الان تصمیم بگیری یه کاری (هر چند کوچک) برای شادی اقا امروز انجام بدی

✅طرف معلم آموزش و پرورشه و گفته یه زن عرب تولدش به من ربطی نداره پاسخ 🔻اول خود آریایی ها مهاجر بودن که اومدن در سرزمین ایران 🔻دوم باید گفت نهایت ملکه آریایی شما آتوسا هخامنشی بوده که چندین بار بین درباریان شوهر داده میشه (همسر کمبوجیه و داریوش و شاید گئوماته) 🔹و باعث خفت و خواری چند هزار ساله ایرانیان شده است آتوسا، داریوش را وسوسه می کند که از حمله به سکاها منصرف شده و به یونان حمله کند. داریوش می پذیرد و گروهی را برای تجسس به یونان می فرستد و بعد از چند سال به یونان حمله می کند و در دشت ماراتن شکست سختی می خورد. سالهاست که غربی ها نام مسابقه دو را ماراتن گذاشته اند که در حقیقت یادی است از تحقیر ایرانیان و شکست ایران از یونان. 📚https://b2n.ir/w21456 🔹همچنین باید ذکر کرد که آتوسا به معنی ران زیبا و فربه می باشد https://eitaa.com/Anti_Archaism/2212 🔸ودر آخر هم توسط پسرش، خشایار به بدترین شکل ممکن کشته می شود 🔹خشایار در زمان حیات، مادر خود (یعنی آتوسا ) را با خنجری به قتل می رساند. 📚(هزاره های گمشده ،جلد دوم، دکتر پرویز رجبی، ص 159) ✅ @Anti_Archaism | گروه پژوهشی آرتا #کانال_اندکی_تفکر 🌷 @ttafakor

کانالشون مطالب تاریخی خوبی داشت، لذا تصمیم گرفتم ان را بهتون معرفی کنم. لینک کانال های خوب را پخش کنید تا علاقه مندان نیز ازش استفاده کنند.

اگه گناه کردی ↯ حداقل بعدش پیشمون باش #روایت امام صادق علیه السلام: همانا پشیمانے از گناه انسان را به دست کشیدن از آن وا میدارد 📚 به نقل از اصول کافی 159/4 #کانال_اندکی_تفکر 🌷 @ttafakor

#روایت امیرالمؤمنین _عليه السلام_: در بخشى از سفارش خود به فرزند بزرگوارش حسن _عليه السلام ـ فرمود: 🍃 اى فرزندم! هيچ گنهكارى را نوميد مكن؛ زيرا اى بسا كسى كه عمرى گناه مى كند، اما فرجامش به نيكى ختم مى شود و اى بسا كسى كه عمرى عمل [خير ]مى كند، ليكن در پايان عمرش گرفتار فساد مى شود و رهسپار دوزخ مى گردد؛ پناه به خدا از آتش دوزخ . 📙 به نقل از بحار الأنوار: ۷۷/۲۳۹/۱ #کانال_اندکی_تفکر 🌷 @ttafakor

#روایت امام صادق _عليه السلام_: زمانی که مومن مرتکب ‌گناهی می‌شود، خداوند تا هفت ساعت به او مهلت می‌دهد؛ اگر در این زمان توبه کند برایش نوشته نخواهد شد... به نقل از کتاب کافی، جلد٢ #کانال_اندکی_تفکر 🌷 @ttafakor

حیف نیست این خدایی را که عاشق واقعی بندگانش هست، رها کنیم بریم سراغ مخلوقاتی که برامون ارزش درستی قائل نیستند؟

#نکته_اخلاقی بعضی کارها، لذتی دارند زود گذر ولی در عوض، دردی دارند ماندگار بعضی کارها جهد و کوشش باید ولی در عوض لذتی دارند ماندگار #کانال_اندکی_تفکر #مصطفی 🌷 @ttafakor

#برنامه_ریزی اول صبح یادت باشد😊🌹 توجه داشته باشیم که امروز، روز جدید با فرصت های جدید است و حضرت فرمود "فرصت ها همچون ابر میگذرد"، قبل از اینکه فرصت ها بگذرند، قدرشان را بدانیم. این نکته را باید دانست که #برنامه_ریزی به ایجاد آرامش و ماندگاری آن، کمک میکند. "بدون برنامه نباش". (🌺پیام ریپلای شده را مطالعه کنید🌺) #کانال_اندکی_تفکر #مصطفی 🌷 @ttafakor

#داستان_بزرگان بسیار زیبا یه لات بود تو مشهد. هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ رضا گفت: برو، بچه ها که اینجور میگن.....!!! چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه...! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد...! چند لحظه بعد با دستبند، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید...!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر... رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟ شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده...! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه... شهید چمران: اشتباه فکر می کنی...! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده...! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …! رضا جا خورد!...، رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد! تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سرِ صدای خمپاره هم، صدای زمین افتادن اومد... رضارو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی........🌹🍃 📚: به نقل از خاطرات شهید مصطفی چمران #کانال_اندکی_تفکر 🌷 @ttafakor