آیتالله فاطمینیا:
فرد وارد بازار قیامت می شود، فکر می کند خبری است. تعجب می کند؛ خدایا پس چه شد؟ نماز ها، عمره ها؟ می گویند تو دل شکستی. ریا کردی. زهر زبان ریختی.
جوان عزیز اگر عروج می خواهی، می خواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن! دل خواهرت را شکستی. برو درستش کن. دل مادر و پدر را شکستی. از خانه شروع کنید.
#درس_اخلاق
سؤالی از محضر آیت الله بهجت(ره):
سـؤال: این حقیر مشتاق زیارت امام عصر(عج) مےباشم؛ از حضرتعالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم...
✅پاسخ: زیاد "صلوات" اهدای وجود مقدسش نمایید. مقرون با دعای تعجیل فرجش؛ و زیاد به مسجد جمکران مشرف شوید؛ با ادای نمازهایش.
#درس_اخلاق
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
قطعه ۲۶ بهشت زهرا(س) مزار شهیدی هست که خیلیها فقط برای زیارت این شهید به گلزار میان.
شهید سید احمد پلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاه های پشت خط به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همواره بوی بدی بدن او را فرا میگرفت. تا اینکه در یک حمله هوایی که در حال نظافت بوده، موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
بعد از بمب باران، هنگامیکه امداد گران در حال جمع آوری زخمیها و شهیدان بودند، با تعجب متوجه میشوند که بوی گلاب از زیر آوار میآید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
بوی گلاب اطراف مزار این شهید همیشه احساس میشود و سنگ قبر شهید همیشه نمناک میباشد.
قطعه۲۶، ردیف۳۲، شماره۲۲
#شهید_سید_احمد_پلارک
#درس_اخلاق
⭕️ماشین بیتالمال⭕️
بعضی از قوم و خویشهایمان که از شهرستان میآمدند، رسیده و نرسیده گله میکردند: «آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه، اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم❗️»
اما گوشِ پدر به این حرفها بدهکار نبود؛ میگفت: «طوری نیست؛ فوقش دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بِدن، منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین بیتالمال چیکار کردم».
⭕️آیتالله بهاءالدینی اومده بودند شیراز
طلبههای شیراز از ایشون درخواست درس اخلاق کردند
آقا فرمودند:
"بروید صیاد شیرازی شوید،
اگر صیاد شیرازی شدید هم دنیا دارید و هم آخرت..."
#شهید_علی_صیادشیرازی
#درس_اخلاق
⭕️تا دو، سهی نصفه شب هی وضو میگرفت و میآمد سراغ نقشهها و بهدقت وارسيشان میكرد.
يكوقت میديدی همانجا روی نقشهها افتاده و خوابش برده.
خودش میگفت «من كيلومتری میخوابم.»
واقعاً همينطور بود. فقط وقتی راحت میخوابيد كه توی جاده باماشين میرفتيم.
عمليات خيبر، وقتی كار ضروری داشتند، رو دست نگهش میداشتند. تا رهاش میكردند، بيهوش میشد.
اينقدر كه بیخوابی كشيده بود.
⛔️مسئولین جنگی اینطور تلاش و مجاهدت کردن که دشمن نتونست یک وجب از خاکمون رو بگیره.
#شهید_محمدابراهیم_همت
#درس_اخلاق
🔻حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟»
🔻گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون ها با قیافه زننده سر کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش بی حجابه! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتشو رد میکنم شورای انقلاب.»
🔻با اصرار ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم.»
🔻رفتیم در خانه و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم ها گفت و از حجاب همسرش، از خون شهدا گفت و از اهداف انقلاب. آن قدر زیبا حرف میزد که من هم متاثر شدم.
🔻ابراهیم همان جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر میشه افراد رو اصلاح کرد.
🔻یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می کنه.»
#شهید_ابراهیم_هادی
#درس_اخلاق
امام خمینی(ره):
مبادا در ماه مبارک رمضان، از شما غیبتى، تهمتى و خلاصه گناهى سر بزند و در محضر ربوبى، با نعم الهى و در مهمان سراى بارى تعالى، آلوده به معاصى باشید!
شما اقلا به آداب اولیه روزه عمل کنید و همان طورى که شکم خود را از خوردن و آشامیدن نگه مىدارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز دارید...
#درس_اخلاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 عقرب جهنمی 🔥
شرح حدیثی تکان دهنده از آیتالله مجتهدی(ره) درباره عقرب عظیمالجثه جهنمی که مایه عذاب پنج دسته در جهنم است...
#درس_اخلاق
خيلی عصبانی بود. سرباز بود و كرده بودندش مسئول آشپزخانه.
ماه رمضان بود، گفت هركس بخواد روزه بگيره، بهش سحری میرسونم.
ولی يك هفته نشده، خبر سحری دادنها به گوش سرلشكر ناجی رسيد.
اونم سرضرب خودش رو رسوند و دستور داد همهی سربازها به خط بشن.
يكی يه ليوان آب به خوردشون داد كه "سربازها رو چه به روزه گرفتن"❗️
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
با کمک چند نفر ديگر، كف آشپزخانه رو تميز شستن و با روغن موزاييكها رو برق انداختن و منتظر شدن.
براي اولين بار خدا خدا میكردن سرلشكر ناجی سر برسه،
ناجي دم درِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. اولين قدم رو كه گذاشته بود،
تا ته آشپزخانه چنان سُر خورد که كارش به بيمارستان كشيد😂
پای سرلشكر شكسته بود و میبايست چند صباحی توی بيمارستان بمونه.
تا آخر ماه رمضان، بچهها با خيال راحت روزه گرفتن😁
#شهید_محمدابراهیم_همت
#درس_اخلاق
1_6609800.mp3
3.81M
🎧حکایت شنیدنی ملاقات #نظافتچی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
🎤 #استاد_عالی
🍂 #امام_زمان🌼🍃
#درس_اخلاق
⭕️خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم تا وقتی از منطقه اومد، با هم بپوشه.
لباس ها رو که دید، گفت: "تو این شرایط جنگی وابستهم می کنین به دنیا."
گفتم: "آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟" بالاخره پوشید.
وقتی اومد، دوباره همان لباس های کهنه تنش بود. چیزی نپرسیدم.
خودش گفت «یکی از بچه های سپاه عقدش بود، لباس درست و حسابی نداشت.»
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
🔸وقتی با هواپیما پرواز میکرد، حین عملیات و آموزش هوایی، روستاهای دورافتاده رو شناسایی میکرد. به ماشین قدیمی داشت که سوار میشدیم و مقداری غذا و آذوقه برای روستایی ها بر میداشتیم و از میان کوهها و درهها با چه مشکلاتی رد میشدیم تا برسیم به روستایی که از روی هوا شناسایی کرده بود.
🔹میرفتیم آنجا و مردم روستاها من رو با لباس روحانی و شهید رو با لباس خلبانی میدیدند. خیلی برای روستاییها جالب بود و شهید بابایی بعد از این که وسایلی رو که آورده بودیم به روستاییها میداد، میپرسید چه امکاناتی کم دارند.
🔸مثلا روستاییها میگفتند حمام نداریم و ایشون با پول خودشون شروع میکرد براشون حمام میساخت و من به چشم خودم میدیدم که شهید بابایی برای ساختن حمام با پای خودش گل لگدمال میکرد، حمام رو میساخت و برای برق حمام، به علت این که روستا برق نداشت از پول شخصی خودش موتور برق سیار میخرید و روشنایی حمام رو تامین میکرد...
📚حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی
#شهید_عباس_بابایی
#درس_اخلاق
❌کانال از سه شنبه تا جمعه فعال خواهد بود.
🔸چند تا سرباز از قرارگاه ارتش مهمات آوردهاند. دو ساعت گذشته و هنوز یک سوم تریلی هم خالی نشده، عرق از سر و صورتشون میریزه.
🔹یک بسیجی لاغر و کم سن و سال میاد طرفشون. خسته نباشید میگه و مشغول کار میشه. ظهر که کار تموم میشه، سربازها پی فرمانده میگردن تا رسید رو امضا کنه.
🔸همون بنده خدا، عرق دستش رو با شلوار پاک میکنه، رسید رو میگیره و امضا میکنه!
#شهید_مهدی_زینالدین
#درس_اخلاق
هدایت شده از 💯 بیسیم چی 💯
⭕️شهید آوینی تعریف میکرد:
🔸با یک گروه از جانبازان رفته بودم حج، چنان درسی از آنها گرفتم كه ای كاش قبلا با اینها آشنا شده بودم. بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسهای كه در اینها میدیدم.
🔹به یكی از جانبازانی كه نابینا بود گفتم: "دوست نداشتی یك بار دیگر دنیا را ببینی؟"
حداقل انتظار داشتم بگوید: "چرا یك بار دیگر میخواستم دنیا را ببینم."
اما او پاسخ داد: "نه"
پرسیدم: "چطور؟"
گفت: "در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمیخواهم فكر بكنم."
🔸بدنم میلرزید، فهمیدم كه عجب آدمهایی در این دنیا زندگی میكنند. ما كجا، اینها کجا"
🗓به مناسبت ۲۰ فروردین، سالروز شهادت #شهید_سیدمرتضی_آوینی
#عند_ربهم_یرزقون
#درس_اخلاق