آن کسانی که تازه وارد مدینه میشدند. در آن خدمتکارانی داشت که وظیفه آنان خدمت رسانی به مهمانانش بود.
📋 اِنَّهُ کانَ یَأمُرُهُم لَیلاً اَنْ یُوقِدُوا النّارَ عَلَی سَطحِ دٰارِهِ لِیَهتَدِی اِلَیها الغُرَباءُ و القادِمونَ اِلَی المَدینة
🔻هر شب به آنان امر مینمود تا بر بالای آن خانه آتش روشن کنند تا غریبان و افرادی که تازه وارد مدینه میشوند، به خانه آن حضرت راه پیدا کرده و پذیرایی بشوند.
عرب به کسی که این نوع ضیافت ومهماننوازی میکند، «نارئُ القُریٰ» میگوید؛ که در بین بنیهاشم این لقب را تنها برای حضرت علی اکبر علیهالسلام نقل کردهاند.
📚المنابع النوراء،بحرانی، ص۲۳۲
📚فرسان الهیجاء،محلاتی، ج۱ ص۴۱۶
📚مهیج الاحزان،یزدی، ص۴۴۵
✍ جهاندار و جهانبخش و جهانآرا علی اکبر
فَلک دست و فلک جاه و فلک پیما علی اکبر
ندیده هیچ چشمی در تمام عالم امکان
عَدیلت را، شبیهت را، نظیرت را علی اکبر
برای بُردن دل از حسین بن علی،کافیست
بگویی با تبسّم زیر لب "بابا" علی اکبر
بنازم شانه های استوارت را که دهها بار
به دوشت تکیه کرده زينب كبری علي اكبر
تو از بس سفرهداری کردهای در شهر پیغمبر
شده بعد از حَسَن با تو کرم، معنا علی اکبر
تویی مصداق زیبای حدیث بضعةٌ مِنّي
شباهت داشتی از بس که با زهرا علی اکبر
تو آن سَروی که در هر پنج نوبت وقتِ "قَدقامَتْ"
کند تعظیم پیش قامتت طوبیٰ علی اکبر
منم پایین تر از پایین تر از پایین تر از پایین
تویی بالاتر از بالاتر از بالا علی اکبر
مرا در تن بود تا جان به هر سختی و هر آسان
بگویم یا علی اصغر بگویم یا علی اکبر
چنان دست و سر از دشمن زدی در عرصهی میدان
که تکبیر مَلَک شد "لا فَتیٰ الّا علی" اکبر
حسین بن علی را سنگ و تیر و نیزه نه بلکه
غم پاشیدنت انداخته از پا علی اکبر
اگرچه سوی چشمش رفته بود از دست اما شاه
تو را بر خاک صحرا دید صدها جا علی اکبر
به دنبال صدای یک نفر از خیمه بیرون زد
ولی برگشت لَختی بعد با صدتا علی اکبر...
امام خمينی «ره» در یکی از درسهای اخلاقشون درباره حضرت علیاکبر علیهالسلام میفرمایند؛
تمام مدايح و گفتار اهلبيت عليهمالسلام خصوصاً حضرت اباعبدالله عليهالسلام در مورد حضرت علیاکبر عليهالسلام حاکی از اين است که اگر علیاکبر در کربلا به شهادت نمیرسيد خود، امام «مفترض الطاعه» میبود.. یعنی امامی که اطاعت او واجب است..
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
اوغول مصیبتی چوخ یاندیروب آتا اورگین
ولی منیم کیمی هیچ قلبی اوتلانان اولماز
نجه اوغول اییلیم قانی گوزلرونن اوپیم
بلیم سینوبدی بله درد بی کران اولماز
آخوب بو قان یره سندن ویا یاغوب گویدن
وگرنه بیر بیله قان سیل تک روان اولماز
بهار اولار گل اچار گل سولار خزان یتیشر
بهار فصلی باشا یتممش خزان اولماز
روان اولوب یوزه اشگیم ایاقه دورسان اگر
گوزوم یاشی یوزومه بو قدر روان اولماز
حکایت غمیوی هر کیمه دئسم آغلار
یانار دئیر بیله بیر غملد داستان اولماز
شماتت ایلمسه آغلیاندا شام اهلی
ائله فغان ایدرم من تک آغلیان اولماز
دسم بو جسمیوه گلدور و یا گلستاندور
نجه دیوم بو سوزی بیله گلستان اولماز
دسم منیله دانیش دردیوی ایله اظهار
او کس علی دانشار آغری لخته قان اولماز
دئسم اوگوزلرون آچ وار یری آچانمیاسان
اوگوز علی آچیلار که او گوزده قان اولماز
بیله ایاقلاریوی اچما یغما جسموندن
که قان آخار قاباغین قانیوین آلان اولماز
نقدر درد گران یر یوزونده اولسا اوغول
اوغول ئولومی کیمی محنت گران اولما
اورگیمون باشینا یاره وردی یاره لرون
یاراما مرهم اوغول واردی تا جهان اولماز
ایاقه دور منیله خیمیه گداخ باهم
اگر چه سنده اوغول طاقت و توان اولماز
آنان یارالاریوا بیر به بیر سالا مرهم
سنون یارالاریوی بوردا باغلیان اولماز
من آغلارام باجیم آغلار بالالاریم آغلار
تمام عالم اگر آغلاسا آنا اولماز
مزار پاکیوه گر (گلشنی)قویا یوزونی
دئیر بو یر کیمی هیچ روضه جنان اولماز
#داغ_جوان
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه حضرت علی اکبر(ع)
بسیار سوزناک #درخواستی
بانوای
حاح علیرضااسفندیاری اردبیلی
#️⃣#سیدالشهدای_خدمت
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
TSB=Tebyan Sound Bank28-EbrahimRahbar_L.mp3_99323 (1).mp3
زمان:
حجم:
2.74M
روضه جانسوز حضرت علی اکبر علیه السلام 🍂
🎤بانوای حاج ابراهیم رهبر
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸سیدالشهداء صلواتاللهعلیه بر بالای سر علی اکبر علیهالسلام به حالت احتضار درآمده بود و نفس سرد میکشید…
در نقلی آمده است:
📋 إنَّ الْحسينَ عليهالسلامُ لَمَّا رَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ و فُلْذَةِ كَبِدِهِ، اِعْتَرَتْهُ حَالَةُ الْمُحتَضَرِ،
▪️امام حسین علیهالسلام وقتی که خودش را از بالای اسب بر روی بدن علی اکبرش انداخت، حالت احتضار به او دست داد.
📋 فَجَعَلَ يَجودُ بِنَفسِهِ، و يَتَنَفَّسُ تَنَفُّسَ الصُّعَداءِ، و كادَتْ رُوحُهُ أنْ تَخرُجَ.
▪️داشت جان میداد و ٱه سرد از دل میکشید و نزدیک بود که روح از بدنش جدا شود.
📚مقتل الحسين عليه السلام،بحرالعلوم
ص۳۴۶
📚بحرالمصائب ج۴ ص٣٢٣
✍ پدری پیر شده بر سر نعش پسرش
محتضر شد به خدا وای چه آید به سرش
صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین
ارباً اربا شد و پاشید تمام جگرش
نا مرتب شده این خوش قد و بالای حرم
بس که از روی حسد دشمن او زد نظرش
همه از بغض علی بر تن و پهلوش زدن
میزدن با دم شمشیر و سنان و تبرش
به خدا آینه احمد و زهرا و علیست
این جوانی که لبش تَر شده از خون سرش
تا تسلی بدهند داغ علی را به پدر
کوفیان هلهله کردند همان دور و برش
برسانید جوانان حرم را که بَرَند
جسم صد چاک علی و پدر محتضرش
زانویش خم شده این پیرِ جوانْ مُرده ولی
بعد از این کاش بلایی نکند خَم کمرش
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸ای کسی که یوسف را به یعقوب برگرداندی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان!
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی زنها و مخدرات همه بیرون دویدند و دور مركب على اکبر علیهالسلام حلقه زدند، لیلی مثل قرص قمر از خیمه بیرون آمد و دید علی اکبر علیهالسلام کفن به گردن انداخته و بر مرکب شهادت نشسته است.
🥀 آهی سوزناک از جگر کشید فرمود: علی جان! رفتی ای نور دیده؟! خدا به همراه تو! شیرم حلالت باد که مرا در حضور فاطمه زهرا سلاماللهعلیها رو سفید کردی! نور دیده برو حفظ جان پدر کن!
🥀 این بگفت و پرده خیمه را انداخت و دل از پسر کَند. آمد فرش خیمه را برچید و به خاک نشست خاک بر میداشت بر سر میریخت و می نالید و با خدا مناجات میکرد و میگفت:
📋 يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ وَ يَا رَادَّ إِسْمَاعِيلَ عَلَى هَاجَرَ رُدَّ عَلَيَّ وَلَدِي!
▪️ ای کسی که یوسف را به یعقوب برگردانیدی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان!
📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۲۷
✍ کجایی ای علی اکبر، جوانِ نو ثمر من
چرا جدا شدی ای نازنین پسر ز بر من
اگر خیال تو نبود به حال مادر پیرت
تو ای جوان نروی تا قیامت از نظر من
مرا غریب به کرب و بلا فکندی و رفتی
چو گشت همسفری ای جوان نوسفر من
امیدواری باب، ای نهال نورس مادر
خدای کم نکند سایه تو از سر من
خدای نرم کند قلب قاتل تو که شاید
ز قتل تو نزند سنگ کین به بال و پر من
ز دوری رخ تو ای عصای پیری لیلا
کمان شد عاقبتِ کار ای پسر کمر من
کنم دعا که کند حق نگهداری جانت
اگرکند مددی پیک آه بیاثر من
پس از تو در سفر شام و کوفه وقت اسیری
ترحمی نکند هیچ کس به چشم تر من
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ ... | رجز جانانه علی اکبر علیهالسلام در دل میدان ...
در نقلها آمده است:
📋 لمّا بَرَزَ عليُّ بن الحسين تَحَيّر عسكرُ عمرِ بن سعد و خيلُ أهل الكوفان في جَماله و انبَهَروا مِن نور غُرّة وجهِه و جلاله؛
▪️همین که شاهزاده عالم امکان حضرت علی اکبر علیهالسلام وارد میدان شد، کوفیان و شامیان لشکر عمر بن سعد ملعون، از نور جمال آن جوان واله و حیران ماندند.
📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۵۴
📋 ثُمَّ حَمَلَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ وهُوَ يَقولُ:
سپس على اكبر عليه السلام، حمله بُرد و چنين رَجَز خواند:
📋 أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ / نَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِيّ
من على، پسر حسين بن على ام. به خانه خدا سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك تريم.
📋 وَاللّهِ لا يَحكُمُ فينَا ابنُ الدَّعِيّ / أطعَنُكُم بِالرُّمحِ حَتّى يَنثَني
▪️و به خدا سوگند كه بى نَسَب (ابن زياد)، نمى تواند بر ما حكم برانَد. شما را آن قدر با نيزه مى زنم تا اين كه خم شود
📋 أضرِبُكُم بِالسَّيفِ حَتّى يَلتَوي / ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ
▪️و آن قدر شما را با شمشير مى زنم تا آن كه در هم پيچد ؛زدنِ یک جوان هاشمىِ علوى.
📋 فَلَم يَزَل يُقاتِلُ حَتّى ضَجَّ أهلُ الكوفَةِ لِكَثرَةِ مَن قَتَلَ مِنهُم، حَتّى أنَّهُ رُوِيَ أنَّهُ عَلى عَطَشِهِ قَتَلَ مِئَةً وعِشرينَ رَجُلاً
▪️وى، پيوسته مى جنگيد تا ضجّه كوفيان، از فراوانىِ كُشتگانشان، بلند شد. حتّى روايت شده كه او با وجود تشنگى، صد و بيست مرد از آنان را كُشت.
📚مقتل الحسين عليهالسلام،خوارزمي: ج۲ ص۳۰،
📚الفتوح ج ۵ ص ۱۱۴
📚بحار الأنوار ج ۴۵ ص ۴۲
✍ مات شد لشکری از شیوه جنگ آوری اش
حرمی شاد شد از این رجز حیدری اش
"شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهان"
تا پدر دید قد و قامت پیغمبری اش-
"گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان"
دل من بسته به زلف تو کجا می بری اش؟
"مست بگذشت و نظر بر صف لشکر انداخت"
با همان شیوه چشمان علی اکبری اش
تشنه برگشت سراغ پدر و آب گرفت
از لب و چشم پدر با هنر دلبری اش
یوسفی آمده خورشید نشان در میدان
جز خدا کیست، اگر هست کسی مشتری اش
دست بر پهلوی خود داشت و بابا می دید
به پسر می رسد از ارثیه مادری اش
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸جایی که شمر ملعون هم دلش به حال سیدالشهداء علیهالسلام سوخت …
در نقلی آمده است:
🥀 یزید ملعون به شمر ملعون گفت: اصلا شد دلت برای حسین «صلواتللهعلیه» بسوزد؟ شمر ملعون گفت: ... آری!
🥀 زمانی که پسرش علی اکبر علیهالسلام را که از اسب انداختیم صدازد: ادرکنی یا أبتاه! دیدم که حسین «علیهالسلام» گریهکنان همین که بالای نعش زخمی علی اکبرش رسید و نعش جوانش را پاره پاره دید که روی زمینِ خشک و جلوی آفتاب افتاده و زلف و کاکل و خال هاشمی او غرق خون شده، بیاختیار خودش را از اسب به زمین انداخت و حالش طوری بود که نتوانست بلند شود و به طرف حضرت علی اکبر -صلوات الله علیه- برود.
🥀 بلکه خودش را روی زمین می کشید و به حضرت علی اکبر علیهالسلام رساند و بدن زخمی او را در آغوش گرفت و صورتش را روی صورتش گذاشت و چنان با شدت گریه کرد که جمیع عالم را سوزاند و از شدت گریه هفت مرتبه صدا زد: وا علیاه! وا ولداه! که عرش و فرش به لرزه درآمد.
📚 سحاب الدموع، نخجوانی،ص۱۸۴ (نسخه خطی)
✍ میكِشم خویش را به رویِ زمین
گـاه بـر سیـنـه، گاه بـر زانـو
ای عصـایِ شكستـه بعـد از تـو
كـمكـم كـرده بیـشتـر، زانـو
چنـدمـیـن بـار می شود یـادِ
شـبِ دامــادیِ تــو افـتـادم
فـرصتی بـود و بعدِ عـمری شرم
بـر جـمـالِ تـو بـوسه می دادم
حیـف دیـگر نـمـی شود بـوسید
از لبـانی كه چـاك خـورده پـسر
وای بـر مـن چـرا مـحـاسـنِ تو؟
ایـنقـدر روی خـاك خـورده پسر
گـفتـه بـودی زمـانِ پـیـریِ مـا
آب هـم در دلـم تـكـان نـخـورد
تـا تـو هستـی و تـا عمویـت هست
بـاد حتـی به دخـتـران نـخـورد
خـواستـم رویِ پـایِ خـود خیـزم
بـاز هـم بـا سـرم زمـیـن خوردم
كــمــرم را بــگـیـر مـانـنـدِ
چــادرِ مــادرم زمـیـن خـوردم
زِرِه و خـود و زیـن و تـیـغـت را
زیـرِ پـایِ سـپـاه مـی بـیـنـم
چقـدر چهره ات عـوض شده است
نـكـنـد اشـتـبـاه مـی بیـنم
هـمـه تقصیرِ تـوست سمتِ حـرم
كِـل كِشیدنـد، بـعد خنـدیدنـد
بـعـدِ پـنجـاه و چنـد سال اینجا
عـاقبـت قـدِّ عـمـه را دیـدنـد
زحـمـتِ مـجـتـبی و بـابـایت
رفـتـه بـر بـاد غصه ام كـم كـن
پـیـشِ ایـن چشمـهایِ نـا مَحـرم
مـعجـرِ عمه را تـو مـحكـم كـن
كاش مـی شد سَرت یكی مـی گفت
زیـرِ ایـن ضربه هـا كَـمَش نكنیـد
آه ای نـیـزه هـا مـیـانِ حــرم
خـواهـرش هست دَرهَـمش نكنیـد
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸زخمی که بر بدن مبارک سیدالشهداء علیهالسلام مانده و هیچگاه خوب نمیشود…
در نقلها آمده است:
🥀 مشهور است که یکی از علماء شبی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را در خواب دید با بدن پاره پاره و زخمی فزون از شماره.
🥀 شب دیگر نیز همان خواب را دید و به خدمت حضرت رسید اما آن حضرت را مشاهده نمود با بدن صحیح مگر دو زخم که یکی بر سر سینه و یکی بر طرف پهلوی آن پشت و پناه عالمیان باقی مانده بود.
🥀 عرض کرد: آن چه بود و این چیست؟ سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: شیعیان مجلسی آراستند و بر من گریستند و اشک چشم ایشان مرهم زخم های من شد.
🥀 عرض کرد: پس این دو زخم چرا باقیست؟ حضرت فرمودند: این داغ فرزندم علی اکبر و برادرم عباس است که هیچگاه خوب نمیشود.
📚حزن المومنین فی مصائب آل طه و یس،نجفی کاظمی، مجلس قبل از ولادت امام حسین -علیه السلام
✍ مجلس ختم حسین است! علی محتضر است!
داغ جان دادن اولاد به قلب پدر است
این علی نیست فقط؛ احمد و حیدر هم هست
روضهاش بین محرم، رمضان و صفر است
یا پسر مرده شده یا که برادر مرده...
هرکجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است!
سر زخمش سر مولاست کهرفته به سجود
پهلویش پهلوی زهراست که در پشت در است
یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیزه زیاد
یکطرف کمشده و یکطرفش بیشتر است
صحبت معجر زینب شد و پا شد آقا
چه کند؟ زینب کبرای حرم در خطر است
ای جوانان بنی هاشمی آماده شوید
که دگر موقع تشییع تن دو نفر است
🌼﷽🌼
#مربع_ترکیب
#مدح_میلاد
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═🍃🌼🍃═┅─
بخوانید عاشقان امشب،که ماهی تازه پیدا شد
گلی از گلشن طاها ، عزیز عرش اعلا شد
به روی دامن لیــلا گلـی زیبا شکـــوفاشد
نشاط و خنده ، مهمانِ لبِ فرزند زهراشد
بشارت برهمه عالم ،اذان گوی حرم آمد
مددکار حسین و یاورِ صاحبْ عَلَم آمد
درخشیدآسمان امشب،که تابید اختری دیگر
خداوند آفرید از نو رُخ پیغمبــری دیگر
به عالم جلوه گرآمد شکوه دلبری دیگر
ز دست خالقِ اکبــر رسیده اکبری دیگر
فلک پیما ،علی صولت،شَهِ حیدرنشان آمد
مَلَک سیما، نبی صورت ، امیر اِنس وجان آمد
اَلا ای ماه خوش سیما که روی مصطفا داری
جمال وجلوه ای از ذات پاک کبریا داری
نشان از قدرت و نام علی مرتضـا داری
به هنگام اذان گفتن ،چه صوت دلربا داری!
چه می نازد مَهِ شعبان به مولودی چنین دلبر
مبارک باد برعالم ،که آمد شِبـــهِ پیغمبـر
ازاین میلاد، سرتاسر ،جهان درشور و شِین آمد
شب تاریک یثرب را ، چراغ عالمین آمد
علی را قوت بازو ، نبی را نور عین آمد
نگـــار اُمِّ لیـــلا و هــوادار حسیــن آمد
عجب نوغنچه ای زیبا دمید از دامن لیلا
چه گلباران شده امشب تمام گلشــن لیلا
وجودش رحمت آورده تمــامی خلایق را
نگاهش شوربخشیده سکوت هردقایق را
هوایی کرده عشق او، هواداران عاشق را
ندارد مثل او هرکس چنین فرزند لایق را
به گِردِ ماهِ رخسارش ،طوافِ ماه را بنگر
شکوه جلــوهٔ زیبـــایِ وجــه الله را بنگر
ببین دروقت پیکارش،نبرد شیرمیدان را
میان لشکر دشمن، سوار موج طوفان را
علی گونه به دست خود گرفته ،تیغ بُرّان را
تداعی می کند کارش شکوه شاه مردان را
عجب حیدرخصال است او،عجب نیکوجمال است او
شبیه احمدمختار،کمال اندرکمال است او
بلرزد دشمن از اوجِ صلابت در رجزهایش
تماشا می کندبابا،به حسرت ،قد و بالایش
نگاهــی برنمی دارد ، از آن مــاه دلارایش
چنین مَه پیکری حیف است ، از هم پاشد اعضایش
تمـام دشت را پر کرد اعضــای تن اکبـر
هزاران لاله روییده ست بر پیراهن اکبر
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
─┅═🍃🌼🍃═┅─
#اعیاد_شعبانیه۱۴۰۳
#سرداران_کربلا
#یازدهم_شعبان
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
http://eitaa.com/torkiy