eitaa logo
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
209 فایل
《هدف از ایجاد این کانال : ارائه بهترین اشعار مداحی ،روضه،مرثیه ،مولودی و... برای دسترسی هر چه سریع شما ذاکرین آل الله می باشد .》 💠خادم کانال : 💠🎤کربلائی سعید سلطانی 🔰 💠جهت ارتباط بامدیر کانال به آیدی زیر مراجعه فرمائید ⇃⇂ @saeid1370 ______☆______
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═✼﷽✼═┅┄ دراستانه ماه ضیافت(ماه رمضان) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آمـد بهـار قــرآن ، دریـاب ! این هــوا را دریاب ! لحـظـه هایِ مهمــانی خــدا را بسپار گوش جـان را تا بشنوی سحرگاه گلــواژه های نور و صوت خوش دعـا را ازعرش ،بانگ دعوت سرداده حضرت عشق هر کس شنیده گفتـه لبّیـک ، این ندا را خوانِ ضیافتـش را خالـق گشـوده بر ما با مِهــر می نــوازد ، دلـهــای بـی نوا  را بـارانِ ابــر رحمـت ، جـاری تـر از همیشه می بخشد از زلالی بر جان و دل،صفا را آغـوش خـود گشــوده ، بار دگر خـداوند می خواهد عاشقـانه بنـوازد این گدا را می خوانَدَم به سویش،بر کامِ جان بریزد شهـد خـوش عبـادت ، شیـرینـیِ لقــا را شیـرینی مناجات در لحـظه های افطـار تا عــرش می رســاند ، اعجـاز رَبَّـنـا را یک ســال انتظــارم ، آخر به سـر رسیده یارب ! نصیـبمــان کـن ، دیــدار آشــنا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال ایتا👆
┄┅═✼﷽✼═┅┄ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه اتفـاق قشنگــی ! تلاقـی دو بهـــار قیــام روشن باران قنــوت در شب تار رسیــده وقت مناجات و سفرهٔ سحری نسیــم روح نواز و تبـســـم افــــطار صدای وصل مؤذن ، طلوع فجر سحر نــوای زمــزمــه ها روی پــردهٔ اَذکــار به پای ماه مبارک به سجـده آمده اند فرشتــگان الهــــی از عـــالم اســـرار هوا ، هـــوای دعا و دَمِ مناجات است که استجابت سبز است و جلوهٔ انوار قسـم به روح مناجات خلوت سحـری قســم به پاکی دلهای عاشــق و بیدار سعادتیست که مهمان سفرهٔ کَـرَمیــم نصیبمان شده فرصت برای استغـفار قســم دهیم خدا را که بگــذرد از مـا به حق کشــتهٔ محـــراب ، حیدر کرار به خـــاک ما برسـاند نزول رحمـت را وجود ماشود از"کیمیا"ی جان،سرشار رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱/۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعار در ایتا👆
❃﷽❃ :خدا مادرم را کجا می برند..... ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ بمون یاور و یار و همسنگرم کنارم بمون بهترین همســرم تو دار و ندارم ، امید و قرارم ، خدیجه مرو پریشان و زارم ، توانی ندارم ، خدیجه مرو تو بــانــوی اولْ مسلـــمان من تو ای محرم وحی و قرآن من چه زیبا ز جانت ، ز مال کلانت ، گذشتی چنین تمام توانت ، نمودی ضــمانت ، برا حفـــظ دین تو ای دلخوشی های طاها مرو پنـــاه دل  پـــاک  زهــــرا  مرو ببین آه سردم ، تو رخسار زردم ، خدیجه مرو بدونِ تو هـر دم ، گــرفتار دردم ، خدیجه مرو بدون تو زهرا چه تنها میشه اسیر غریبـی و غمهــا میشه تو آتیش کینه ، از آن زخم سینه، می سوزه دلش از اهل مدینه  ، جفاها می بینه ، می سوزه دلش در اوج مصــیبــت برای پـــدر می سوزه گلم بین دیوار و در به جای تسلا ، به زخم زبونها ، دلش خون میشه تویِ کوچه تنها، به سیلی اعدا ، دلش خون میشه امان از غریبی امان از غریبی ، خدیجه مرو تو رو جان زهرا ، امید دل ما ، خدیجه مرو ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱/۹ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر ایتا👆
❃﷽❃ _________________________ وقتی که محبــوبِ دلِ مــردی امین باشی وقتی که تنهــا یار ختــم المرسلیــن باشی با مال و جانت ، حـامی قرآن و دین باشی بیــن زنـان ، تنهـــا تو اُمُّ المومنیـــن باشی والا مقـــامی می شـــوی که خالق سبحان شخصــاً سلامت می دهـد بانوی با ایمـان! ای دست تو جود و سخاوت داده دریا را ای مهـــر تو بخشــیده نور ، آفاق دنیـا را از عشـق تو ، حق پر نموده قلب طاها را فــرش قدمهــــای تو کرده آســـمان ها را تو آمدی دنیــای احمـــد با تو زیبــا شد قلب محمـــد مَحـــرم بانوی بطـحا شد از نور ایمـــان ، قلب پاک تو منـــور شد با ذکـر هر أَشهَـد ، گل جانت معطــر شد تاج مسلمـــانی برایت فخـــر دیگــر شد دامــان تو شایســـتهٔ زهـرای اطهـــر شد شد جایگاهت در زمین و آسمان ، معلوم مــــادر بزرگ بی بدیــل  یازده معصــــوم در اوج سختیها شــدی همـــراه پیغمبر آگــاه بــودی بر مقــــام و جـــاه پیغمبر دیدی ســـعادت را فقــط در راه پیغمبر اعجــــاز دیـــدی در کتـــاب الله پیغمبر پر شد وجودت از شراب ناب عرفانی بردی مقـام اولیــــن را در مسلـــمانی در رنجـــها تو یاد دادی استـــقامت را در همســری همراه بودن را حمـایت را درس  وفــاداری، حیا ، روح نجابت را معنا نمودی واژه های عشق و عفت را با این مقامات انتخاب مصطـفا هستی فخـــر زنان و مادر خَیر النـــسا هستی دست اجل افسوس! زود آمد سراغ تو رنگ خـزان پاشیده شد بر عمـر باغ تو خاموش شد در سال غم، نور چراغ تو زخمـــی دگر زد بر پیمــبر سوز داغ تو شد سال عام الحزن ، سال سخت پیغمبر می سوخت از داغ عمو و هجــرت همسر می دید پیغمبر که یار و یاورش می رفت همسنـگری مثل خدیجه از بَـرَش می رفت با رفتنــش آه از نهـاد دختـــرش می رفت همــراه مادر جان او از پیکــرش می رفت چشمان مادر همچـــنان دنبال زهـــــرا بود چون باخبـر از غربت و احوال زهــــرا بود در لحظه های آخرش ، در فکر دختر بود در فکـــر نامردان  و فکــر آتش و در بود می دید زهرا را که مثــلِ یاسِ پر پر بود یا آن طنــابی را که بر دستان حیدر بود می رفت اما زیر لب می گفت یا زهـــرا می خواند همــراه پیمــبر ، روضهٔ در را _______________________ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۲/۱/۱۱ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر ایتا👆
❃﷽❃ ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ قرآن به سر می گیرم و شب زنده دارم با دستهـــایــی خــالی از هــر اعتـــبارم بر می گزینــــم ســــرپنـاه محکمـــی را وقتی ســرم را زیر قــــران می گــذارم قرآن به سر می گیرم و تقـدیر خود را دست  نبـــی و اهل بیتش می سپـارم ده بار می گویم بِکَ یا حضــرت عشق غیـر از ظهــــور از تو تمنـــــایی ندارم ده بــار بـر در مــی زنــم بـا استـــغاثه تا رحمتت شــــامل شـود بر حال زارم ده بار می گویم ببخـــشا جــان مــولا از این همـــه بار گنـــاهان شرمـــسارم ده بار نه بلـــکه هـــزار اســـم خدا را بـا صــد امیـــد و آرزو بر لب میـــارم من آمـدم با واســـطه با چــارده نــور تا وا شــود صــدها گـره از کار و بارم جــا دارد امشــب بین اسمـــاء الهـــی از غــربت صاحب زمانم ، خون ببارم با آیهٔ "أَمَّن یُجیـبُ المُضـــطر" امشب دل می رود از دستم و در اضـطرارم بی تابم امشب یا غیـاثَ المُستـغیثین دستم بگیــر ، آرامشــم ده ، بیقـــرارم گفتی بیا ، "لاتَقتُـطوا مِن رحمــةِ الله" پس آمــدم بر رحمتــــت امیــــدوارم مستم کن امشب ازشراب ناب عرفان در حسرت آن مِی ، پریشان و خمارم ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۲/۱/۲۲ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر ایتا👆
┄┅✵﷽✵┅┄ ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ شـد مــاه نـو پـدیـدار ، عید عبادت آمد پایانِ سـفــره های  مــاه ضیــافـت آمد گفتیم عاشقـــانه  لبیــک ، دعوتــش را اینک زمان اَجــر و پاداش  طاعت آمد عید است و چشم ما برعیدانهٔ خداوند بر عـابدانِ عــاشــق وقت کـرامـت آمد حق داده مژده برما غفران ورحمتش را از عــرش کبــریایــی  باران رحمــت آمد با ربنــای افطـار "اِغفــِر لَنــا" ســرودیـم تا وقت لیـلـةُالفـطــر عطــر اجابت آمــد بستیم تا دهان را طعم عسـل چشیدیم شیـرینی عبــادت بهتـــر ز شـــربت آمد شبهـای قدر و توبه  در  وقـت استغـاثه "لا تقنطـوا" ز رحمـان  بر ما بشارت آمد دلهای ما زمانی خوش میشودکه گویند آمـد عــزیــز زهـرا ، پـایـان غیبــت آمد شکر خدا که مــا را توفیــق بنـدگی داد این عید ، "کیمیا" را  عیـد سعـادت آمد شـد قافیـه "زیارت" در بیـت آخرینـم پـر زد دلـم به مشهـد ، نام زیارت آمـد ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ خداحافظ ای مـاه دریــای رحمـت خداحافظ ای سفـره های کــرامت خداحافظ ای لحظــهٔ سبـز افــطار خداحافظ ای اشـک چشـم گهـربار خداحافظ ای گــریه هــای شبـــانه خداحافظ ای خلــوت عــاشـــقانه خداحافط ای مـاه اشـک و نیـــازم خداحافط ای روشنـی در نمـــازم دلم تنـــگ شبهـای بارانـــی توست به یاد سحـــرهای مهمــانی توست به یاد شب قـدر و سـوز دعــایش چه عطـر خوشی بود در ربّنـایش خــدایا ! شنیــدی صـداهای مـا را اجـابت نمــودی دعــاهــای مـا را خـــزان دلـــم را بهـــاری نمــودی دلــم را به اشـک آبیــاری نمــودی از آلــودگیهـــــا دلــم را تکـــاندی نهـــال محبت به قلبــم نشــاندی منــور نمــودی در این ماه غفــران دل و جــان مــا را به آیــات قـرآن چــه نــزدیک بودیــم تـا آسمــانت به آن خــوان گستـــردهٔ بیـکرانت ســـرودم وداع و دلــم کـربلارفت به دیدار زینب سوی خیمه هارفت خداحافظ ای خـــواهر بی قرینــم خداحافظ ای یــاور دل غمینـــم سپردم علم را به دست تو خـواهر کــه تـا زنــده مــاند قیـــام بــرادر ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۲/۱ ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردر(ایتا) 👆
❃﷽❃ سبک:ای قلم سؤزلریمده اثریوخ.... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای قلم باخ بو اشک و فغــانه عرضیمی یُوللا صاحب زمانه یاز، دِنن شیعــه لَر منتـظردی دؤندی عاشقلرین قلبی قانه(۲) چاره قیل دردیمه یابن زهرا سســلیور فاطمه یابن زهرا هجرون آغلارقویوب شیعیانی آیریلیــق دردی یاندیردی جانی گؤزلریم آختـــاریر جمعـه لرده تا گــۏرَم یار صــاحب زمـــانی هارداسان الامــان یابن زهرا حامیِ اِنس وجان یابن زهرا درد هجـــرانیـــوه مــن دچــارم دردیوه دؤزمَــگه یوخدی چــارَم دای گئدیب طاقت وصبریم الدن گؤزلـــریم یـــولدادور بی قـرارم العجل العجل یابن زهرا العجل العجل یابن طاها ای قلم یازئورَک عرض حالین آشــکار اِئت فراقیـــن ملالین قالمیـــشام حســرت کربلاده قسمت اِئت کربلانین وصالین اربعین کربلا منتظردی زائر نیـــنوا منتـظردی کربــلادن صُــورا، سـال گذاری سمــت یثرب ، بقیع نین دیاری مــادرین تربتــبن آشــــکار ائت بی نشان قالماسین گؤل مزاری یوسـف فاطمـــه هارداسان گَل گلدی بوجمعه ده هارداسان گَل ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) اللهم عجل لولیک الفرج🤲 کانال اشعاررقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال درایتا👆
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :علی ای ساقی کوثر علی مولا علی مولا... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مدد یا حضرت صادق ، مدد یا حضرت صادق(۲) اَلا یا اَیُّهَا الصّادق ، ز داغت دیده تر داریم شبیه ابرِ دلگیریم و از این غصه می باریم(۲) آه از نـامــردیِ نامـــردان آه از این غربت و تنهایی آتش بر خــانه ات افتاده مانند حضــرت زهـــرایی/ آه از تکرار طناب و دست آه از آن کوچه کشاندن ها آه از آن نیمه شب و آتش فریاد از فتنـــهٔ دشمن ها/ مدد یا حضرت صادق ، مدد یا حضرت صادق(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مدینه خون ببار امشب برای غربت صادق که نامردان شکستند آستانِ حرمت صادق(۲) وقتی مشغول نمازش بود آزُردندش ســـرِ سـجـــاده دید از آن آتــش نامــردی وحشت بیــن حرم افتاده/ با دست بسته کشیدندش در بین کوچـــه و بازارش با بی حرمتــی آوردندش بی عمامه و بی دستارش/ مدد یا حضرت صادق ، مدد یا حضرت صادق(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۲/۲۶ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❃﷽❃ سبک:ای قلم سؤزلریمده اثریوخ.... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای قلم باخ بو اشک و فغــانه عرضیمی یُوللا صاحب زمانه یاز، دِنن شیعــه لَر منتـظردی دؤندی عاشقلرین قلبی قانه(۲) چاره قیل دردیمه یابن زهرا سســلیور فاطمه یابن زهرا هجرون آغلارقویوب شیعیانی آیریلیــق دردی یاندیردی جانی گؤزلریم آختـــاریر جمعـه لرده تا گــۏرَم یار صــاحب زمـــانی هارداسان الامــان یابن زهرا حامیِ اِنس وجان یابن زهرا درد هجـــرانیـــوه مــن دچــارم دردیوه دؤزمَــگه یوخدی چــارَم دای گئدیب طاقت وصبریم الدن گؤزلـــریم یـــولدادور بی قـرارم العجل العجل یابن زهرا العجل العجل یابن طاها ای قلم یازئورَک عرض حالین آشــکار اِئت فراقیـــن ملالین قالمیـــشام حســرت کربلاده قسمت اِئت کربلانین وصالین اربعین کربلا منتظردی زائر نیـــنوا منتـظردی کربــلادن صُــورا، سـال گذاری سمــت یثرب ، بقیع نین دیاری مــادرین تربتــبن آشــــکار ائت بی نشان قالماسین گؤل مزاری یوسـف فاطمـــه هارداسان گَل گلدی بوجمعه ده هارداسان گَل ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) اللهم عجل لولیک الفرج🤲 کانال اشعاررقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال درایتا👆
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ذی القعـــده با قدوم تو آغاز می شود باب کرم به روی زمیــن باز می شود گویا که نور ، از یَدِ بَیضـا دمیده است دستان موسـوی ، پُرِ اعجــاز می شود افتاده شور و هلهــله در عـرش کبـریا درگـاه آســـمان ، حـــرمِ راز می شود محبوبه ای ز جنت الاعـلا رسیده است معصـومه ای از عــالم بالا رسیده است زهـــرای دیگــری به جهــان پا گذاشته تاج شـــرف ، به رویِ ســرِ ما گذاشته بانـــوی با کرامتـی از نســل فاطمـــی امشب قدم به خانهٔ موســـیٰ گذاشته هرکس زیارت حرمش رفتـه بعد از آن دل را میان صـحن و سرا جا گذاشته شهر مدینـه ، محفل انوار سرمد است میـــلاد نوگلی ز گلستــان احمــد است معصومه از سلالهٔ دامان عصمت است بانوی ما نمـــونهٔ بــاران رحمـــت است معنای حُجب ومظهری ازجود ومعرفت دُردانه گوهری ، که ز دریای عفّـت است نامش اگرکه فاطمه شدبی دلیل نیست چون بارگاه فاطمـــه باب کرامت است نام "کریمـــه" گشته ســـزاوار فاطمـــه معصــومه شد تجلــــیِ انوار فاطمـــه ای بانوی کریمــــهٔ ایـران خوش آمدی ای مظهـــر و تجلــی باران خوش آمدی منّت نهـــاده ای به ســرِ ما و شهـــر قم اُخت الرضا، عزیزهٔ سلطان خوش آمدی ما ریزه خوار سفـــرهٔ احــسان توشدیم ای سفـــره دار کُلّ کریمـان خوش آمدی مشمــول لطف این دهــــهٔ با کرامتیم در آرزوی یک سفـــر و یک زیــارتیـم ای دل بیـا زِ قـم ، به خراسان سفرکنیم یک شب کنـــار امام غریبــان سحر کنیم مهمـــان بی ریای حــریم رضـــا شـــویم غمهـای عــالم از دل خود را به در کنیم مهمان این حــرم شدن اما سعـادتیست ده روزه را به قصــد زیارت به سر کنیم امشب دل از تمــامی دنیــا گسسته ام دل را گـــره به پنجـــره فولاد بسته ام دریــاب ای امیــر خــراســـان دل مرا بیـــدار ســاز ، چشــمِ دلِ غــافـلِ مرا ازهرچه من به عشق شما دل بریده ام آقــا ! قبــــول کـن ، دل نــاقـــابل مرا در خلـــوتم به نام شما دَم گرفتـه ام روشن نما به نور خود این محفل مرا نام شمــا ، امام رضا ، اعتبـار ماست خاک قدوم پاک شما عین "کیمیا"ست ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) لینک کانال درایتا👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
🍃🌼﷽ 🌼🍃 :یار وفادار منی یار وفادارمن... 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مدینــه شد منـوّر از مَقـدَم گلْ دختـری آمده امشب به جهـــان فاطمــهٔ دیگـری در دل عرش کبــریا ، هلهــله بر پا شده غرق ستاره، منزل حضرت موسی شده خوش آمدی / حضــرت معصومه جان خوش آمدی / تاج ســرِ اِنس و جــــان خوش آمدی خوش آمدی ، حضرت معصومه جان (۴) 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مژده که از گلشـن موسـی گل زیبا دمید عطــر گل از مدینـه تا عــالم بالا رسید ماهِ فلک ، خـم شـده پیش رُخ تابان او حور و مَلک ،دور وبرش خادم ودربان او مــاه زمیــــــن / مِهـر زمان آمده تـاجِ ســـرِ / هــر دو جهــان آمده خوش آمدی خوش آمدی ، حضرت معصومه جان (۴) 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قلب رضـا خـُـرّم از این ولادت خواهره چه گوهری به روی دست موسیِ جعفره ز مقدمش ستاره بارون شده عرش برین فـوج ملائک اومدن به روی فـرش زمین اُخت رضا / عشــق خدا / آمده ملیـــکهٔ / ارض و سمــا / آمده خوش آمدی خوش آمدی ، حضرت معصومه جان (۴) 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه منتــی خدا نهـــاده بر ســر اهل قم کریمــه ای گشــته یگانه گوهــر اهل قم صحن و سرای حرمش،جلوهٔ باغ بهشت خـدا برای زائرش، بهشـت واجب نوشت در حرمـــش / باب کرم وا شـــده تولــدِ / دختـــــر زهــــرا شــــده خوش آمدی خوش آمدی ، حضرت معصومه جان (۴) 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای گُهرِ حجب و حیا و کرم ، اُخت الرضا ای به فدایت دل و جان،کن نظری بر گدا دست توسـل به تو بانــوی کریمــان زدیم مــا به درِ خــانهٔ تــو بهـــرِ طـواف آمدیم دستِ همه / هست به دامانِ تو روزیِ مــا / در کفِ احســـان تو خوش آمدی خوش آمدی ، حضرت معصومه جان (۴) 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ۱۴۰۲/۲/۳۰ JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─ گوشواره: (به روح خدا و شهیدان سلام) ─━⊰•••═•••❃❀❃•••═•••⊱━─ ســـلام خـدا بر تـو فجــــرآفرین ســـلام ای اَبَـرمــرد ایـران زمین ســــلام ای تو بنیـان گذار کبیـر بنــاکرده ای نهـضـتی بی نظیــر که در ســـایهٔ مکـتب انقــــلاب شــده زنده ، قرآن و اسلام ناب جـوانان ، مرید مــرامت شـــدند هــوادار راه و کـــلامت شــــدند همــــه پیـــروِ امرِ رهبــر شـــدند به مـاننـــد آلالــه پــرپــر شـــدند به روح امـــام و شهیـدان ســلام به فـرمانده و مرد میـدان ســلام سـلیمـــانی و همـــت و بــاکـــری به صیـــاد شیـــرازی و بــاقـــری ســــلامی به دلدادگــان حسیـــن به آن جــان نثــاران پیـرخمیــــن به آنان که چــون لاله پرپر شـدند فــداییِ فــرمــان رهبــــر شـــدند الهــــی ! بـه حـــق شـــهِ کـــربلا که میهـــن بماند ز هـــر بد ، رهــا ز فــرمــان رهبــر اطــاعت کنیــم صمیـــمانه تجـــدید بیـعت کنیــم به کــوری چشــم همــه دشمــنان بمانیــم بـر عهــــد و پیـــمانمـــان به خـــط امام و شهیـدان شــویم همـه حافـــظ خـاک ایران شــویم ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─━⊰•••═•••❃❀❃•••═•••⊱━─
─‌‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅─‌ : دوس دارم نگات کنم تو هم منو نگا کنی... ─‌‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇─‌ حسیــن ثارالله(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از همون روزی که من با عشقت آشنا شدم اومــدم تو هیئتـــا سینـــه زن شمــــا شدم ممنونم که رام دادی تو هیئتت ، امام حسین الهـــی بشـــم فــدای غـــربتــت ، امام حسین حسیــن ثارالله(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یا حسین تا جون دارم میخوام که نوکرت باشم خـــاکِ پــای خــودت  و خـــادمِ  مــادرت باشم تا نفس دارم میخوام ذکر لبم حسین باشه معنــی زندگی و روز و شبــم حسین باشه حسیــن ثارالله(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چی میشه لحظهٔ مرگم باشی بالایِ سرم توی آخـــرین نفـــس اسم حسـینــو ببرم تو شب اول قبــــرم تو بیای  سراغ من توی تاریکـــی قبـــر من بشی چراغ من حسیــن ثارالله(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عزتی داده به ما نهضت سرخ و پرچمت آبــرو  و اعتبـــار و داریــم  از مُحـــرّمت هستم از بچگیــام مدیون لطف و کرمت عاقبت بخیــره  هر کس باشه زیر عَلَمت حسیــن ثارالله(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۵/۳۱ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا)
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بسم رب الحسین(۱۵) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب حسینم وای(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من انگاری هفت ســاله که از تو دورم من 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ غریب خواهــر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غــربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست آخــر این نهضت شکست دیوان است وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیــا ابا صــالح (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
─‌┅═‎═‎༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎═‎┅─‌ بسم رب الحسین(۱۳) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎═‎༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎═‎═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹
┄┅✵﷽✵┅┄ :آه گوشواره شکست/بی حیا سیلی زد با هر دوتا دست..... ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ وای / از اون کوچه ها مادرم سیلی خورد خیلی بی هوا روی خــاک افتـــاده ناموس خدا وای / از اون کوچه ها وای / از ضرب و کتک پاره کرد اون نامـرد اسنــاد فدک مـونده بودم تنهــا بی یار و کمک وای/ از ضرب و کتک آه / جانم یا حسن می بینی این نامردا خیلی بَدن نگو پیــش بابا ، مــادر رو زدن آه / جانم یا حسن آه / دستم رو بگیر که شدم با این سیلـــی از دنیا ســیر می دونم زود میشی با این غصه پیر آه / دستم رو بگیر وای / از آتیش در جلوی این آتیـــش مــادر شد سپــر من هــزار بار میــگم لعنت بر عُمَــر وای / از آتیش در وای / مادر خسته شد در به روش افتاد پهلوش بشکسته شد جلو چشمــاش دست حیـدر بسته شد وای / مادر خسته شد وای / از نامــردمــا ناله می زد می برید حیــدر رو کجـا حــسابتون باشــه محـــشر با خــدا وای / از نامــردمــا وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۲/۱/۱۱ ─‌┅═‎‌‌‌༅࿇༅❖༅࿇༅═‎┅─
✨﷽✨ :از نگاه یاران به یاران ندا می رسد.... ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ مژده مژده یاران ، که آمد گل مصطفی یاس نو دمیــد از گلســتان عرش خدا برنبی عطا کرد خداوند ،گلـی بی بدیل آیه آیه کــوثر ، ســـرود لب جبــرئیل مقدمت مبارک یا زهرا یا زهرا مدد(۲) ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ مقدمش مبــارک که دریای عـرفان رسید سیـــدهٔ نســـوان ، علمـــدار ایمان رسید ســـر به ســـجده آورده بر پای زهرا فلک "فاطمـه" شــده ذکرِ لبــهای حــور و مَلَک مقدمت مبارک یا زهرا یا زهرا مدد(۲) ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ یاور رسالت ، گــل بـاغ پیغمبـــری دلبــر ولایت ، عـــزیز دل حیــدری دختر رســـولی که اُمّ ابیـــها شدی لایقِ کـــلام « اَبوها فِداها » شدی مقدمت مبارک یا زهرا یا زهرا مدد(۲) ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ بوسه می زند بر دو دست تو ختم رسل با حضــور تو پر شده عالم از عطــر گل مکه با قدوم تو روشــن شده فاطمـــه می رسد به گوش جهان از فلک زمزمه مقدمت مبارک یا زهرا یا زهرا مدد(۲) ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ آیه آیه قــرآن، به شـــأن تو نــازل شده هَل اَتیٰ و لَولاک ، به نام تو کامــل شده شرح "قدری و معنیِ نور و کوثر تویی" محـــور حـدیث کِســـای پیمـــبر تویی مقدمت مبارک یا زهرا یا زهرا مدد(۲) ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ دارم از درِ خـــانه ات ، انتظـــار کـَـرَم افتخارم این است که بر خانه ات نوکرم من غـلام و عبــــد تو ام مادرم فاطــمه ســـایهٔ تو باشـــد به روی سرم فاطــمه (این بیت برای خانم ها :👇) من کنیــز و عبــــد تو ام مادرم فاطــمه چـــادر تو باشـــد به روی سرم فاطــمه مقدمت مبارک یا زهرا یا زهرا مدد(۲) ─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
«بسم رب المهدے» :یارالی جان یارالی.... ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ آی یؤزون گؤرمگه حسرتده قالیب گؤزلریمیز گؤز اِئوینده دولانور دائمـاً اشک تریمیز دولانور گؤنلریمیز ، هفته لر، آیلار سووشور نیه گلمور آقامیز هاردا قالیب دلبریمیز؟ نگران یولارینا هر سحر آخشام باخیروق اوخوروق دیلده دعا تا گله تئز رهبریمیز آی کیمی چیخسا قرانلوق گئجه میز تئز سووشار سحر اِیلَر گِئجه نی ماهِ مَلَک منظریمیز یارادیب الله اُونی تاج ، ولایت باشیـــنا یوخ امامت صدفینده اونا تای گوهریمیز هر نبی دن آقانین واردی وجودینده نشان منبــــع معجـــزه دور وارث پیغمبــریمیز خاتم مُلکِ وِلا ، مُلک امامت قاشی دور بس دل آرا دی او پیغمبره چوخ بنزیمیز گِئچدی بوجمعه ولی گلمَه دی زهرا گؤزلی هجریدن قانه دؤنؤرجمعه لر اشک تریمیز ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱۰/۱۵
🌼﷽🌼 ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ بر یاس سه ساله شِبــه زهـرا صــلوات بر عشق حسیــن و جان سـقا صـلوات در روز تــولـــدش دمـــادم بفـرست بر بــاب حـوائـج گـل طـاهـا صــلوات ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ محبـــوبهٔ حـق ، روح منــاجات رسید دریــای کـــرم ، قبـــلهٔ حـاجـات رسید چشم و دل صاحب الزمان روشن باد دُردانـه تــرین عمـــهٔ ســـادات رسید ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ بر شـــامِ مدینـــه ، نور مهتـــاب آمد آن گنـــــج نهـــان ، گوهـر نایاب آمد با زمـزمـه در عرش ، ملائک ، همگـی گفتنـــــد کــه دردانــهٔ اربـاب آمد ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ زهرای سه ساله،جلوه ای از یاس است هر دانهٔ اشک چشـــم او المــاس است محبـــوب دل حضــرت ارباب است و هم زینت دوش حضـرت عباس است ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا)
┄┅✵﷽✵┅┄ تقدیم به همه اساتید ومعلمان سرزمینم ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ محبـــت با تــو معنــا شد معلم! نجــابت با تــو زیبـــا شد معلم! صفــــا و پاکــیِ  آییــنه هــایی دلــم بـا تـو  مصـفـا شــد معلم! از آن روزی که باران آفــریدند نگـاهــت ابــر غـمـهـا شد معلم! زلال چشـم پاکــت آسمـانیست ز اشکت شـــور بـرپا شد معلم! تمـام عشـق و ایثـار و محبـت فقـط در قلـب تو جا شد معلم! نوازشـهـای گــرم و بـی توقـــع ز  دستـان تـو  پیـدا شـد معلم! برایــم عشـق را سر مشق دادی همیـن بر مـــن الفـبـا شد معلم! برایــم شعـر ایمـان را سـرودی و شعـرم با تـو امضا شد معلم! به مهـرت واژه را گلــواژه کردی قلـم بـا تـو شـکـوفا شد معلــم! تو آن شمعـی که پایانی نــداری به دورت عشـق،شیدا شد معلم! قسـم  بر وسعــت آبــی ترین ها کــه دریـا با تـو دریا شـد معلم! امـیـن و  وارث  پیــغــمبــرانــی رسـالـت در تــو پیـدا شد معلم! ز اعجــاز کـلامت جـان گرفتیـم حضورت چون مسیحاشدمعلم! تو جمع عشـق وایمـان یاد دادی وغمهـــا با تــو مِـنهـــا شد معلم! خودت را بیـن ما تقسیــم کردی دلـت کــاشــانـهٔ  مـــا شـد معلم! کلامت بس که جان رامی نوازد دل پیـر از تـــو بــرنــا شد معلم! چـراغ پر فروغ  عـــلم و دینــی کــه نــورت محفل آرا شد معلم! فروزان باشی ای خورشیدروشن که چشمـم از تو بیــنا شد معلم! دعـایت می کنم پایـنده باشــی همیشه عاشـق و سـرزنده باشی ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا بوگؤزل بارگهیـــن شاهینــه حیــرانم آقا زائرم، وئرسـُـون اجازه سنــه مهمـانم آقا اَلی بوش گلمیشم ایندی بوکرم درگهیوه من گــدای بوسخاوت لیـده سلــطانم آقا گلمیــشم محضریوه عرض ارادت اِلییَم من ثنـــاخــوان ولـی نعمــت ایرانم آقا سن غریب الغرباسن یا رضا منده غریب سایه وی اؤزمَه باشیمنان کی پریشانم آقا دئمَلی سؤزلریم امابیلیسن چوخدی سـنه نظر اِئت سـؤزلَریمَه ،نی کیمــی نالانم آقا یازاسان بیــرجه منـه تذکره کرب و بلا عــاشقــم در به در شــاه شهیــدانم آقا شب جمعه نه اولارقسمت اولا کرب وبلا یاحسین ،تشنه قالان جانیـوه قوربانم آقا سنه یوخ فرقی ،بودرگاهه گَلَه شاه وگدا من ، گــدای حــرم شــاه خراسـانم آقا "کیمیا" ده بیر امیــدیلَه بودرگاهــه گلیب اَلی بوش سالما یولا خسته وبی جانم آقا ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
❁﷽❁ 🎶سبک:حسین جان!به یادلبت یک شبم خواب راحت نداشتم.... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ بابایی! چقــد منتــظر بودم امشب بابایی، بابایی بــرا خـــاطـــر عمـــه زینــب بیایی، بابایی بپــــا کردی اینــجا عجب کربلایی، بابایی بابایی! از اون وقتــی که بودی بالای نیزه یامظلوم تو می دیدی اشکامو در پای نیزه یامظلوم چه زخم عمیـــقی شده جای نیزه یامظلوم بابایی! ببین صورت نیلی دخترت رو بابایی ببین غنچــهٔ زخمیِ پرپرت رو بابایی دل سوختهٔ کوثــر دیگرت رو بابایی بابایی! کتک خوردم از بس کبوده تن من ببیـن آتیش افتــاده رو دامــن من ببین پاره شد معــجر و پیرهن من بابایی! چـــه کردن بابا با لب و دنــدون تو، عزیزم که داره می ریزه هنوزم خــون تو، عزیزم روی صــــورت زخمــی و گلگون تو، عزیزم بابایی! منم مثـــل مادر از این دنیـا سیرم،بابایی تنم زخمیه دست به دیوار می گیرم،بابایی ببر راحتـم کن که بی تو می میرم ،بابایی بابایی! دیگه عمـــه رو خستـــه کردم با اشکام چه حرفا شنـــیدیم از این مردم شـــام خاکستر می ریختن رو سرهامون از بام بابایی! بی بی جان! رسیده دیگه عمه وقت جدایی،بی بی جان دارم میرم امشب سفر با بابایی،بی بی جان خداحافظ ای عمـهٔ نینـــوایی،بی بی جان بی بی جان! چقد زحمـتت دادم ای عمه جونم،ببخشم دیگه طاقتم نیست نمیشه بمونم،ببخشم حـــلالم کن ای عمـــهٔ قد کمــونم،ببخشم بی بی جان! ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۳۱ پنجم صفر۱۴۴۵
❁﷽❁ 🎶سبک:حسین جان!به یادلبت یک شبم خواب راحت نداشتم.... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ بابایی ! سلام اولسون اُول قانه باتمیش دوداقه بابایی! باغیــشلا دورانمــــور رقیـون ایـاقه بابایی! گئدیب طاقتیم بس کی دؤزدؤم فراقه بابایی! بابایی! منــم غربت آواره سی اؤچ یاشیندا یارالی! باشون گؤرمیشم قانلی نیزه باشیندا یارالی! قالیب عمه مینده گؤزی قارداشیندا یارالی! بابایی ! ووروبلار منـی یولدا بال و پریمنن ، بابایی! آخیب قان یاشیم صورته گؤزلریمنن بابایی! ولی هـرگز اَل چکمــدیم معـجریمنن بابایی! بابایی ! بهـــاریم خـــزان اولـدی ویرانه لرده بابایی! سنــون انتـظارون منی سالدی درده بابایی! باشا چیخدی عمروم بو غملی سفرده بابایی! بابایی! رقیــون بو دنیادن آیریلدی سن سیز بابایی! بو ویرانه ده یاسون اولدی چمن سیز بابایی! غریبانه دفن اولدی سن تک وطن سیز بابایی! ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۵/۱۳ http://eitaa.com/torkiy ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بسم رب الشهداء و الصدیقین از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم برخیز که نیست وقت رفتن،سید ! بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم ✍رقیه_سعیدی_کیمیا ۱۴۰۳/۷/۷