بعد تو بستر تو ارث به حیدر برسد
منتظر مانده علی تا اجلش سر برسد
جمع ما جمع نشد چون که تو را کم دارد
بیشتر از همه ی ما حسن ات غم دارد
حرف کم میزند و خیره به در میماند
بیشتر دست به زانو و کمر می ماند
مانده در خانه هنوز عطر تو زهرا چه کنم
تک و تنها تو بگو با غم دنیا چه کنم
مونس ماست در این سن کمش دختر من
نیستی تا که ببینی شده او مادر من
لقمه نانی هم اگر خورد کسی نان تو بود
همه ی دلخوشی ام چهره خندان تو بود
سخت دلتنگ توام سخت بدهکار توام
من خودم یک تنه هر لحظه عزادار توام
قبر اصلی تو را قلب خودم میدانم
هر زمان خواست دلم فاتحه ای میخوانم
هر کجا میروم از توست نشانی زهرا
لحظه ای فکر نکردم که نمانی زهرا
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#بهمن_ترکمانی
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy