eitaa logo
تاریخ تفکر تمدن
155 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
113 فایل
مطالب تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آدرس کانال : @ttt1400 تبلیغ و تبادل نداریم. ارتباط با ادمین: @mohammaddostmr جیمیل : @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mohammaddostmr@gmail.com کانال های دیگر ما: @sss1400 @ggg1400
مشاهده در ایتا
دانلود
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این نوروزی که امروز ما داریم، نیست، است 🌹 نوروز باستانی، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد بود؛ برای اینکه شکوه خود و عظمت ظاهری خود را به رخ ملّتها بکشانند و بنشینند از آنها هدیه بپذیرند. حتّی در زمان بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس که نوروز به دربارهای خلافت اموی و عبّاسی وارد شد، همان رفتار و سیره‌ی پادشاهان و کسرایان فارسی باستان در دربار آنها عمل میشد. امّا ایرانیِ مسلمان، این نظم را، این قالب را به‌نفع خود تغییر داد؛ اگرچه این تغییر به‌صورت دفعی انجام نگرفته است امّا شما امروز بعد از گذشتن قرنها، مشاهده میکنید که نوروز بهانه‌ای و وسیله‌ای است برای ارتباط قلبی میان مردم و میان مبدأ عظمت و عزّت، یعنی ذات مقدّس باری‌تعالی. نوروز به‌عنوان سنتی تاریخی، در ابتدا به‌عنوان جشنی به پاس آغاز بهار و رویش مجدد نعمات الهی برگزار می‌شد اما سال‌ها بعد با کمرنگ‌شدن جشن مهرگان، به‌عنوان بزرگ‌ترین جشن ایران باستان، و آغاز سال شمسی قرار گرفت. پادشاهان مختلف از این مراسم به‌عنوان نوعی تفاخر و فخرفروشی سود می‌بردند. حکومت‌های تابعه و رعیت‌ها نیز باید برای پادشاه در این روز هدیه می‌آوردند، پادشاهان تلاش می‌کردند تا با هرچه عظیم‌تر شدن این مراسم و بالطبع هدایای دریافتی، عظمت و شکوه خود و حکومتشان را به مردم و دیگر حکومت‌ها نشان دهند. در واقع، دیگر جایی برای شکرگزاری از خالق طبیعت در این جشن نبود و این جشن تبدیل به جولانگاهی برای حکومت‌های استبدادی گشته بود. رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۰۱/۰۱
باد نوروز از ختن مُشك تتار آورده است كز نسيمش بيد مشك از شاخ بار آورده است يا در احيا دم زانفاس مسيحا مي زند يا مگر بوئي زچين زلف يار آورده است عيش كن كاندر چمن فرّاش صُنع از بزم خُلد هرچه از اسباب عيش آيد بكار آورده است آنك بودي پيش ازين در كُنج احزان معتكف منزل عشرت بطرف جويبار آورده است كلك نقّاش قضا اندر نگارستان باغ صد خلل در نقش چين و قندهار آورده است ياغي دي ماه را بيرق بهامون شد نگون ابر نيسان تا علم بر كوهسار آورده است در زمستان باغ اگر بي برگي بسيار برد صد نوا امروزش ايّام از بهار آورده است زيور و گنجي كه پنهان داشت كوهى زير خاك مجلس اهل طرب را آشكار آورده است ني غلط رفت اين همه زيور سپهر گنج بخش بهر جشن بدر كيوان اقتدار آورده است (لطف الله نیشابوری)
نوروز باستانی و بهار طبیعت بر همه عزیزان مبارک باد نک بهاران شد صلا ای لولیان بانگ نای و سبزه و آب روان لولیان از شهر تن بیرون شوید لولیان را کی پذیرد خان و مان دیگران بردند حسرت زین جهان حسرتی بنهیم در جان جهان با جهان بی‌وفا ما آن کنیم هرچ او کرده‌ست با آن دیگران تا حریف خود ببیند او یکی امتحان او بیابد امتحان نی غلط گفتم جهان چون عاشق است او به جان جوید جفای نیکوان جان عاشق زنده از جور و جفاست ای مسلمان جان که را دارد زیان راه صحرا را فروبست این سخن کس نجوید راه صحرا را دهان تو بگو دارد دهان تنگ یار با لب بسته گشاد بی‌کران هر که بر وی آن لبان صحرا نشد او نه صحرا داند و نی آشیان هر که بر وی زان قمر نوری نتافت او چه بیند از زمین و آسمان هر کسی را کاین غزل صحرا شود عیش بیند زان سوی کون و مکان جلال الدین رومی
روز نوروز و مه فرّخ فروردينست دور ايّام گل و نسترن و نسرينست صحن صحرا ز صور چون صحف ارژنگست چمن لاله چو آذركده برزينست زاتش لاله ازان آب چمن افزودست كه هوا مُشك دم و خاك عبير آگينست حوضه از آب معين كوثر نوشاب چنانست چون جنان روضه گهر زيور و عنبر طينست گرنه باغست جنان از چه در انهارش آب مايه شير و شراب و عسل نوشينست مي اگر مي نخورد نرگس مخمور بباغ از چه با ساغر سيم و قدح زرّينست باغ را همچو ز الوان رياحين ز حلل داغ را بسته طبايع ز حلي آدينست گرنه با موكب دي ناميه دلرا بيكار با سيه خطمي و سوسن ز چه بازوبينست تا نگاريده صبا نقش بر اطراف چمن قلم افكنده زكف نقش نگار چينست باغ چون چين ز نگار و چمنش فرخارست گل چو ويس است و درو بلبل او رامينست تا چو عذرا بنمايد ز تتق لاله عذار ابر گريان صفت وامق بي تسكينست گلشن از زيور و زيبست چو بزم خسرو تا جهان تازه و فرّخ چو رخ شيرينست (لطف الله نیشابوری) باز صبا عرضه كرد كوكبه نوبهار گشت بگيتي بلند مرتبه نوبهار مرغ سحرخيز خواند منقبت نوبهار كرد در افواه فاش دبدبه نوبهار خلعت نوروز يافت از هبه نوبهار (لطف الله نیشابوری)
چرا جشن نوروز در دوره صفوی مهم شد؟ علامه مجلسی که نقش مهمی در تبین و باز تعریف مبانی شیعه در جامعه صفوی دارد، در رساله «اختیارات» شرح مختصری در باره منشأ تقویم هجری دارد، تقویمی که علی القاعده با ماه محرم آغاز می شود. هما جا می گوید، اگرچه «محرم» برای عامه، یعنی اهل سنت، آغاز سال است، اما شیعیان در این باره اعتنایی ندارند، زیرا ماه محرم، برای آنها، ماه عزاست. پس شیعیان چه باید بکنند، و کدام وقت را آغاز سال بدانند؟ اینجاست که «نوروز» اهمیت ویژه ای یافت و در تمام دوره صفوی، به عنوان مبدأ سال جدی گرفته شد. طبیعی است که این به معنای بی اهمیتی آن در دوره پیش از آن میان ایرانیان نیست، اما شیعیان در دوره صفوی، در این باره تأکید ویژه داشتند و این دلیل خاص داشت. علامه مجلسی می نویسد: «همه فرقه مسلمانان بغیر از فرقه شیعه اثنی عشریه که [برای آنها هم] مبدأ حساب از اول این ماه است، [اما] سال ایشان، نوروز است، و اما این ماه [یعنی محرم] و این روز را [یعنی اول محرم] تعظیم نمی کنند، از برای حکایت کربلا. (اختیارات، ص 31). بدین ترتیب می توان دریافت که چرا در دوره صفوی، نوروز اهمیت یافته و سبب نگارش دهها رساله در تأیید نوروز در همین دوره شده است. شیعیان می بایست برای اول سال قمری که مبنای محاسبه تقویم رایج بود، از محرم شروع می کردند و چنین کردند، اما نمی توانستند، جشن آغاز سال قمری را برای «جشن و سرور» انتخاب کنند، زیرا دقیقا همان اول ماه محرم می شد که برای آنان ماه عزا بود. پس باید نوروز را برجسته می کردند و چنین کردند. بدین ترتیب باید توجه کرد که ایدئولوژی مورد حمایت دولت صفوی، ترکیبی از تشیع و نوروز بود، چیزی که تا امروز برجای مانده و شگفت است که برخی ایرانگراهایی که عصر صفوی را مورد انتقاد قرار می دهند، به این قبیل موارد بی توجهند. البته ایران روی همین بستر برپا شده و به رغم برخی از تردیدها، همان راه را ادامه می دهد. چرا نمونه عقل بیرونی و ابن خلدونی کم داریم؟ (باز هم یادی از نوروز) حالا که روز نوروز است، می خواهم یک نمونه از عقل بیرونی نقل کنم، عقل نقاد، عقلی که حاضر نیست، چرندیات رایج میان امم را بی دلیل بپذیرد. اما مع الاسف، این عقل نقاد، به قدری در تمدن ما نادر است، و در مقابل، اقوال شایع و رایج و بی پایه فراوان، که اصلا قابل مقایسه نیست. جالب است که تا بحث عقل نقاد می شود، عده ای متهم می کنند که این همان پوزیتیویسم غربی است!! ابوریحان ذیل بحث نوروز و علل پیدایش آن و با توجه به تغییری که در باره نوروز و این که کدام یک از روزهای سال بوده، حکایتی نقل می کند و سپس نقادی خود را ابراز می دارد. او می نویسد: سعيد ابن فضل مى‏گويد كوه دما كه در فارس است هر شب نوروز بر آن برقهايى مي درخشد، خواه هوا صاف باشد و يا ابر؛ و شگفت‏تر از اين، آتش كلواذا است، هرچند دل بدين سخنان تا هنگامى كه مشاهده نكند اطمينان نمى‏يابد. و ابو الفرج زنجانى حاسب براى من حكايت كرد كه اين آتش [کلواذا] را من ديده‏ام، در سالى كه عضد الدوله به بغداد آمد، ما بقصد كلواذا بيرون شديم. و آن آتشى است، و شمعهايى كه از كثرت بشمار درنمى‏آيد و در سمت غربى دجله كه روبروى كلواذا است در شب نوروز ديده مى‏شود. و عضد الدوله نگهبانان خود را در آنجا گذاشت كه از حقيقت امر جستجو كنند، مبادا كه اين كار از نيرنگهاى مجوس‏ باشد و نگهبانان شاه اطلاعى نيافتند و هر اندازه كه بآتش نزديك ميشدند آتش بآنان دورتر مى‏شد و هرچه دورتر مى‏شدند آتش نزديكتر مى‏شد. چون ابو الفرج از نقل اين قصه فارغ شد، من باو گفتم كه: نوروز از وضع و حالت نخستين خود زايل شده، زيرا ايرانيان كبيسه سالها را اهمال كردند، پس چرا اين آتش از موقع خود تأخير نمى‏يابد كه در شب نوروز حقيقى اتفاق افتد و اگر لازم نباشد كه تأخير يابد آيا آنوقت كه ايرانيان سالهاى خود را كبيسه مى‏نمودند اين آتش از وقت فعلى خود پيشى مى‏گرفته است؟ ابو الفرج را در مقابل اين اشكال پاسخى نبود كه مرا اقناع كند. (آثار الباقیه، ص 326) رسول جعفریان
از ابن عباس سوال کردند که نوروز چیست و چرا آن را عید می گیرند؟ گفت: برای این که اول سال نو و آخر سال پیشین است. مردمان دوست دارند در این روز هدایایی تقدیم ملوک خویش کنند. عجم ها این را سنت کرده اند و پادشاه نیز از خراج دهندگان، جز شکر قبول نمی کند. نوروز اول فروردین ماه است. سئل ابن عباس عن النيروز لم اتخذوه عيدا؟ فقال: لأنه أول السنة المستأنفة، و آخر السنة المنقطعة، فكانوا يستحبون أن يقدموا فيه على ملوكهم بالطرف و الهدايا، فاتخذه الأعاجم سنة، و كان الملك لا يقبل من أهل الخراج إلا السكر، و هو أول يوم من فرودين‏ماه. (ربیع الابرار زمخشری: 1/70). آئين ساسانيان در اين ايام چنين بود كه پادشاه بروز نوروز شروع مى‏كرد و مردم را اعلام مى‏نمود كه براى ايشان جلوس كرده كه بايشان نيكى كند و روز دوم را براى دهقانان كه قدرى مقامشان بالاتر از توده بود جلوس مى‏كرد و خانواده‏ها نيز در اين قسمت داخل بودند و روز سوم را براى سپاهيان و بزرگان موبدان جلوس مى‏كرد و روز چهارم را براى اهل بيت و نزديكان و خاصان خود و در روز پنجم براى خانواده و خدم خود و بهر كدام آنچه را مستحق رتبه و اكرام بودند ايصال مى‏كرد و آنچه مستوجب و سزاوار مبرت و انعام بودند ميرساند و چون روز ششم مى‏شد از قضاى حقوق مردمان فارغ و آسوده شده بود و براى خود نوروز مى‏گرفت و جز اهل انس و اشخاصى كه سزاوار خلوت‏اند كسى ديگر را نمى‏پذيرفت و در اين روز آنچه را كه روزهاى گذشته براى شاه هديه آورده بودند امر باحضار مى‏كرد و آنچه مى‏خواست تفريق مى‏كرد و مى‏بخشيد و هرچه كه قابل خزانه و توديع بود نگه مى‏داشت. (ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه ص 231 ـ 233) مقدسی (م 380) در باره نوروز در شهر عدن در یمن می نویسد: در عدن، دو روز پيش از رمضان سر درها را آذين بندند و دنبك مى‏زنند و چون رمضان درآيد، دوستان دسته دسته شوند و هنگام سحر سرودخوانان دوره مى‏گردند، و چون عيد نزديك شود از مردم مزد مى‏گيرند. در نوروز [كارهاى شگفت‏انگيز دارند] قبّه‏ها برگرفته و با دنبك در پى سركاران مى‏روند و مال بسيار گرد مى‏آورند. (احسن التقاسیم ج 1 ص 142 ترجمه منزوی)
این خبر هم در ربیع الابرار زمخشری جالب است که در وقت نوروز، شماری از زهاد مانند زبید یامی و علقمه، برای اعتکاف به مساجد می رفتند و می گفتند: همان طور که اینان بر کفر و جور خود معتکف می شوند، ما هم (در مساجد) بر ایمان خود معتکف می شویم. خدایا ما را ببخش. [جماعة من الزهاد إذا كان يوم النيروز أو المهرجان اعتكفوا في مساجدهم، و قالوا: اللهم إن هؤلاء اعتكفوا على كفرهم و جورهم، اللهم و إنا اعتكفنا على إيماننا فاغفر لنا] نعمان بن مرزبان، جد ابوحنیفه هم فالوده ای در روز نوروز به امام علی ع داد. ایشان گفتند: نوروزنا کل یوم و مهرجونا کل یوم. (ربیع: 1/40)
بهار لطف تو نوروز کرده هر روزم
مراسم نوروز در اصفهان در میانه قرن چهارم هجری ابن حوقل (م 367 ؟) نوشته است: اصفهان نواحى باصفا و روستاهاى زيبا دارد و كسى كه از راه فارس به نزديك شهر برسد و به گردنه سرفراز بالا رود دو بخش شهر با روستاهاى متصل بدانها كه در صفا و خرمى كم‏نظير است در نظر او نمايان مى‏گردد و چشم او از تماشا خسته نمى‏شود. يكى از بهترين روستاهاى آن روستاى «جى» است كه املاك خوب و ديههاى بسيار دارد و به گفته برخى به شماره روزهاى سال است. گويند: اسكندر آن‏گاه كه حصار شهرستان را مى‏ساخت 365 برج، براى هر ضيعه‏اى يك برج، بنا كرد تا به هنگام آشوب در آن متحصن شوند و موقع محاصره و غلبه اشرار پناهگاهى براى مردم باشد زيرا نواحى اصفهان در روزگار قديم با ترك و ديلم هم‏مرز بود. از روستاهايى كه پيرامون اصفهان را فراگرفته‏اند لنجان، مهرين، جنبه، كراج ، كدر، كه‏كاوسان، برخوار، و «براآن» است. اين روستاها ضيعه‏هاى بزرگ پرجمعيت و نيز غلات فراوان دارند و برخى منبر و خطيب و بازارها و گرمابه‏ها نيز دارند. در اين شهر خانه‏هايى مجلل و كاخهايى از آن رئيسان و بزرگان شهر است چون قصر ابو على بن رستم، و همچنين ساباط كه از گچ و آجر ساخته شده است و در نزديكى آن بر ساحل زرن‏رود (زاينده‏رود) آسياب‏هايى است. اين رود آبى گوارا دارد و كاخهايى كه بدان مشرف است زيبايى خاصى بدان بخشيده است. در سمت مشرق رود قصر عبد الرحمن بن زياد و قصر ابو الفضل در حصار «كرينه»، و در سمت مغرب دو محله بزرگ زركاباذ و تاجه است كه در آنها سقلاطون و عتابى عالى و سفال و جز آن به دست مى‏آيد. «كرينه» بازارى دارد كه مردم در نوروز به مدت هفت روز در آن گرد مى‏آيند و به عيش‏ونوش و تفريح مى‏پردازند و از انواع غذاها و آرايشها بهره مى‏برند چنانكه سبب اعجاب حاضران مى‏شود. مردم شهر و گروهى كه از اطراف آن يا از جاهاى دور مى‏آيند براى اين جشن هزينه‏هاى گزافى مى‏كنند و لباسهاى زيبا مى‏پوشند و در مجالس جشن براى بازى و شادمانى حاضر مى‏شوند و آوازخوانان هنرمند از زن و مرد در كنار رود و كاخها به مجالس ايشان نشاط و سرور خاصى مى‏بخشند. مردم در پشت‏بامها و سراسر بازارها به عيش‏ونوش و شيرينى خوردن سرگرم مى‏شوند و شب را به روز مى‏پيوندند و آرام نمى‏گيرند و كسى ايشان را بازنمى‏دارد، زيرا فرمانروايانشان آنان را در اين كار آزاد گذاشته‏اند و با گذشت سالها عادت شده است. و گفته‏اند كه: مخارج آنان در اين بازار هنگام حلول خورشيد در برج حمل به دويست هزار درهم مى‏رسد و اين علاوه بر ميوه‏هاى خوب و لذيذ و خوراكهاى عالى و آشاميدنيهاست كه در ارزانى و فراوانى رايگان گونه است زيرا انگور به من ايشان كه چهارصد درهم است هر صد من پنج درهم قيمت دارد و شيره اين صد من كه هفتاد من مى‏شود با پنج درهم به دست مى‏آيد. اما ميوه‏هاى آنجا به اندازه‏اى شيرين و سالم و خوب است كه مانده آن چون تازه‏اش با طراوت است از قبيل گلابى، صينى ، به، انار و سيب كلمانى كه از ضيعه گران‏قدر كلمان در نزديكى «يهوديه» به دست مى‏آيد و بو و مزه خوش و شكل زيبا دارد و انگورها را در مخزنها و انبارها مى‏آويزند. (صوره الارض، چاپ جعفر شعار، تهران، 1345ش، ص 16 ـ 108) (روستای کلمان که در پایان از آن یاد کرده، اکنون هم هست و نزدیک آن روستای کِردآباد، و محله ما پُزوِه از محلات خوراسگان است. در سمت دیگر کلمان، شهرستان نزدیک زاینده رود و کلا اینجا منطقه جی قدیم است). رسول جعفریان
21.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا حضرت خدیجه قبل از  پیامبر ازدواج کرده بودند؟ - حجت الاسلام دکتر جباری
📌 به عظمت و منزلت حضرت عايشه مى‌گويد: «بر هيچ زنى آن قدر حسد نورزيدم كه بر خديجه حسد ورزيدم! او را گرچه درك نكردم و قبل از ازدواج من با رسول خدا(ص) از دنيا رفته بود، ولى حسدم به اين سبب بود كه رسول خدا(ص) او را بسیار ياد می‏‌كرد و خداوند او را به خانه اى از طلا و درّ و ياقوت بشارت داده بود و هر گاه گوسفندى را ذبح می‌نمود براى خديجه هديه می‌فرستاد.» 📚بخاری، الصحيح، ج۷، ص۷۰ و ج۶، ص۱۵۸.
7799-fa-daneshnameh-hazerat-khadijeh-s.pdf
2.78M
📌کتاب دانشنامه حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔻برای تدوین و گردآوری این کتاب، بیش از ۱۲۰۰ جلد کتاب مورد بررسی قرار گرفته است که از میان آنها مطالب مربوط به حضرت خدیجه سلام الله علیها از میان ۴۰۰ جلدکتاب، استخراج و فیش برداري شده که در مجموعه دانشنامه ارائه شده است و هدف از معرفی این کتاب، پاسخ به بسیاری از شبهات پیرامون آن بزرگوار می باشد. 🔻حضرت خدیجه سلام الله علیها بر حب محمد و آل محمد زندگی کرد و با محبت محمد و آل محمد از دنیا رفت و مصداق این حدیث  «مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ محمّد ماتَ شَهِیْداً» شد. 🔰 قلم بعد از پیامبر دست دشمنان پیامبر و اهلبیت علیهم السلام بود ، به عنوان مثال شایعه کردند العیاذبالله پیامبر بخاطر پول با حضرت ۴۰ ساله بیوه و بخاطر هوس با ۹ ساله ازدواج کرد در حالیکه طبق نقل های تاریخی حضرت خدیجه اولا دختر بوده است و ثانیا حدود ۲۵ سال داشته است، بیهقی عالم اهل سنت این را بیان کرده است، عایشه هم به اصرار پدرش ابوبکر و با رضایت خود او در سن حدود ۱۴ سال ازدواج کرد و ۳ سال بعد یعنی حدود ۱۷ سالگی به خانه پیامبر رفت. 🔻ازدواج دختر با سن پایین زمانی بد است که بدون رضایت او باشد درحالیکه عایشه در کمال بلوغ و با رضایت همسر پیامبر شد و پیامبر هم به علت موقعیت مکانی و زمانی خاص آن زمان ازدواج را قبول کرد. 🔻مرحوم سید جعفر تحقیقات خوبی در این زمینه دارد که یرای تحقیق بیشتر میتوانید مراجعه کنید.