سرویس های اطلاعاتی پاکستان و اشرار شرق ایران✍ در همه کشورهای جهان سرویس ها و سازمان های اطلاعاتی معمولا منفک از دولت‌ها عمل کرده و فقط به جهت حفظ و بقای حکومتها عمل می‌کنند. این مساله دلایل بسیاری دارد و شاید مهمترین دلیل این موضوع عدم وابستگی مالی و بودجه ای سازمان های اطلاعاتی به دولت‌ها و استقلال مالی جدای از هر دولتی باشد.هر چه هست فلسفه وجودی سرویس های اطلاعاتی مقابله با تهدیدات علیه حکومت و کلیت یک نظام سیاسی و حفظ و تحکیم پایه های حکومت است. اما این سرویس ها در نوع عملکرد خود در دو بخش کلی عمل می‌کنند عملکرد درونی یعنی امنیت داخلی که عبارتست از جلوگیری از عوامل مختل کننده #امنیت_داخلی و مقابله با سرویس های جاسوسی عمل کننده بیگانه در درون کشور عملکرد بیرونی یعنی امنیت خارجی هم ایجاد امنیت در عمق استراتژیک یک کشور در خارج تاریخچه سازمان اطلاعاتی #پاکستان هم به بعد از استقلال این کشور در سال ۱۹۴۷ برمی گردد.در آن زمان دو سازمان اطلاعاتی IB و MI فعالیت می کردند که دومی زیر نظر ارتش پاکستان بود.سازمان MI به دلیل سهل انگاری و نقش این سهل انگاری در شکست پاکستان در جنگ با هندوستان منحل شد و Inter Servies Intelligence  با نام اختصاری ISI تاسیس شد.این سازمان نقش بسیار مهمی در سازماندهی #مجاهدین افغانستانی بر علیه شوروی در حمله #شوروی به #افغانستان داشت.در واقع با توجه به اینکه آمریکا و غرب تلاش داشتند تا از نفوذ شوروی در افسانه نقاط جهان جلوگیری کنند دست به دامن ISI شدند و آن‌ها را تحت تربیت و آموزش خودشان قرار دادند. این ارتباط با #سیا و #موساد و البته اینتلجنس سرویس انگلستان مقدمه ای شد تا سرویس اطلاعاتی پاکستان به عمله غرب برای مقابله با ایران تبدیل شود. در بعد داخلی اما ماجرا به گونه دیگری پیش رفت.پس از دولت بوتو ،  که به اتهام تقلب توسط ISI برکنار شد این سرویس فردی بنام #ضیا_الحق را حاکم کرد.ضیا الحق تفکرات #بنیادگرایی و افراطی داشت و با کنار نهادن مقامات بلند پایه ارتشی میانه رو و گماشتن ژنرالهای سلفی و افراطی در ارتش و ISI عملا پایه داخلی دشمنی سرویس پاکستان با #جمهوری_اسلامی ایران به عنوان حکومت شیعی را بنیان نهاد. همین دو دلیل بالا باعث شد تا حتی با تغییر دولت در پاکستان و روی کار آمدن دولتهایی که با جمهوری اسلامی ایران رابطه حسنه و برادرانه ای داشتند؛ حمایت معنوی و مادی ISI از اشرار شرق کشور مانند #جیش_الظلم ادامه یابد. این مساله در مورد گروهک تروریستی #جند_الشیطان به سرکردگی #عبدالمالک_ریگی معدوم ، کاملا قابل احصا است.جایی که جانشین فرماندهی وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نوعی به آن اذعان داشت . موضوع به دستگیری ریگی در مهرماه ۱۳۸۸ در شهر کویته پاکستان توسط پلیس پاکستان و  دخالت عوامل اطلاعاتی و سرویس‌های اطلاعاتی پاکستان و آزادکردن ریگی بر می‌گردد. یکی دیگر از دلایل ادعای این مقاله به پس از انفجار انتحاری ۲۶ مهرماه امسال در شهرستان سرباز واقع در استان #سیستان و بلوچستان که به کشته شدن ده‌ها نفر و از جمله چندین فرمانده بلندپایه سپاه منجر شد، برمی‌گردد. پس از این اتفاق و با توجه به شواهد موجود در حمایت ISI از جندالشیطان و سرکرده آن ،  سفیر پاکستان را احضار شد. پس از انفجار مهرماه ۱۳۸۸ در استان سیستان و بلوچستان، مصطفی #محمد_نجار، وزیروقت کشور، نیز به پاکستان رفت تا درباره گروه عبدالمالک ریگی با مقام‌های این کشور رایزنی کند. آقای نجار در این سفر به مقام‌های این کشور گفت که دولت ایران «مدارک متقن و غيرقابل كتمان درخصوص تردد عبدالمالک ريگی در پاكستان» در اختیار دارد و از این رو تهران انتظار دارد اسلام‌آباد «خیلی زود نسبت به بازداشت و استرداد اين فرد و ساير اعضا»ی جندالله اقدام کند. خواسته ای که به هیچ وجه عملی نشد. هم اکنون نیز وضعیت این حمایت ها ادامه دارد.پاکستان در پناه دادن به تروریست ها مرتکب خلاف شده است، حمایت سرویس اطلاعاتی این کشور از تروریست ها عملی خائنانه به شمار می رود و جمهوری اسلامی ایران امیدوار است که پاکستان از طریق مسالمت آمیز نسبت به تحویل اشرار مسلح به ایران اقدام کند در غیر این صورت برابر عرف بین الملل ایران با اشرار و دولت حامی آنان برخورد خواهد کرد. اما به دلیل نفوذ سیا و سازمانهای اطلاعاتی غرب در ارکان ISI و تفکر سلفی وهابی و بنیادگرایی حاکم در سران سرویس اطلاعاتی پاکستان، نه تنها سران جیش الظلم را دستگیر و تحویل نداد بلکه در خاک پاکستان به آنها مامن و پناهگاه داد.   قاسم احمدی