درخت یه ریشه دارد و یه شاخوبرگ.
اگر ریشه خراب باشد، هیچوقت درخت رشد نمیکند و شاخوبرگی هم تشکیل نمیشود.
اگر درخت، ریشهاش درست باشد، شاخ و برگهای زیاد و درستی از آن خواهد رویید، ولی اگر ریشه خراب شود، شاخوبرگ هم بعد از آن خراب خواهد شد.
اگر شاخوبرگ، رشد خوبی نداشته باشند، علتش به ریشهٔ آن برمیگردد، مثلا آب به ریشه نرسیده و یا مناسب و به اندازه نبوده و یا کیفیت خوبی نداشته. بنابراین برای رفع این مشکل که شاخوبرگها، رشدشان درست شود، نباید مشغول رسیدگی به شاخوبرگ شد، چون کار اساسی نیست، بلکه باید سراغ ریشه رفت تا مشکل پیش آمده را به طور جدی حل کنیم.
حالا میخواستم چی عرض کنم؟
خیلی یا بعضی از انسانها در دنیا و در زندگی فردی و اجتماعی با مشکلات مختلف روحی مواجه میشوند و یا روش درست زندگی کردن بلد نیستند، بنابراین برای حل این معضل سراغ آموزش میرند، ولی اشتباه بزرگشان این است که سراغ ریشه نمیروند، بلکه سراغ رسیدگی به شاخ و برگها میروند، نتیجه این میشود که مشکلشان حل نمیشود و به آن چیزی که دنبالش بودند، نمیرسند.
مثلا:👇
مشکل اعتماد به نفس داره
مشکل ضعف اعصاب داره
مشکل حقارت نفس داره
مشکل ضعف اراده داره
مشکل برنامه ریزی داره
مشکل خودشناسی داره
مشکل خداشناسی داره
مشکل خودسازی داره
مشکل افسردگی داره
مشکل کم رویی داره
همه این مشکلات یا یکیشان را دارد، ولی به جای اینکه از اساس مساله را حل کند، سراغ شاخوبرگ میرود، نتیجه این که بعد از چند روز دوباره آن مشکل، خودش را بروز میهد.
علفِ هرز را از ریشه باید کند
نه اینکه شاخ و برگش را بِبُرید
اگر علف هرز از ریشه کنده نشود
هرچقدر هم که شاخ و برگش را ببرید
چندروز بعد دوباره، علف هرز سبز میشود.
#چله_تفکر، دورهای اساسی است. مانند این است که برای حل مشکلات، سراغ ریشهٔ مشکلات روید و نه شاخوبرگها. وقتی ریشه درست شود، خیلی از آفتها و ضعفهای اخلاقی هم به یکباره برطرف میشود.
💥جهت سوال و ثبتنام👇
@ttafakor_mostafa
#قدرت_تفکر
یه بار بیشتر قرار نیست به این دنیا بیام
بعضیا میگن ما یهبار بیشتر قرار نیست به این دنیا بیاییم، پس ما را ول کنید و محدود به قوانین دین نکنید تا هر کاری دلمان خواست انجام بدیم، خوش باشیم.
درست که ما یهبار بیشتر به این دنیا نخواهیم آمد، اما در عوض قراره بینهایت عمر در بهشت یا جهنم زندگی کنیم.
سوخت و انرژی حرکت تو در آخرت، از این دنیا تامین میشود. اگر در این دنیا که یهبار بیشتر هم قرار نیست در آن زندگی کنی، رها باشی و تنها دنبال دل و لذّت طلبی باشی، یقین بدان سوخت و انرژی لازم برای زندگی در ابدیت را نخواهی داشت و یقینا با مشکل مواجه خواهی شد.
حالا یه سوال: این دنیا که موقت و گذراست، ارزشش بیشتره یا آن دنیایی که بینهایت قرار است، زندگی کنیم؟
هیچ عاقلی به خاطر زندگی چند روزه، به خاطر هوس چند روزه، ابدیت خود را نابود نمیکند.
#اهل_فکر شدن، چنین آثاری دارد که به تو کمک میکند اهل مبارزه با نفس شوی و توان تحمل گذر از این دنیای گذرا و چشمپوشی از هوسهای آن را به دست آوری
#مصطفی
#چله_تفکر
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
🚨یکی از دورههای مهموکاردبریمان
#چله_تربیت_فرزند است.
برخی از والدین نکات تربیتی را بلد
نیستن، اما فکر میکنند بلد هستن
و یا اینکه نکاتی را که بلد هستن،
عمیق و جامع و به روز نیست.
خیلیها هم حال و حوصله
شرکت در دوره را ندارن و یا پول
برای این مسائل خرج نمیکنن،
ولی وقتی فرزندشون بزرگتر شد
و معضلات و بداخلاقیش شروع شد،
تازه مجبور میشن مطب مشاوره برن
و میلیون میلیون پول خرج کنن
تا بلکه مشکل حل شود، اما دیگه
دیر شده و مشکل قشنگ حل نمیشه
مسئول ثبتنام: @ttafakor_mostafa
.
#تربیت_فرزند
🪴 بدانید که گاهی فقط بايد ديدگاهمان را عوض كنيم تا نگوييم: "فرزندم لجباز است" بلکه بگوييم: "به دنبال استقلال است"
🪴 او دارد "من" وجودی خويش را میشناسد و هويت خود را پيدا میكند و من خوشحالم كه میتواند "نه" بگويد و توانايی مخالفت و ابراز عقيدهاش را دارد.
🪴 بسياری از مشكلات و مسائل بين والدين و فرزندان، ناشی از سوء تفاهم است. كودک به دنبال امنيت در آغوش مادر میگردد و مادر گمان میكند كودک "بغلی" شده.
🪴 كودک از وحشت ديدن يک برنامه تلويزيونی، شبها به اتاق والدين پناه میبرد و ظن پدر اين است كه او وابسته شده و در اين مورد خاص هم به كودكی كه در جست و جوی خودشناسی است، برچسب "لجباز" میخورد.
🪴 زمانی كه اندكی زاويه ديدمان را تغيير دهيم و فرزندمان را طوری ببينيم كه در حال شناخت هويت خود و تلاش برای مستقل شدن است، به جای عصبانی شدن، مراقبش خواهيم بود و كمكش خواهيم كرد.
#چله_تربیت_فرزند
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
#خلوت_دل
اگر احساس کمحوصلگی و خستگی میکنی؛
اگر احساس تکراری بودن روزها رو میکنی؛
اگر احساس پوچی و بیهویتی میکنی؛
به این خاطره که از خلوت دل غافل شدی.
چلهتفکر کمک میکنه تا اهل خلوتدل شی
#مصطفی
#چله_تفکر
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
#سخنان_گوهربار_مولا
امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام:
بیشترین قربانگاه عقل و خرد
زیر درخشش طمعها است.
📚 به نقل از حکمت ٢١٩ نهجالبلاغه
#چله_تفکر
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
#تربيت_فرزند
دیدی دختر خاله ات لباسشو کثیف نکرد،
دیدی پسر عموت چه قشنگ سلام کرد،
🚨 مقایسه کردن حرمت نفس کودک را از بین میبرد، دنیای او را ناامن میکند و باعث میشود از وجود خود ناراضی باشد و به دیگران حسودی کند.
#چله_تربیت_فرزند
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
هدایت شده از اندکی تفکر
#داستان
پیشنهاد میکنم حتما بخونید.
این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه.
ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم، حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشستهام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم.
در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت. هیچوقت هم بالا نمیاومد، هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمیشود. صدای شوهرم از توی راه پله میاومد که به اصرار تعارف میکرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمیبوسیم، بغل نمیکنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهمتر سر زده و بدون دعوت جایی نمیریم؛ اما خانوادهٔ شوهرم اینجوری نبودن، در میزدند و میامدند تو. روزی هفده بار با هم تلفنی حرف میزدند. قربون صدقه هم میرفتند و قبیلهای بودند. برای همین هم شوهرم نمیفهمید که کاری که داشت میکرد، مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار میکرد، اصرار میکرد.
آخر سر، در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نامرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم.
چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خندهدار به نظر میاد، اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر میرسید.
شوهرم آشپزخونه اومد تا برای مهمانها چای بریزد که اخمهای درهم رفتهٔ من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم، گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلتها رو برای فردا هم درست میکردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم.
پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو، روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانهٔ گیاه خواری، چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هر دو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست میکردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف میزدم پدرم صحبتهای ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهرههای پشتم تیر میکشد و دردی مثل دشنه در دلم مینشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگکها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر میدارم، یک قطره روغن میچکد توی ظرف و جلز محزونی میکند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر، توی صورتم میخورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانهٔ خالی، چنگال به دست، کنار ماهی تابهای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در داخل میآمدند، دیگه چه اهمیتی داشت، خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که: نون خوب، خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام میتونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بیمنتی بود که بوی مهربونی میداد، اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی، اهمیتشو میفهمی.
«زمخت نباشیم» زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظهها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزئیات احمقانه و ندیدن مهمترینها
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
#نکات_اختلاقی
🚨 از کجا بدانیم متکّبر یا
حسود یا طمعکار هستیم؟
اگر کسی اشتباه کرد و از ما عذرخواهی کرد و ما نتوانستیم او را ببخشیم، یا اگر از معذرتخواهی کسی خوشحال شدیم و در خود احساس ناراحتی از خرد شدن کسی در برابر خود نکردیم، دچار بیماری خانمانسوز تکّبر هستیم.
اگر نتوانستیم به دیگران سلام دهیم و منتظر ماندیم به ما سلام دهند، دچار تکّبر هستیم.
اگر مجلسی رفتیم و دوست داشتیم دیگران به پای ما برخیزند، و در صدر مجلس دنبال مکان نشستن گشتیم، دچار تکّبر هستیم.
اگر نتوانستیم با کودکان بازی کنیم و حس کردیم بازی با کودکان در شأن ما نیست، دچار تکّبر هستیم. یاد دارم در کودکی در کوچه بازی والیبال میکردیم، کوچه تنگی داشتیم، میترسیدیم که توپ به خانه یکی از همسایهها برود، چون پاره میکرد و ناسزا میگفت. اکنون آن مرد، پیرمردی شده است. وقتی مرا میبیند تواضع میکند و میخندد و گرم میگیرد. ای کاش تواضع الانش را در جوانی داشت. گاهی پیری و بیماری و فقر، انسان را به سمت تواضع میکشاند. وقتی عیادت انسان بیماری میرویم میخندند، چون تکّبر برایش معنی ندارد. پس بدانیم با کودکانی که هم بازی میشویم، روزی بزرگ شده و نوجوان و جوان خواهند شد و هرگز تکّبر ما را فراموش نخواهند کرد. و بدانیم که نبیّ مکرم اسلام با آن همه عظمت، روزی هم بازی کودکان شد، تا وقت نماز تنگتر شد و فرمود برای من تنگ شدن وقت نماز قابل تحملتر از شکستن دل این کودکان است.
انسان حسود در برابر پیشرفت و موفقیت دیگران واکنش نشان میدهد و ضمن بیاعتمادی، فال بد میزند. مثال: دختر همسایه که فقیر است، با مرد ثروتمندی ازدواج کرده است. حسود میگوید: در این ازدواج خطری هست و مشکوک است، یقین دارم بعدا کارشان به طلاق میکشد، چون این دو جفت هم نیستند...
انسان طمعکار، از داشتههای خود ناراضی است و همیشه در خود، حس عقبماندگی میکند. کسی که از زندگی خود بیدلیل ناله میکند و ناراضی است، طمعکار است.
بدانیم تکّبر، شیطان را از مقام خدا به جهنم راند و از مرحومی به ملعونی رساند. طمع آدم را از بهشت دور کرد و حسادت، اولین قتل تاریخ را ( هابیل و قابیل ) رقم زد. از این سه صفت گناه، صدها گناه چون سلول سرطان، تکثیر میشود.
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
#همسرداری
🚨 اثر مهم "احترام خانم به آقا
و محبت آقا به خانم" بر روی فرزندان
این که مرد دل خانم را نشکند و زن غرور مرد را، دو اثر بر روی فرزندان خواهد داشت. پسری که ابراز محبت پدر به مادر را در محیط خانه دیده است، میداند اساساً خانمها دارای یک جایگاه خاصی هستند، چون رفتار لطیف پدر با مادر را دیده است، در نتیجه به خودش اجازه نمیدهد به خانمها در سطح جامعه تعدی کند.
از طرف دیگر دختری که احترام و اطاعت مادرش از پدرش را در خانه دیده است، پدر او در ذهنش دارای جایگاه خاصی قرار میگیرد. محبت این پدر که دارای احترام و عزت مناسبی در خانه است، دختر را از طلب محبت دیگران در سطح جامعه مستغنی میکند.
#چله_تربیت_فرزند
🧠کانال #اندکی_تفکر | عضو شو👇
@ttafakor
#تلنگر
🚨 اگر فردا آخرین روز دنیا باشد...
اگر فردا آخرین روز دنیا باشد، تمام خطوط تلفن دنیا پر میشود از جملههایی مثل «همیشه دوست داشتم»، «مرا ببخش» و…
هزاران نفر برای دیدن کسی که دوست دارند، حاضرند کل داراییشان را بدهند تا وقت دیدن طرفشان را لحظهای داشته باشند.
خیلیها پشیمان میشوند که چرا خیانت کردند. خیلیها دنبال گرفتن یک بخشش ساده میروند.
کاشکی هر روز، روز آخر بود، تا ما انسانها قدر لحظات زندگی را میفهمیدیم. کاشکی بهجای لجبازی و غرور، لحظات را با عشق سپری میکردیم.
#نعمت
#کانال_اندکی_تفکر | عضو شید👇
https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624