eitaa logo
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
4.2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
392 فایل
《هدف از ایجاد این کانال : ارائه بهترین اشعار مداحی ،روضه،مرثیه ،مولودی و... برای دسترسی هر چه سریع شما ذاکرین آل الله می باشد .》 💠خادم کانال : 💠🎤کربلائی سعید سلطانی 🔰 💠جهت ارتباط بامدیر کانال به آیدی زیر مراجعه فرمائید ⇃⇂ @saeid1370 ______☆______
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیکم یا اهل بیت النبوة “اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الصّدیقة الطاهرة فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ سِرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک” 🔹 اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه می خونند ▪️الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست صورت توحید دارد سجده های فاطمه سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه بارها از رَبیَّ الاَعلٰی خود فهمیده ام می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه 🔸دیدم تو قنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد… رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است چون نمی‌ارزد دو عالم در اِزای فاطمه می‌رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش ▪️بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم... 😭 اما اونا آمدن به علی شکایت کردند.. هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند… می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود معجزه کاری ندارد که برای فاطمه قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه ... 😭 داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد من زمین خورده ترین مردِ جهانم ای داد من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم زود می‌اُفتد از این غم ضربانم ای داد نوزده سالگی‌ات قسمت ما حیف نشد چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم می شود تا دو سه خط روضه بخوانم ای داد همه‌ی شهر به اُفتادنمان خندیدند همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست و نمی‌شد به تو خود را برسانم ای داد ▪️همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته… خدایا گریه های ما رو برای حضرت زهرا به اوج برسان به گوش امام زمان برسان بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده… هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد بالاترین روضه اینه.. همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دوباره در دلم آشوبِ عالم آمده است قیامت آمده یا که مُحَرَّم آمده است عزای کیست که حتی خودِ مُحَرَّم هم به سر زنان و پریشان و درهم آمده است عزایِ اشرفِ اولادِ آدم است،آری عزایِ بِنتِ نبیِ مُکَرم آمده است تمامِ خلق دُچارِ مُحَرَّم اند،ولی برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است 🔹اصلا نترس،هرکی میاد تو مجلس حضرت زهرا راحت بگه:آی مادر!...اگه مَحرَم نبودی اینجا راهت نمیدادن... آی مادر برای فاطمه دلهایِ مَحرَم آمده است دوباره فاطمیه آمد و یقین دارم در این حسینیه، صاحب عزا هم آمده است وضویِ گریه بگیر و بیا که در روضه عزیزِ فاطمه، با قامتِ خم آمده است رواست مُردن از این غم،که پُشتِ دَربِ بهشت برای سوختنِ گُل، جهنم آمده است ▪️اگر یه نفر میگفت: زهرا تازه بابا از دست داده،بیاید شاخه ی گل ببرید اینقدر گل جمع نمیشد،اما تا گفتن: بیایید هیزم بیارید همه دسته دسته هیزم آوردن بازم شالِ روضه،می شینه رو دوشم ببین که شبیهِ،تو مشکی میپوشم کجا روضه داری؟،کجا روضه خونی؟ کجا هی صدا میزنی مادرت رو؟ تو هم مثل مولا،شبا بین نخلا رو شونه ی چاه، میذاری سرت رو میگن مادرت موندنی نیست میگن روزِ مولا سیاهِ یکی نیست بگه مادر ما، بی گناهِ گیرم آتش به جفا ، در که نباید می سوخت آشیان سوخت، کبوتر که نباید می سوخت 🔸ابراهیم سلام الله علیه،افتخار این پیامبر اینِ که یکی از شیعیانِ امیرالمؤمنینِ....،روایات اینو میگن: برایِ یکی از شیعیانِ علی، آتش گلستان شد... آتش این بار گلستان نشد انگار ولی باغ و بستانِ پیمبر که نباید می سوخت.. کینه دارند اگر مَردمِ شهر از بابا وسطِ حادثه مادر که نباید می سوخت آتش افتاد در این مزرعه، گندم ها سوخت همه ی حاصلِ حیدر که نباید می سوخت زیر خاکسترِ دَر، شعله گرفت آتش باز خیمه ها سوخته، معجر که نباید می سوخت.. 😭 ظهر اگر سوخت برادر وسطِ معرکه عصر،چادرِ خاکیِ خواهر که نباید می سوخت.. 😭 از تنور آمده بابا وسط تشت ولی اینقدر هم دلِ دختر که نباید می سوخت بازم فاطمیه،دلم بیقراره بمیرم که مادر،ضریحی نداره باید فاطمیه،مدینه شلوغ شه باید مادر ما، حرم داشته باشه چی میشه شبیه،شبای مُحَرَّم تو کوچه خیابون، عَلَم داشته باشه یه عمره اینه آرزومون،با این آرزو غصه خوردیم ان شالله ببینیم تو صحنت، دسته بُردیم ناگهان روضه خوان پایش زمانی که به منبر باز شد گفت وای از لحظه ای که ناگهان در باز شد خواست سربسته بخواند، آه! اما هرچه کرد تا که حرف از آتش آمد، روضه آخر باز شد ما  در و دیوار را تنها شنیدیم و حسن دید در را با چه شدت سمت مادر باز شد آتیش گُر گرفته،داره در میسوزه ببین داره محسن،با مادر میسوزه یه سنگی رسیدُ،شکست بارِ شیشه یکی نیست بگه فاطمه پا به ماهِ گمونم که روضه،تمومی نداره آخه بین کوچه غلاف توی راهه رو دیوار پُر از رَدِّ خونُ،رو چادر پُر از رَدِّ پا بود تمومِ اینا اَجرِ عشقِ مرتضی بود ▪️نانجیبِ دومی خودش نوشت،گفت: وقتی اومدم پشت در،از افتخاراتش برا معاویه می نویسه،انگار کشور فتح کرده،وقتی اومدم پشت در، صدا نفس کشیدن های فاطمه رو می شنیدم.. 😭 ▪️معاویه! چنان با لگد به در زدم،صدایِ شکسته شدن استخوان های پهلویِ فاطمه رو هم شنیدم...😭 اما بمیرم زینب هم صدایِ شكستن استخوان های مادر رو شنید... یه بار اینجا زینب صدای شكستن استخوان هارو شنید،یه بار وقتی بالا تل زینبیه ایستاده بود،دید اسب هارو نعل تازه زدن،بر بدن داداشش..😭 حسین...آه حسین.....