💕🍃💕🍃💕🍃
عنوان بصری،شخصی بود که نزد مالک ابن انس میرفت برای تحصیل علم و....😑
پس از مدتی ،قصد میکنه که همونطور که از مالک ابن انس تحصیل علم میکنه،نزد امام صادق علیه السلام بره و تحصیل علم کنه 😇
(بااینکه اون زمان علما و صحابه ی زیادی بودن)
خلاصه نزد امام صادق علیه السلام میره و حضرت بهش میفرمایند که: من مردی هستم موردطلب(یعنی تحت نظر دستگاه حکومتی هستم و مورد مراجعه ی مردم و وقت ندارم و..)
و اینکخه اذکار و برنامه هایی برای خودم دارم ،تو برو علومت رو از همون مالک ابن انس بگیر😢
عنوان بصری ناراحت میشه و از نزد امام،بیرون میره
عنوان بصری با خودش میگه، اگر امام صادق علیه السلام ، مقدار کمی خِیر، در من میدید ،مرا از محضرش منع نمیکرد😞
و میره در مسجد رسول الله و برحضرت سلام میده و دوباره فردای اون روز میره اونجا و نماز میخونه و دعا میکنه
که ای خدا! قلب جعفر را به من متمایل کن تا واز علمش روزیِ من کن تا به رای راست و مستقیم راه یابم🤲...
و با حال اندوه و ناراحتی به خونه برمیگرده....
و چون محبت امام صادق ،شدیدا تو دلش نشسته بوده ،دیگه سراغ مالک ابن انس نمیره...
و ازخونه هم بیرون نمیرفته ،و فقطططط برای نماز به مسجد میرفته ...
تا روزی که دیگه صبرش تمام میشه
💕🍃💕🍃💕
عنوان بصری،آماده میشه و قصد زیارت امام صادق علیه السلام میکنه،
درب منزل امام که میرسه ،خادم میگه چه حاجتی داری؟
عنوان میگه: آمده ام بر آن شریف سلامی عرض کنم..
خادم گفت امام مشغول نماز اند..
خلاصه پس از مدتی امام از نماز فارغ میشن و عنوان خدمت حضرت میرسن..
به حضرت سلامی عرض میکنن،امام جواب میدهند و میفرمایند:بنشین،خداوند تو رامشمول غفرانش قراردهد!🤲
امام اندکی تامل میکنند،و میپرسند کنیه ات چیست؟
عنوان بصری میفرمایند: ابوعبدالله..♥️
حضرت میفرمایند خداوند کنیه ات را ثابت گرداند و تو را موفق گرداند ای ابوعبدالله،حاجتت چیست؟؟
من در این لحظه ،با خودم گفتم :اگر برای من از این دیدار،و سلامی که برحضرت کردم،غیراز همین دعای حضرت هیچ چیز دیگری نباشد،هر آینه ،بسیااار است♥️
سپس حضرت سربلند کردو فرمود:چه میخواهی؟
عرض کردم: ازخداخواسته ام تا دلت را برمن مایل فرماید و از علمت به من روزی کند🤲و امید دارم انچه که از خداوند خواسته ام عنایت فرماید...
حضرت فرمودند: ای اباعبدالله !
علم به آموختن نیست...🧐🤔
علم نوریست که در دل کسی خداوند تبارک وتعالی اراده ی هدایتِ او را نموده است واقع میشود
حضرت فرمودند: علم به تعلیم نیست😳😳😳 علم نوریست که در دل کسی که خداوند تبارک وتعالی ،اراده ی هدایت او را نموده است واقع میشود🤔
پس اگر علم میخواهییییییی اول"""" حقیقت عبودیت(بندگی)""" رو درون خودت پیدا کن و بطلب..
و بواسطه ی عمل کردن به علمت ،طالب علم باش و از خدا بخواه که بفهمی تا خداوند تورا جواب دهد و بفهماند...
خب حالا اینا یعنی چی؟؟
علم چیه؟؟؟
حقیقته عبودیت چیه؟؟؟
اصلا چه جوری پیداش کنم درون خودم؟؟
کم کم مقدمه چینی میکنیم و به شرح گفته ها میپردازیم...
قرآن و فلسفه و حدیث و دروس حوزه و... اینا هیچکدوم علم نیستند...
اینامقدمات اند...
مشکل جهان امروز،اینه که نمیدونه اصلا علم چیه؟!!و چیزهایی رو علم میدونه که اصلااا علم نیست...
مثه شیمی و فیزیک و...
این فیزیک و شیمی و... کشف رابطه ی کمی طبیعت هست برای تسلط پیدا کردن بر طبیعت..
فلسفه و قران و حدیث و دروس حوزه و.. هم مقدماتن
تاندونی علم چی هست ،حقیقتش چیه، نمیدونی باید از کجا و چطور بدستش بیاری👌👌
جهانِ امروز ساینس(یعنی فن) رو به جای نالج(یعنی علم) گذاشته ...متاسفاااانه 😞
علم آموختنی نیست...ولی جهان امروز کاری کرده که وقتی صحبت از علم میشه ما فقط به کتاب و دفتر واستادو...فکر میکنیم ..
علم نوره ...
علم با اطلاعات فرق میکنه..
علم نوره ،و نور هم همه ی جوانب و جنبه ها رو برای ما روشن میکنه و ما اونا رو میبینیم ...
اما با اطلاعات ما فقط یک جنبه و وجه رو میفهمیم..(نه اینکه ببینیم)
پس در علم دیدنه و در اطلاعات فهمیدن
در علم همه جهات و در اطلاعات تنها یک جهت
....👌
این دوتا رو خوب دقت کنیدا..فرقش خیییییلیه ...
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تااااااااا اسمان هست...
تازه در مورد اطلاعات،فکر میکنی که علم داری و...غرور هم میگرتت و ضرر هم میکنی..
💕🍃💕🍃💕
🌑 تاریک شدهایم!
✍ آیتالله بهجت (ره): بودهاند کسانی که اگر معصیت یا خلافی از آنها صادر میشد یا غذای ناپاکی میخوردند، متوجه میشدند و میگفتند: تاریک شدیم، حجابی حاصل شد. و یا میگفتند: غذای خانۀ فلانی به ما میسازد. بعد معلوم میشد که آنها از صُلحا بودهاند، و وقتی طعام افراد لااُبالی را میخوردند، خون با مدفوعشان دفع میشد.
اگر کسی پیگیری کند و در فکر این شود که در اعمال و اقوال، مراقب باشد و گفتار و کردار خود را نگاه کند که چه میکند، و معاصی و مسامحهکاریها و سهلانگاریهایی را که از او سرزده، هر روز حساب کند، عیوب و نقایص خود را با عینک مراقبه و دقت و محاسبه تشخیص میدهد و میبیند. اما اینکه آنچه را که تقصیر نمودهایم، انجام دهیم یا تدارک نکنیم، حسابش جداست.
آقایی را دیدیم که اهل مراقبه بود؛ هرگاه نماز مغرب را به اندازهای که هوا تاریک شود، به تأخیر میانداخت، ناراحت میشد. یا اینکه برای وضوی نماز شب موفق نمیشد، و یا وقتی حیوانات به او حمله میکردند، میگفت: این حیوانات میگویند چرا نماز را به تأخیر انداختی!
💥باید انسان مراقب اعمالش باشد، تا نتایج و آثار خوب و بد آنها را ببیند.
📚 در محضر بهجت، ج۲، ص۴۲۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیز و جامه نیلی کن
ebook9779[www.takbook.com].pdf
3.4M
اللهم عجل لولیک الفرج
#فایل_pdf📒
میخوای امر به معروف کنی اما نمیدونی چی بگی🤔؟! عذاب وجدان میگیری که نمیتونی حرفی بزنی😔؟!
دیگه نگران نباش
یه خبر خوب 😊👇
✅ نسخه کامل
📔 کتاب جالب «چی بگم آخه؟!»
مختصر/مفید/کاربردی
✓ جملات کوتاه
✓ به قلم روان و گفتاری
✓ فهرست لمسی
✓ کم حجم
#کتابهمراه
#امربهمعروفونهیازمنکر