پیچده توی اتاق باز بوی فاطمه
فرقم شده مثه پهلوی فاطمه
با صورت برافروختم
نگاهمو به در دوختم
هنوز تو گوشم نالش
صدا میزد علی سوختم
از اون روز دیگه زندگی برام عذابه
دیگه بعد زهرا علی خونه خرابه
"امون از غریبی غریبی غریبی"
پیچده توی اتاق باز بوی فاطمه
فرقم شده مثل پهلوی فاطمه
با صورت برافروختم
نگاهمو به در دوختم
هنوز تو گوشم نالش
صدا میزد علی سوختم
از اون روز دیگه زندگی برام عذابه
دیگه بعد زهرا علی خونه خرابه
"امون از غریبی غریبی غریبی"
دل گرمی حسین
آغوش زینبه
بار غم کربلا رو دوش زینبه
یه روز میون این کوفه
دختر من پریشونه
زینبمو میگردونن
خدا به خیر بگردونه
به نیزه سر حسین وعباس و میبندن
به اشک سه سالش به نالش میخندن
بسم الله الرحمن الرحیم
استغفرالله و اتوب الیه ..
قرآن ها رو آماده کنیم،ان شالله فردایِ قیامت همین قرآن گله گی نکنه از همه مون، نگه تو زندگیتون به من بی اعتنا بودید یا اگه منو خوندید عمل نکردید..
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى ، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى ، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّار *قرآن ها رو باز کنید مقابلِ صورت قرار بدید*
اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ و َبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ .. شبِ اولِ همه با هم قرآن ها به سر .. آی ملائکه شاهد باشید شبِ نوزدهمِ ماه مبارکِ رمضان من اومدم خدا رو صدا بزنم ..
ده مرتبه:بکَ یَا اللّهُ .. خدایا به حقِ علی توفیقِ مناجاتِ با خودت رو به ما بچشان ..
ده مرتبه همه با هم،کسی رو میخوای صدا بزنی که رحمه للعالمینِ .. کسی رو میخوای صدا بزنی که سنگش زدن ..اما فقط محبت کرد .. امشب ازش بخواه این دلایِ همه رو با هم مهربان کنه
ده مرتبه همه با هم الهی بمُحَمَّد .. خدایا به حق پیغمبرِ عظیم الشانمان ما رو از پیروانِ واقعیِ حضرتش قراربده ..
آخ جانم آقا .. قربونِ فرقِ شکافته ات برم ..مثه بچه هاش صداش بزن ده مرتبه بعَلِیٍّ ..به حدرِ خانۀ علی و اولادش قرار بده ..
اگه بچه سراغِ مادر بره حله کارا .. همۀ دارو ندارِ ما زهراست .ده مرتبه همه با هم بفاطِمَةَ
ده مرتبه : بالْحَسَنِ .. خدایا به حقِ کریم اهل بیت احدی را دستِ خالی برنگردان ..
نیمه هایِ شب ،رئیس خادمایِ حرمِ امیرالمومنین از خواب پرید،گفت الان خوابِ آقام علی رو دیدم ؛فرمود جنازه ای رو میارن تو حرم دمِ صبح طواف بدن و دفن کنن ،مانع شو دوس ندارم داخل حرم دفن بشه ..همه رو آماده کرد اما دید از جنازه خبری نیست .. تعجب کرد گفت این چه خوابی بود من دیدم .. شب خوابید خوابِ حضرتُ دید .فرمود فلانی اگه این جنازه رو آوردن خوب تحویل بگیر ،جایِ خوبی رو آماده کن تو حرمِ من دفن بشه .. عرض کردم آقاجان ما نوکریم شما سلطان و بزرگِ مایید .. شبِ قبل فرمودید اگه اومد اجازه نده ، اما حالا میفرمایید تحویل بگیرید و بهترین جا رو بهش بدید ؟ حضرت فرمود وقتی از شهرشون میاوردن جنازه رو سمتِ نجف راه رو گم کردن .. اشتباهی رفتن کربلا .. خاک و تربتِ حسینم رو این بدن نشست .. من حیا میکنم اگه میخوای عاقبت بخیر بشی ، فقط حسین .. همه کسِ ما حسینِ .. ده مرتبه همه با هم بالْحسَینِ ..
ده مرتبه همه با هم بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
ده مرتبه همه با هم بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه همه با هم بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. فرمود شفاعتِ ما به کسانی که نماز رو سبک میشمارند نمیرسه. خدایا به حق امام صادق (ع) ما رو از اهلِ نمازی که امام صادق میفرمایند قرار بده ...
ده مرتبه همه با هم بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. خدایا به حق باب الحوائج موسی ابن جعفر هر کسی گره ای تو زندگیش داره گره ش رو باز کن ..
میدونی دوست دارم امام رضا
میدونی عاشقتم امام رضا
تو حیاتِ جاودانی واسه من
بهتر از جانِ جهانی واسه من
مگه تو ضامن آهو نشدی
سببِ خرمیِ او نشدی
تو غریب الغربایی مگه نه
دست گیرِ ضعفایی مگه نه
سلمانیِ نیشابوری میگه تا محاسن حضرت رو کوتاه میکردم یه مرتبه دیدم وسیلۀ تو دستم طلا شد ..حضرت یه نگاهی کردن اون وسیله برا مردِ سلمانی طلا شد .. اما معرفت داشت گفت یا امام رضا کارایِ بزرگِ عالم دستِ شماست .. من این چیزا رو نمی خوام .
فرمود چی میخوای؟ عرض کرد آقاجان وقتِ جون دادن خیلی سخته .. دوس دارم وقتی دارم میمیرم ، سرم رو پایِ شما باشه .. یه وقت دیدن تو مجلسِ مامون لعنت الله امام رضا از نظرها غائب شد،ساعتی بعد برگشت .. آقاجان کجا بودی؟ فرمود ما به اون مردِ نیشابوری قول داده بودیم .. یا امام رضا منم وقتِ جون دادن کسی رو ندارم .. ده مرتبه همه با هم بعَلِیِّ بْنِ مُوسى ..
ده مرتبه همه با هم بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه همه با هم بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد
ده مرتبه بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ
من به خالِ لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمارِ تو را دیدم و بیمار شدم
ده مرتبه همه با هم کسی رو صداش بزن که لنگرِ زمین و آسمانه .. کسی رو صدا بزن که امام زمانِ ان شالله امشب دعاش در حقِ همۀ ما مستجاب میشه .. هر جا هستید همه با هم با تمام وجود ده مرتبه بالْحُجَّةِ ..
هدایت شده از منبر انقلابی
شب 19 آشتی با خدا.pdf
743.7K
سخنرانی جلسه 19 ماه مبارک رمضان (شب قدر) با موضوع: آشتی با خدا
@hadihoseiniasl
هدایت شده از منبر انقلابی
شب 21 معامله با خدا.pdf
702.5K
سخنرانی جلسه 21 ماه مبارک رمضان (شب قدر) با موضوع: معامله با خدا
@hadihoseiniasl
هدایت شده از منبر انقلابی
شب 23 دوستی با خدا.pdf
539.5K
سخنرانی جلسه 23 ماه مبارک رمضان (شب قدر) با موضوع: دوستی با خدا
@hadihoseiniasl
به خون شستند بیت ذات پاک حق تعالی را
الا ای اهل عالم عاقبت کشتند مولا را
چه دیدید از علی جز مهربانی مردم دنیا
چرا کشتید آن تنهاترین تنهای دنیا را
شما با کشتن مولا امیرالمؤمنین کشتید
محمّد را علی را انبیا را بلکه زهرا را
بگرد ای ماه از خون جگر اخترفشانی کن
خبرکن زین مصیبت چاه و نخلستان خرما را
الا ای داغداران علی آیید در کوفه
تسلا در غم مولا دهید آن پیر اعما را
ز پا افتاد با رخسار خونین بتشکن مردی
که در بیت خدا بگذاشت بر دوش نبی پا را
فلک یک زخم بر فرق امیرالمؤمنین دیدی
ندیدی بر دل مجروح او زخم زبانها را؟
طبیبا جای مرهم اشک ریز از دیدگان خود
علی از دست رفته کن رها دیگر مداوا را
علی روز ولادت بوسه زد بر دست عباسش
شب قتل علی عباس بوسد دست بابا را
اگر آلودهای «میثم» چه غم داری علی داری
خدا بخشد به روی غرقه در خون علی، ما را
#غلامرضا_سازگار
امشب صدای نالۀ، مولا نیامد
تنهای شهر خویش در صحرا نیامد
امشب تمام نخل های کوفه مردند
آب از سرشک دیدۀ مولا نخوردند
امشب به هر ویران سرا با اشک خونین
طفل یتیمی سفره ای را کرده رنگین
ای نخل ها معشوق صحرا را ندیدند
ای چاه ها آیا صدایش را شنیدید؟
بیمار درد و غم، طبیبت را چه کردی
ای پیر نابینا، حبیبت را چه کردی؟
ای باخبر از درد خاموشان کجائی
ای مشعل بزم فراموشان کجائی
امشب به چاه کوفه دادت را نگفتی
حتی اذان بامدادت را نگفتی
فزت و رب الکعبه ات در گوش مانده
امشب چراغ مسجدت خاموش مانده
افلاکیان ذکر علی با هم گرفتند
مرغابیان هم تا سحر ماتم گرفتند
طفلی که دیشب تا سحرگاهان نخفته
ویرانه را با اشک خونین ترک گفته
از هر کسی جویای احوال تو می گشت
در کوچه های کوفه دنبال تو می گشت
کامش گرسنه جان پاکش از بدن سیر
در دست های خالی اش ظرفی پر از شیر
رنگش چو مهتاب شب از صورت پریده
در ظرف شیرش گشته جاری اشک دیده
او پشت در پیوسته با تو راز میکرد
تو مرغ روحت از بدن پرواز میکرد
دردا که از فرق تو خون بر خاک دادند
پیشانیت را تا به ابرو چاک دادند
اعمال صبح قدر را آغاز کردند
از فرق خونین تو قرآن باز کردند
با آنهمه خوبی که عمری از تو دیدند
سر و قدت را از ستم در خون کشیدند
در سجده حقت را ادا کردند افسوس
فرق منیرت را دو تا کردند افسوس
آهت شرر بر قلب سنگ خاره میزد
خون از سر نورانیت فوّاره میزد
ای کشته در محراب از فرط عدالت
خوش بر شما دادند پاداش رسالت
از تیغ زهر آلوده و از ضرب سیلی
روی تو گلگون، روی زهرا گشت نیلی
روزی که با هم در سقیفه عهد بستند
فرق تو و پهلوی زهرا را شکستند
تشییع تو تشییع زهرا شد شبانه
هم دفن تو هم دفن او شد مخفیانه
این راز در دامان صحرا بود مخفی
هم دفن تو هم دفن زهرا بود مخفی
قبر تو ای تا صبح روز حشر مظلوم
آخر برای دوستانت گشت معلوم
دردا که یاران عقدۀ دل وانکردند
چون قبر زهرای تو را پیدا نکردند
اینک زجا خیز و به جسم شیعه جان ده
آن تربت گم گشته را بر ما نشان ده
#غلامرضا_سازگار
هدایت شده از مربی یار
متن كامل مراسم قرآن به سر گذاشتن در شب قدر- حاج محمد رضا طاهری.pdf
87.9K
#متن_کامل_قرآن_به_سر14
#طاهری
📩pdf
✅✅ #ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
💐هزینه استفاده یک صلوات💐
#کانال_جامع_مبلغین
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
✅ ایتا JOin↶
http://eitaa.com/joinchat/2642477059C7af752f8f9
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/membariha