eitaa logo
تاریخ تفکر تمدن
156 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
113 فایل
مطالب تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آدرس کانال : @ttt1400 تبلیغ و تبادل نداریم. ارتباط با ادمین: @mohammaddostmr جیمیل : @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mohammaddostmr@gmail.com کانال های دیگر ما: @sss1400 @ggg1400
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد (ص) پیامبر اخلاق حضرت حتى سراغ ضعيف ‏ترين اطرافیانش را مى‏ گرفت: زن سياه پوستى در مدينه بود كه كارهاى مسجد را انجام می داد. چند روزى خبرى از او نشد. حضرت سراغ گرفت، گفتند: مُرد. حضرت فرمودند: آیا شما با این خبر ندادنتان مرا آزار ندادید؟ در اصل مردم تصور كرده بودند اين شخص اين اندازه ارزش ندارد كه پيامبر (ص) را براى درگذشت او خبر كنند. حضرت فرمود: اكنون قبر او را به من نشان دهيد. قبر را نشان دادند. حضرت به سراغ قبر او رفت و بر او درود فرستاد و فرمود: اين قبور گرفتار ظلمت هستند، و با درود و صلات ما بر آنها، نورانى مى‏ شود. متن کامل یادداشت بالا را در لینک زیر مشاهده فرمایید: http://historylib.com/articles/1949/
🔷سوگندنامه رئیسعلی دلاوری 🔸«ای کلام الله گفتار مرا شاهد باش؛ من به تو سوگند یاد می‌کنم که اگر انگلیسی‌ها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم؛ و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند.» 🔻گرامی باد سالروز شهادت سردار دلیر تنگستان و مبارز خستگی‌ناپذیر و بصیر جهاد با استعمارگران انگلستان، رئیسعلی دلواری. او در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ در حالی که در خط مقدم مبارزه با قوای استعمارگر بریتانیا بود، به وسیله یکی از خائنان و منافقان جبهه خودی به نام غلامحسین تنگکی از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. بعد از انقلاب اسلامی روز شهادت وی، با عنوان «روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس» نامگذاری شد. روحش شاد، یادش گرامی، راهش پررهرو و بصیرتش زاینده باد.
▪️ محمد (ص) برترین شخصیت تاریخ بشر 🔻 مایکل هارت (Michael Hart) اندیشمند آمریکایی پس از ۳۰ سال پژوهش در عرصه تاریخ، فرهنگ و تمدن بشری، کتابی با عنوان تألیف کرد و در آن ۱۰۰ شخصیت تاریخ را به ترتیب، فهرست کرد: ۱. محمد (ص) ۲. نیوتون ۳. عیسی مسیح (ع) ۴. بودا ۵. کنفوسیوس . . ۸۷. کوروش هخامنشی . . ۹۳. زرتشت
📢 مقام عربستانی: ۳۱ درصد مردم عربستان منزوی هستند و ۸ ساعت در هفته را صرف بازی های رایانه ای می کنند ◀️ «احمد الراجحی» وزیر منابع انسانی و توسعه اجتماعی عربستان سعودی و رئیس شورای امور خانواده در این کشور گفت: نزدیک به ۳۱ درصد از مردم کشور منزوی هستند و هشت ساعت در هفته را صرف بازی های رایانه ای می کنند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: آفت دين سه چيز است: 1. عالم و دین شناس بد كار (دانای فاسق) 2. پيشواى ستم كار (حاکم ظالم) 3. تلاش کننده نادان ‏(عامل نادان) 🔹آفة الدّين ثلاثة فقيه فاجر و إمام جائر و مجتهد جاهل‏. 📗 نهج الفصاحة ،ص 156
آمار بالاترین میزان مهاجرت در کشورهای جهان که از طرف سازمان ملل منتشر شده است. هیچ اثری از نام ایران نیست... ┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سنتی خطرناک و عجیب در انگلیس به نام Cooper's Hill Cheese-Rolling and Wake که افراد بر روی یک تپه 180 متری به دنبال یک تکه پنیر می‌دوند مشخص نیست این سنت برای اولین بار از چه زمانی آغاز شده، و احتمالا بسیار قدیمی‌تر از اولین گواهی مکتوب شناخته شده آن در سال 1826 است. پ.ن: اگه یک کشور مسلمان همچین رسم احمقانه‌ای داشت، بی‌بی‌سی و اینترنشنال هرسال تو سالروزش براش برنامه میساختن و از تقابل و میگفتن
نقل شده که حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: 🔰 عده‌ای به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض كردند كه يا رسول الله اگر کسانی را که بر آنها قدرت و سیطره داری، بر پذیرش اسلام مجبور مي‌كردى، تعداد ما مسلمانان بسيار می‌شد و ما نسبت به دشمنانمان نیروی بیشتری داشتیم. پیامبر فرمود: كه من چنان نيستم كه خدا را ملاقات كنم با بدعت و کاری که دستور آن را به من نداده است "و ما أنا من المتكلفين" (اشاره به آیه 86 سوره ص، یعنی من از کسانی نیستم که امری را تحمیل کنم. 📚 التوحيد (للصدوق)، ص ۳۴۲
🔸امام رضا (ع) الگویی نمونه در مقابله با انحراف 👈🏻عصر امام رضا(ع) مقارن با نهضت ترجمه و توسعه افکار گوناگون و در نتیجه آشنایی مسلمانان با عقاید مختلف بود. مأمون عباسی، پس از آوردن امام رضا(ع) به مرو، جلسات مناظره اعتقادی و فقهی را با حضور امام (ع) و دانشمندان آن عصر برگزار ‌کرد. غرض وی از این کار نیز، محک زدن امام و زیر سوال بردن مقام علمی آن حضرت بود. ⬅️ دو طرفی که در آن زمان درگیری علمی داشتند «اهل حدیث» و « معتزله» بودند. یکی عقل را بر نقل و دیگری نقل را بر عقل ترجیح می‌داد و در این میان امام در تلاش بود تا نظر حق را بیان نماید. 🔸امام علیه السلام در قالب مناظرات علمی، عقاید حقه شیعه را بیان می‌فرمود. مناظرات در باب" توحید" و "نبوت" و "امامت" شکل می‌گرفت. مناظره ایشان با سلیمان مروزی راجع به بدا و اراده خدا؛ مناظره با عمران صابی راجع به وجود خداوند و صفات او که منجر به اسلام آوردن وی شد در تاریخ ذکر شده است. مناظره با أبو قره، در مورد جسم بودن یا نبودن خداوند متعال؛ مناظره با جاثلیق نصرانی درباره بشر بودن حضرت عیسی (ع) ؛ مناظره با جاثلیق، رأس الجالوت و هربذ زرتشتی در زمینه نبوت از جمله مناظرات علمی ایشان است. 🔹وارد شدن حضرت به مباحث چالشی و روشنگری ایشان در زمینه های اعتقادی و فقهی، نشان گر مرز بندی قطعی اهل بیت(ع) با مرز عقائد انحرافی و خرافی و همچین نشانگر توجه ویژه ایشان به ارتقای فرهنگ ناب اسلامی بود. سیره ایشان برای امروز ما الگویی نمونه است و باید از این رفتار درس بگیریم و خود را مهیای مبارزه با انحرافات دینی و فرهنگی نماییم. حتما یکی از پر مسئولیت ترین نهادهای فرهنگی که میتوان آن را به عنوان نهاد مادر، در زمینه های فرهنگی به حساب آورد، حوزه علمیه است و سنگینی بار مسائل فرهنگی بر دوش اوست. 👈🏻 امروز که شکل ورود افکار و عقائد خرافی به ذهن مردم عوض شده، می‌طلبد که متناسب با آن، شکل تقابل با انحراف را عوض کنیم و با بهره گیری از روش اهل بیت(ع) فکری به حال نوجوانان و جوانانمان کنیم. اینکه امروز اولویتهای حوزه ها بر روی زوائد مباحث اصولی باشد و ذهن‌های قوی، وقت خود را صرف مطالب دست چندم ِکم فایده و بعضا بی فایده نمایند، نتیجه‌ای جز بیشتر شدن انحرافات عقیدتی و مذهبی نخواهد داشت. به یک سو راندن تمامی طلبه‌ها، استعداد سنجی و تخصصی نکردن مباحث علمی نتیجه ای جز دور شدن از آبادی برای ما نخواهد داد. آیا اهل بیت، تمامی علوم از قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث، علم فقه، علم کلام، روش مناظره و غیره را بر عهده یک فرد می‌گذاشتند یا اینکه متخصص تربیت می‌کردند؟ 🌀امروز باید باور کنیم که منبر، تنها رسانه و تنها زبان ارتباط ما با نسل جدید نیست. امروز فضای مجازی به گونه‌ای پیش رفته که مردم به سمت بی نیازی از فضای حقیقی می‌روند. آیا اهل بیت(ع) در چنین روزگاری به شیوه ما عمل می‌کردند؟ پاسخ این سوالات حتما منفی است و اگر امام رضا(ع) امروز در میان ما بود، به گونه ای دیگر عمل می‌کرد. 🖋 محمد گنج خانلو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (ع) 👈 این فیلم کوتاه بخشی از مستند Double Joumey است که ادعا شده در سال ۱۳۱۸ خورشیدی (۸۲ سال قبل) توسط یک گردشگر سوئیسی به نام الامایارد ضبط شده است. این گردشگر سوئیسی در میان شراره‌های جنگ جهانی دوم به همراه دوستش راهی شرق می‌شود و با یک ماشین سواری از راه افغانستان خود را به ایران می‌رساند و با دوربینی که زیر لباسش پنهان کرده بود، وارد حرم می‌گردد؛ آنگاه اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (ع) را در تاریخ ثبت می‌کند. گفته می‌شود که صدای گوینده فیلم، مربوط به ایرِن ژاکوب (Irène Jacob) هنرپیشه سوئیسی تبار فرانسه است که بعدا صدایش روی فیلم قرار گرفته است.
ماجرای نقش دو شیر در حال بلعیدن یک مرد در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن انقلاب (صحن عتيق با اسماعيل طلا ) حرم مطهّر رضوی؛ 🌱در این صحنه مردی با ریش و سبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شده‌اند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را می‌درد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است. 🔸بعد از جریان اقامه نماز استغاثه باران در مرو توسط حضرت امام رضا و بارانی که بلافاصله بارید آن هم در فصل تابستان، محبوبیت امام رضا در بین مردم چندین برابر شد و مأمون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام را بشکند. 🔸نقل شده است که فردی به نام حمید بن مهران در مجلسی که مأمون عمداً ترتیب داده بود، امام را با بی ادبی به سحر و عوام فریبی متهم کرد و خودش طلب معجزه ی زنده کردن شیرهای روی پرده و خوردنش را کرد. 🔸امام رضا بلافاصله به نقش شیرهای روی پرده‌ای اشاره کردند که پشت سر مأمون قرار داشت و فرمودند: "این ملعون را ببلعید!" بی‌درنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند (خلق شدند) و او را بلعیدند، به طوری کوچکترین اثری از او هم باقی نماند و دوباره با اشاره امام به جای خود برگشتند. 🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: پسر رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید ، اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم! امام رضا فرمودند: من اگر خلافت را می خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم ، ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم.
🔔 اهانت به اسلام و پیامبر(ص) در حضور حضرت امام رضا(ع) 🔸 مأمون مردى بود كه خودش عالم بود و به مباحثات دينى و مذهبى عشق مى‌ورزيد. گروههاى مختلف از مادّيين، مسيحيها، يهوديها، صابئيها(ستاره‌پرستها) كه در آن زمانها بودند، مجوسيها و زردشتيها و مسلمانها (شيعه و سنى) را در يك تالار بزرگ جمع مى‌كرد و بعد مى‌گفت اين جا هر كسى آزاد است عقيده خودش را بيان كند. 👈🏻 در كتابها ببينيد اينها چگونه آزادانه عقايد خودشان را گفته‌اند. حتى تعبيرات اهانت‌آميز به پيغمبر(ص) و اسلام دارند و حضرت رضا(ع) خودشان در آنجا شركت مى‌كردند. 🔸 در مجلسى كه حضرت رضا(ع) شركت كرده‌اند ببينيد يهودى به حضرت رضا(ع)چه مى‌گويد؟! مسيحى چه مى‌گويد؟! زردشتى چه مى‌گويد؟! مادى‌مسلك چه مى‌گويد؟! حرفهايشان را مى‌گفتند و ضبط شده است. اين طور بوده كه اسلام باقى مانده است. ✅ در آينده هم اسلام فقط و فقط با مواجهه صريح و شجاعانه با عقايد و افكار مختلف و متناقض با اسلام مى‌تواند به حيات خودش ادامه بدهد. ❗️من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار مى‌دهم كه يك وقت خيال نكنند كه راه حفظ معتقَدات اسلامى و جهان‌بينى اسلامى اين است كه نگذاريم ديگران حرفهايشان را بزنند. نه، بگذاريد بزنند؛ ولی نگذاريد خيانت كنند. اگر ديديد يك فرد ماركسيست مثلا آمد گفت «به نام امام خمينى»، مانع شويد، به او بگوييد: تو بگو به نام لنين، به نام استالين، به نام ماركس، انگلس؛ دروغ نگو. 📚 مرتضی مطهری، آینده انقلاب اسلامی ایران، ص۴۸
امام رضا علیه السلام فرمودند: 📝 هرگاه حکومت را اجرا نکند، از چشم می‌افتد (و از یکپارچگی توده ها و پشتیبانی آنان محروم می گردد.) «اِذا جارَ السُلطانُ، هانَتِ الدّولة» 📚📖وسائل الشیعه / ج۶ / ص۱۷ ┅┅❅❈❅┅┅ 📌 امام (ع) فرمود: چون زمامداران بگویند، قطع مى‏شود و چون كند، پايه‏هاى دولتش سست مى‏گردد (و دولتش از چشم مردم مى‏افتد) و چون داده نشود، چهار پايان مى‏ميرند. 📚شیخ مفید، الامالی، ص310.
‍ 🔴امام آزاد اندیشی 🔸هر مکتبی که ادعای امتداد اجتماعی دارد و نمی خواهد در کتابخانه خلاصه شود باید موضعش را با مسائلی که با مردم و جامعه مرتبط است مشخص کند، "آزاد اندیشی" یکی از آنهاست. اسلام "اندیشه ی آزاد" از تعصب و تحجر را تشویق و "آزادی اندیشه" را ترویج میکند، این یک ادعای صرف نیست، صدها آیه و روایت در تایید این موضوع هست، تجلی این مساله را در سیره امام رضا ع به وضوح میتوان دید. 🔹از سوال به عنوان روح و از مناظره به عنوان بستر آزاد اندیشی میتوان نام برد. ترویج پرسش گری و فرصت سوال یکی از نشانه های آزاد اندیشی است، در اسلام سوال پرسیدن نه تنها یک "حق" بلکه حتی یک "تکلیف" هست، حق و تکلیفی برای رشد علمی، روحی انسان و پیشرفت جامعه (فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ) در اسلام شبیه علم آموزی که قید مذهب، زمان، جنسیت نمیخورد سوال پرسیدن نیز قید شرط بر نمیدارند. جمله شکوهمند امام رضا ع( يا قوم ان كان فيكم احد يخالف الاسلام و أراد أن یسال فالیسال غیر محتشم) " ای مردم هرکس مخالف اسلام است و سوالی دارد بدون هیچ ترسی سوالش را بپرسد" حق فرصت سوال پرسیدن را تایید میکند و (سل عاما بدالک) "سوال بپرس، هرچیزی که به به ذهنت می آید " نشانگر بی قید و شرط بودن سوال در مکتب رضوی است 🔸 مناظره دیگر دلیلی است بر آزاد اندیشی، بخاطر شرایط زمانه امام رضا ع تجلی مناظره است، به حق باید امام هشتم را امام مناظره و آزاد اندیشه نامید، سیره امام رضا ع استقبال از مناظره با تئوریسین های مکاتب الهی و مادی بود. پذیرش مناظره یعنی اولا: مکتبی که من از آن دفاع میکنم منطق دارد ثانیا: من به تو احترام می گذارم حاضرم برایت وقت بگذارم، حرف هایت را گوش کنم، تو حق پرسش و به چالش کشیدن اندیشه من را داری ثالثا: من نسبت به نقدهای تو پاسخگو هستم، صرفا حرف نمی زنم و قصد ندارم که با زر و زور و تزویر مکتب و اندیشه ام را بقبولانم بلکه حرفهایم را بشنو، سوال و نقدی داری جواب میدهم، ببین اگر حرف هایم منطقی و عقلی است بپذیر و الا رد کن. 🔸 دستگاه خلافت مامون به قصد تخریب امام رضاع بارها جلسلات مناظره برگزار میکرد، افرادی را دعوت میکرد که امام را تخطئه کنند با این حال امام با روی خوش به مناظره می آمدند، خیلی از صاحبان مکاتب با فرض بعید اگر حاضر به مناظره شوند با ده ها ترفند و مغالطه تلاش میکنند جلسه را به نفع خود تمام کنند، اما مناظرات امام متدولوژی آزاد اندیشی است، در تاریخ آمده امام در مناظره همیشه تبسم میکرد، فرصت ابراز عقیده میداد، وقتی حرف طرف مقابل تمام میشد میگفت حرفت را کامل بگو بازهم فرصت داری، وقتی طرف مقابل می ماند به او کمک‌ میکرد که میتوانی در جوابم این را بگویی! و حتی طرف مقابل را تشویق میکرد و سخنان درستش را تایید میکرد (الان جئت بنصف) یعنی: "این سخن و موضعت منصفانه و درست بود" به طرف مقابل فرصت و میدان سوال کردن میداد چنان که امام به راس جالوت پیشوای یهودیان گفت: (من بپرسم یا میپرسی؟) و جالوت پرسید، از مقبولات طرف مقابل استفاده میکرد (دلیلی از من نپذیر؛ مگر آنچه از تورات که بر زبان موسی بن عمران و آنچه از انجیل که بر زبان عیسی بن مریم و آنچه از زبور که بر زبان داود آمده است) عصبانیت و تخریب و توهین به هیچ وجه در روش امام نبود، افراد بعد از مناظره یا اسلام می آوردند یا سکوت میکردند، امام از قدرت و تهدید و تحمیل استفاده نمی کرد و اجازه میداد خود افراد آزادانه انتخاب کنند، حتی زمانی که عمران مغلوب شد و خواست شهادتین رازگویی افراد را بیرون کرد تا شخصیتش به همان اندازه تخریب نشود، متن مناظرات امام رضا ع خصوصا با عمران آموزش این متدولوژی مناظره و آزاد اندیشی است، تنها راه زنده کردن کرسی های آزاد اندیشی، مطالبه ی روی زمین مانده رهبر انقلاب تنها با عمل به سیره رضوی حیات خواهد یافت.
🌓داستان ضامن آهو؛ حقیقت یا افسانه؟! 🔸ضامن آهو، یکی از القابی است که در میان توده مردم به امام هشتم حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه نسبت داده شده است، و حتی برخی از محققان این لقب را برگرفته از داستان‌های گوناگونی می دانند که در کتب تاریخی نقل شده است که مشهورترین آن بدین صورت می باشد که: 💥روزی صیادی در بیابان طوس آهویی را دنبال می کند. اتفاقاً امام رضا علیه السلام در آن نواحی تشریف فرما بودند و آهو به امام پناه می برد، امام حاضر می شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی پذیرد. در این هنگام آهو به زبان می آید و به امام عرض می کند که من دو بچه ی شیری دارم که گرسنه اند و چشم براهند و حالا شما ضمانت مرا نزد این ظالم بفرمائید که بروم و بچگانم را شیر بدهم و برگردم و خود را تسلیم صیاد کنم. امام هم ضمانت آهو را می کند و آهو می رود و به سرعت بر می گردد ، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می بیند و وقتی می فهمد که ضامن آهو، امام علیه السلام می باشند، منقلب می شود و آهو را آزاد می کند. 💥اما آنچه که در منابع روایی معتبر در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است داستانی متفاوت و در عین حال معقول و موجه می باشد که علامه مجلسی (ره) آن را از برکات قبر آن امام همام دانسته و از آن به عنوان "برکات رضویه" یاد کرده است. ایشان این داستان را از کتاب شریف « عیون اخبار الرضا » تألیف عالم و محدث بزرگ شیعه شیخ صدوق نقل کرده. 💥بدین ترتیب که ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی که حاکم طوس بوده روایت کرده : « در روزگار جوانی نظر خوشی به طرفداران این مشهد نداشتم و در راه متعرض زائران می شدم و لباس ها و خرجی و نامه ها و حواله هایشان را به ستیزه می ستاندم روزی به شکار بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم، یوز هم چنان دنبال آهو می دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری پناهید و آهو ایستاد و یوز روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی شد هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز نمی جست و از جای خود تکان نمی خورد ولی هر وقت که آهو از جای خود دور می شود یوز هم او را دنبال می کرد اما همین که به دیوار پناه می برد یوز باز می گشت تا آنکه آهو به سوراخ لانه مانندی در دیوار آن مزار داخل شد من وارد رباط ( تعبیر جالبی از مزار امام رضا علیه السلام در آن عصر) شدم و از ابی نصر مقری (خادم مزار) پرسیدم که آهویی که هم الان وارد رباط شد کجاست؟ او گفت: ندیدمش. آن وقت به همان جایی که آهو داخلش شده بود در آمدم و پشگل های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را ندیدم .پس با خدای تعالی پیمانه بستم که از آن پس زائران را نیازارم و جز از راه خوبی و خوشی با آنان در نیایم و از آن پس هر گاه کار دشواری به من روی می آورد و گرفتاری پیدا می کردم بدین مشهد روی و پناه می آوردم... و هیچ گاه از خدای تبارک و تعالی در آن جا حاجتی نخواستم مگر آن که حق تعالی آن حاجت را برآورد ....» 🔸به هر صورت، ظاهراً اصل داستان و روایتی که سبب ملقب ساختن حضرت امام علی بن موسی الرضا صلوات الله علیه به «ضامن آهو» شده است، باید همین داستان باشد؛ و به قراری که ملاحظه شد، داستان کاملاً واقعی؛ موجه و معقول به نظر می‌رسد و نه تنها منافاتی با ویژگی رئوف و مهربانی امام ع که در داستان معروف مورد نطر هست ندارد؛ بلکه موید کلیت آن نیز هست. 🔸نتیجه انکه اگر امام رضا ع نزد مردم ملقب به ضامن آهوست کاملا درست و صحیح است اما نه به دلیل آن داستان معروف صیاد؛ بلکه دلیل داستان دیگری است که اشاره شد. 📙برگرفته از کتاب "چهار مقاله" نوشته دکتر احمد مهدوی دامغانی؛ نشر امیر کبیر؛ 1385(با اندکی تلخیص و تغییر)
💢آیا صحت دارد که پیامبر فرمود هرکس پایان را به من یا سه نفر اطلاع دهد بهشت بر او است ✅مستند آنان حدیثی از پیامبر است که فرمودند:« من بشرنی بخروج آذار فله الجنه : هر کس به من بشارت دهد صفر تمام شده است می رود» . عده ای معتقد شدند آذار همان صفر است در حالی که آذار از ماههای رومی است و صفر از ماههای قمری است . مرحوم شيخ در كتاب ارزشمند علل الشرايع اين حديث را به صورت حدیثی مسند از ابن عباس آورده است و آن عبارت از این است که پیامبر اکرم روزی در مسجد قبا در جمع عده زیادی از اصحابش فرموند: «اول من یدخل علیکم الساعة رجل من اهل الجنه» یعنی اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می شود، مردی از اهل بهشت است. پس چند نفر که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند و اول کسی باشند که بهشت گردند. پیامبر که متوجه این موضوع شدند، به عده ای که در مسجد باقی مانده بودند، فرمودند: «إنه سیدخل علیکم جماعه یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنه» یعنی هم اکنون عده زیادی از در مسجد وارد می شوند، تنها کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد، او اهل بهشت است. پس آن عده برگشته و وارد مسجد شدند در حالی که ابوذر در بین آنها بود. پیامبر از آنان پرسید: «فی أی شهرٍ نحن من شهور الرومیه؟ یعنی در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ آن حضرت فقط پرسيدند در کدام ماه از ماههای رومی قرارداریم؟ تنها ابوذر گفت: یا رسول الله از ماه آذار خارج شده ایم. پیامبر فرمود: ابوذر، این را می دانستم ولیکن دوست داشتم من مردی را که اهل بهشت است بشناسند. 📚علل الشرايع،ج1ص176 ✅صحبت رسول خدا(ص) در این زمان در مورد تبیین صفات مومنین بود و برای آوردن با علم لدنی خود اشاره کردند که اولین کسی که از در مسجد وارد شود او چنین صفاتی را داشته و اهل بهشت خواهد بود؛ اما چون متوجه تحرکات عده ای از اصحاب شدند این مطلب را که «هرکس مرا به خروج ماه آذار خبر دهد او اهل است» شرطی برای معرفی چنین شخصی یادآور شدند؛ لذا قول پیامبر(ص) تنها در همان زمان و مکان به عنوان شرطی برای معرفی مرد دارای مفهوم است و نه به معنای مطلق آن در همه زمانها و مکانها. در حالی که همین حدیث امروزه در بین برخی اینگونه مطرح شده است که هرکس در پایان ماه صفر در هفت مسجد را بزند و به پیامبر پایان ماه صفر را خبر دهد او اهل بهشت خواهد بود.
🔴 متن شایعه "‏ سلام خدمت دوستان و عرض تسلیت لازم دونستم یه مطلب رو عرض کنم بسیاری از شیعیان متاسفاته ندانسته با پایان ماه صفر با ارسال یک حدیث جعلی از پیامبر که هر کس بشارت ربیع رو به من بده ........ از عزا درمیان توجه داشته باشید که هفته اول ربیع سخت ترین روزهای اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود و هست و ایامیه که تمام مصیبت های اهل بیت از این هفته شکل میگیره 1 غصب خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام 2 حمله وحشیانه به بیت حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین 3 آتش زدن درب خانه حضرت 4 اهانت به دختر پیامبر و شکستن پهلو و بازوی ایشان 5 شهادت حضرت محسن علیه السلام 6 بستن دستهای امیرالمومنین برای بیعت و ..... فکر نمیکنم این مصایب مصیبت های کوچکی باشه که بخواهیم جشن بگیریم و شادی کنیم . ولی متاسفانه به همت وهابیون و شیعه نماهایی که دستشون تو دست ملعونیین و قاتلین اهل بیت هست و ادعای برادری با دشمنان اهل بیت دارن این ایام تو ایران جشن و شادی برگزاره . لازم به ذکره این ایام تو کشورهایی چون عراق و ... ایام عزا و مصیبت هست و اکثر مراجع و علما این ایام رو به عزاداری مشغولن .ان شاالله نهم ربیع ما از عزا در میاییم و روز نهم ربیع شادی میکنیم " 🔵پاسخ به شایعه 1⃣ توسل به ذیل عنایت معصومین (ع) و فرزندانشان با فضیلت است و هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت محسن از قطعیات می باشد، اما زمان ذکر شده در متن صحیح نیست! 1️⃣ http://tarikh.nashriyat.ir/node/611 2️⃣ https://hawzah.net/fa/Article/View/95994 ✅ نتیجه هر دو مقاله این است که تاریخ احتمالی حمله به خانه زهرا (س) که باعث سقط شدن حضرت محسن شد ، حدودا 50 روز بعد از شهادت رسول الله (ص) بوده ، نه در ایام ربیع الاول یا بلافاصله بعد از شهادت پیامبر (ص) 2⃣ حال که شواهد تاریخی هجوم را بیش از یک ماه بعد از رحلت پیامبر(ص) می دانند و از آنجا که دوستداران اهلبیت(ع) دو ماه به عزاداری مشغول بوده و مجالس شادی را جمع می کنند، ادامه ایام عزا در این ایام، علاوه بر منطبق نبودن بر داده های تاریخی، مشکلات اجتماعی را نیز در بر دارد. 3⃣ چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته که حمله آخر منجر به ضرب و شتم حضرت زهرا (س) و شهادت محسن(ع) شده که بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند. 4⃣ دلایلی در لطمه نخوردن حضرت زهرا(س) در هجوم اول وجود دارد: حدیث امام صادق(ع) در مورد بیماری شدید حضرت زهرا(س) پس از مضروب شدن؛ با توجه به بعضی تحرکات اجتماعی ایشان مانند خطبه فدکیه که در نقل نحوه حرکت آن حضرت به مسجد، ذکری از حالت بیماری نیست! 5⃣ رفتن حضرت زهرا(س) به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیرو؛ پس از حمله به خانه ایشان، آن حضرت پيوسته بستري بود تا به شهادت رسيد! 6⃣ طرفداری بریده بن حصیب اسلمی از حضرت علی(ع) در این واقعه؛ او در سپاه اسامه بود و طبق شواهد این هجوم بعد از برگشت سپاه اسامه یعنی بیش از یک ماه از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است! 7⃣ نشانه های آشکاری در متن مانند "شیعه نماها" ، "دستشون در دست قاتلین اهل بیت هست" ، "برادری با دشمنان اهل بیت" و... ماهیت تکفیری نویسنده را روشن می کند! مراجع بزرگی چون آیات عظام مکارم شیرازی و شبیری زنجانی خلاف نظر نویسنده موضع گیری کرده اند! 8⃣ فضائل و برکات زیادی در ماه ربیع الاول وجود دارد که از مهمترین آنها فضیلت خوابیدن امام علی در بستر پیامبر، ولادت پیامبر اعظم(ص) و آغاز امامت امام زمان (عج) است. 9⃣ بزرگانی چون سید بن طاووس و مرحوم جواد آقاملکی تبریزی از عظمت و برکات ماه ربیع الاول بسیار گفته اند و شیخ عباس قمی نیزمی گوید: "روز اول علما گفته ‏اند مستحب است که براى تشکر نعمت سلامتى رسول خدا(ص) و أمیر المؤمنین(ع) روزه بدارند و زیارت آن دو بزرگوار در این روز مناسب است".‏ 🔟 پرداختن به ایام مختلف عزا که سابقه ندارد، بخشی از جامعه را پس از این افراط، به تفریط در مجالس اهل بیت(ع) می کشاند. @ttt1400
🔥 شایعه ای از جنس ماه صفر 🔥 ☑همزمان با پایان یافتن ماه صفر و حلول ماه ربیع الاول شاهد رواج یک باور غلط هستیم که بیشتر در شرایط کنونی از طریق فضای مجازی و … منتشر می‌شود، با این مضمون که پیامبر(ص) فرموده است: «هر کس خروج از ماه صفر را به من اطلاع دهد، اهل بهشت است»! به همین خاطر برخی افراد در اولین شب ماه ربیع‌الاول بر درب مساجد حاضر شده تا به نوعی پایان ماه صفر را اعلام کنند! ☑این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر(ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت می‌گیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود. ☑اما اصل واقعه و حدیث چیست؟ این روایت در شأن یکی از بهترین صحابه پیامبر اعظم(ص) ابوذر غفاری است که به دلیل رواج آن باور غلط، محور حدیث به کلی فراموش شده است. از ابن عباس نقل شده که گفت: روزی پیامبر(ص) به همراه تعدادی از اصحاب‌شان در مسجد قبا نشسته بودند، رسول خدا (ص) فرمود: اولین کسی که الان بر شما وارد می‌شود، مردی از اهالی بهشت است! ☑برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند، برخاسته و از مسجد خارج شدند تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب می‌شود، پیامبر(ص) متوجه شده و به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند، فرمودند: اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر، بر شما وارد می‌شوند، (ولی از میان آن‌ها) کسی که پایان یافتن ماه آذار (نام یکی از ماه‌های رومی معادل ماه خرداد و در آن زمان معادل ماه صفر) را بر من بشارت بدهد، اهل بهشت است. ☑آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر نیز همراه‌شان بود، پیامبر(ص) به آن‌ها فرمود: ما در کدام ‌یک از ماه‌های رومی هستیم؟ ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است. ☑پیامبر(ص) فرمود: ای اباذر! من این مسأله را می‌دانستم، ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی و چطور این‌گونه نباشد، در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم، از حرم من طرد (تبعید) می‌شوی، تنها زندگی می‌کنی و تنها می‌میری و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام می‌دهند، به واسطه‌ تو خوشبخت می‌شوند، آن‌ها دوستان من در بهشتی هستند که به پرهیزکاران وعده داده شده است.۱ ☑این در حالی است که در میان کتب حدیث، تنها روایتی که اشاره به پایان یافتن ماه صفر و آغاز ربیع داشته باشد، همین روایت است، به نظر می‌رسد، در برخورد با روایتی که در فضای مجازی و اجتماعی مطرح می‌شود و به گونه‌ای منطبق بر عقل و منطق نیست، باید با دیده تأمل نگریسته شود و از کارشناسان خبره از میزان صحت حدیث مطمئن شد. __________________ ۱.باب «معنى قول النبی ص من‏ بشرنی‏ بخروج‏ آذار فله الجنه» از کتاب معانی الاخبار (النص / ۲۰۴) و همچنین کتاب علل الشرایع مرحوم شیخ صدوق (ج ۱ / ص ۱۷۵) و در روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی (ج ۱۳ / ص ۳). «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‏ کَانَ النَّبِیُّ ص ذَاتَ یَوْمٍ فِی مَسْجِدِ قُبَا وَ عِنْدَهُ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِهِ، فَقَالَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ عَلَیْکُمُ السَّاعَهَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ، فَلَمَّا سَمِعُوا ذَلِکَ قَامَ نَفَرٌ مِنْهُمْ فَخَرَجُوا وَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ یُحِبُّ أَنْ یَعُودَ لِیَکُونَ أَوَّلَ دَاخِلٍ فَیَسْتَوْجِبَ الْجَنَّهَ، فَعَلِمَ النَّبِیُّ ص ذَلِکَ مِنْهُمْ فَقَالَ لِمَنْ بَقِیَ عِنْدَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ: إِنَّهُ سَیَدْخُلُ عَلَیْکُمْ جَمَاعَهٌ یَسْتَبِقُونَ. فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّهُ، فَعَادَ الْقَوْمُ وَ دَخَلُوا وَ مَعَهُمْ أَبُوذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ لَهُمْ فِی أَیِّ شَهْرٍ نَحْنُ مِنَ الشُّهُورِ الرُّومِیَّهِ؟ فَقَالَ أَبُوذَرٍّ قَدْ خَرَجَ آذَارُ یَا رَسُولَ اللَّهِ. فَقَالَ(ص): قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَاذَرٍّ وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ ذَلِکَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ عَنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ وَ یَسْعَدُ بِکَ قَوْمٌ یَتَوَلَّوْنَ تَجْهِیزَکَ وَ دَفْنَکَ أُولَئِکَ رُفَقَائِی فِی الْجَنَّهِ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُون‏»
لَیلَةُ المَبیت، شبی که امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر(ص) در بستر ایشان خوابید. در شب اول ربیع‌الاول رسول الله(ص) برای آنکه مشرکان از هجرت او آگاه نشوند، به امیرالمومنین علی(ع) فرمود: «مشرکان می‌خواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من می‌خوابی؟» امیرالمومنین علی (ع) گفت: «در این صورت شما سالم می‌مانید؟» رسول الله (ص) فرمود: «آری». امیر المومنین علی (ع) تبسمی کرد و سجده شکر به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شده‌ای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد ...» سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند. در لیله المبیت که امیرالمومنین علی (ع) در بستر رسول الله (ص) خوابیده بود، جبرئیل در بالای سر او و میکائیل پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو‌ ای فرزند ابو طالب! که خدا در برابر فرشتگان به تو مباهات می‌کند.» مشرکان از ابتدای شب، خانه خاتم الانبیاء(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما می‌گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند. امیرالمومنین علی (ع) درهای خانه را بست و پرده‌ها را کشید. آنان با سنگ به امیر المومنین علی (ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست. صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی امیرالمومنین علی (ع) را در بستر رسول خدا (ص) مشاهده کردند، گفتند: محمد(ص) کجاست؟ امیرالمومنین علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من می‌خواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند». در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده، سپس آزادش کردند. آنها در جهت مدینه به تعقیب رسول الله (ص) پرداختند در حالی‌که غار ثور در سمت دیگر قرار داشت. 🍀💐🌸💐🍀 🎁خداوند: بعضى از مردم جان خود را به‌خاطر خشنودى خدا مى‌فروشند؛ ‌و خداوند نسبت به همه‌ی بندگان مهربان است. وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللهِ وَ أللهُ رَؤُفٌ بِالْعِباد 📋آیۀ207 سوره بقره امام سجاد علیه السلام: 💠اوّلین کسی که جان خود را [در راه رضای خدا] فروخت، علیّ‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام بود. مشرکین در پی رسول‌خدا صلی الله علیه و آله رفتند و علی علیه السلام از بستر پیامبر برخاست. ✳️أوَّلُ مَنْ شَرَی نَفْسَهُ لِلَّهِ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبِ (علیه السلام) کَانَ الْمُشْرِکُونَ یَطْلُبُونَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَامَ مِنْ فِرَاشِه. 📚شواهدالتنزیل، ج۱، ص۱۳۰ 🍀💐🌸💐🍀 امام علی از امام حسین شجاع تر بود چون در شب بدون سلاح در جای پیامبر خوابید . 🔸 آيت الله جوادی آملی مدظله العالی 🍀💐🌸💐🍀 عبدالکریم خطیب از محققان برجسته اهل تسنن ذیل آیه لیلة المبیت، می گوید: آیه ۲۰۷ بقره «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» گفته است که پیامبر(ص) به وحی الهی از علی(ع) خواسته بود که در لیلة المبیت به جای پیامبر(ص) بخوابد و آیه هم نازل شده تا این قصه را برای مردم بیان کند. او می‌گوید که تأسف می‌خورم که چرا علمای شیعه برای اثبات ولایت امام علی(ع) به این آیه استناد نکرده‌اند؛ او تأکید می‌کند که در این صحنه هولناک و ترسناک هیچ کسی جز علی جرئت ندارد جای پیامبر(ص) قرار بگیرد. پس در بحث وصایت و ولایت هم جز او کسی لایق این جایگاه نیست. 💠مردی که جان به دست، شب لیلة المبیت جای رسول خفت به بستر فقط علی است
در کشور مدام دوقطبی درست میکنند: طرف‌دار زید، طرف‌دار عمرو؛ طرف‌دار فلان فکر، طرف‌دار [فلان]؛ این حرفها چیست! آن کسانی که مبانی شما را، اصول شما را، دین شما را، انقلاب شما را، ولایت فقیه را، این چیزها را قبول دارند، برادر شما هستند، حالا گیرم یک اختلاف‌سلیقه‌ای هم با شما داشته باشند. یکی از چیزهایی که انسان واقعاً باید از آن شِکوه کند و گله کند، بعضی از اظهارات در این فضای مجازی است؛ سر یک چیز بیخود، این به آن میپرد، آن به این میپرد! پرهیز کنید رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۲/۹/۸
♦️ضرورت تجمیع و ادغام دانشگاه‌ها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸یکی از معضلات و مشکلات عمده که خود منشأ بسیاری از مشکلات مادی و علمی آموزش عالی است، کثرت غیرقابل توجیه واحدهای دانشگاهی در کشور است! 🔻ایران از نظر تعداد واحد‌های دانشگاهی در رتبه سوم دنیا قرار گرفته! حتی ۱۵۸ واحد دانشگاهی بیش از کشور چین داریم! این در حالی است که جمعیت چین ۱۷ برابر جمعیت ایران است! 🔹پراکندگی خیلی زیاد و غیرمنطقی مراکز دانشگاهی، آن هم در حالی که سالانه چند میلیون صندلی‌ خالی (صندلی بدون دانشجو) داریم، موجب هدر رفت میلیاردها تومان سرمایه بیت‌المال شده است. افزون بر آن، هزینه‌هایی که بابت مدیریت‌های مستقل این دانشگاه‌ها و ارائه آموزش‌های تکراری باید پرداخت شود، مبالغی بسیار هنگفت است. 🔸حقیقتاً در اغلب استان‌ها به بیش از یک دانشگاه نیازی نیست. مع الاسف در برخی از شهرها ده‌ها مرکز دانشگاهی وجود دارد! که بسیاری از آنها کمترین استانداردهای لازم را هم ندارند! ♦️تجمیع و ادغام بسیاری از این دانشگاه‌ها نه تنها شدنی است؛ بلکه ضروری است. و به همین دلیل در قوانین بالادستی به صراحت ذکر شده است! و اجرای آن فقط به اندکی «شجاعت» و «شهامت» و «درایت» نیاز دارد. احمدحسین شریفی
🔴 خداوند چه زمانی و را نصیب مؤمنین می‌کند؟ امیرالمؤمنین (ع) می‌گوید: ما در رکاب پیغمبر می‌جنگیدیم. (دیگر شرایطی از این بهتر می‌شود؟ آدم فکر می‌کند وقتی مؤمنینی در رکاب پیغمبر بجنگند همان ساعت اول پیروزی باید نصیب‌شان بشود.) تا یک‌‌یک ما از بوته امتحان بیرون نیامدیم، تا نکردیم، تا خویشتن‌داری ما بروز و ظهور نکرد، خدای متعال نصرت خود را بر ما فرو نفرستاد. آن‌وقت نقل می‌کند که ما چقدر با همین مشرکین می‌جنگیدیم، گاهی ما پیروز بودیم گاهی آن‌ها: «فَمَـرَّةً لَنا مِنْ عَدُوِّنا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنا مِنّا... فَلَمّا رَأَی اللهُ مِنّا صِدْقآ وَ صَبْرآ» همین که خدای متعال حقیقت صبر را در ما ظاهر و بارز دید «اَنْزَلَ عَلَینَا النَّصْرَ» آن‌وقت را بر ما فرو فرستاد. ✍ استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱۴، ص۱۹۴
🔴بی وفایی با پیمان شکنان امیرالمؤمنین: 💠 «وفادارى در برابر پيمان‌شكنان، پيمان‌شكنى در پيشگاه خداست وپيمان‌شكنى با آنان، وفادارى نزد خداوند است» ✨أَلْوَفَا لاَِهْلِ الْغَدْرِ غَدْرٌ عِنْدَ اللّهِ، وَالْغَدْرُ بِأَهْلِ الْغَدْرِ وَفَاءٌ عِنْدَاللّهِ. 📚 نهج البلاغه، حکمت ۲۵۹
حدیث معروفی از پیامبر خدا (ص) نقل شده است که فرموده اند: «اخْتِلافُ اُمّتی رَحمَةٌ»؛ اختلاف امّت من، رحمت است. آیا آنچه پیرامون مذمت اختلاف و در مدح و ضرورت اتحاد و اجتماع گفته شد با این گفته رسول گرامی اسلام منافات ندارد؟! پاسخ این پرسش نیز منفی است؛ زیرا گذشته از مناقشه‌ای که برخی در سند این حدیث کرده اند، با فرض پذیرش سند، از نظر دلالی نمی‌توان این حدیث را به رحمت بودن تفرقه و درگیری و مطلوبیت ذاتی آن تفسیر کرد؛ زیرا با حکم عقل و منطق و نیز نص بسیاری از آیات و احادیث متعدد و معتبری که بر وجوب اجتناب از تفرقه تاکید می‌کنند، منافات دارد و نمی‌تواند به تعارض با آنان برخیزد؛ خصوصاً با توجه به شمار فراوان آن آیات و روایات. آیا می‌توان این یک حدیث را برخلاف آن همه آیه و روایات و منطق عقلی تفسیر کرد و نوعی تشویق به جدایی دانست؟! قطعاً چنین چیزی ممکن نیست و لذا توجیهات و تفسیر‌های متفاوتی از آن ارائه شده است که اصولاً آن شبهه را از میان بر می‌دارد. تفسیر نخست: اختلاف؛ به معنای «رفت و آمد» توجیه نخست آن است که «اختلاف» را در این حدیث به معنای رفت و آمد بگیریم؛ نه به معنای پاره پاره شدن. در این صورت، حدیث نبوی درست برخلاف برداشت سطحی از آن، و در راستای همان آیات و روایاتی است که بر تقویت ارتباط و الفت مومنان تاکید می‌کنند. چنین کاربردی از «اختلاف» در زبان عربی شایع است و هم در قرآن و هم در روایات نمونه‌های فراوانی از آن می‌توان یافت. مثلاً در قرآن کریم است که: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ»؛ مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های روشنی برای خردمندان است. مؤید این نوع تفسیر از «اخْتِلافُ اُمّتی رَحمَةٌ»، حدیث عبدالمؤمن انصارى است که شیخ صدوق از امام صادق (ع) نقل کرده است. عبد المؤمن انصارى به امام صادق عرض كردم : عدّه اى روايت مى كنند كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : اختلاف امت من، رحمت است؟ امام پاسخ داد : راست مى گويند. عرض كردم : اگر اختلاف آنان رحمت است پس اتّحاد ايشان عذاب است ؟ حضرت فرمود : معناى اين حديث آن گونه كه تو و آنان فهميده ايد نيست، بلكه منظور پيامبر، اين سخن خداوند عزّ و جلّ است كه : «چرا از هر گروهى از ايشان جماعتى كوچ نمى كنند تا (جماعتى بمانند و) در دين آگاهى پيدا كنند» . خداوند به آنان فرمان داد كه از هر سو نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بروند و پيش او آمد و شد كنند و آموزش ببينند و سپس، نزد مردم خود برگردند و تعليمات دين را به آنها نيز بياموزند . منظور پيامبر، آمد و شد آنها از شهرهايشان بود نه اختلاف در دين خدا؛ دين، البته يكى است؛ عن عبد المُؤمِن الأنصاريّ : قلت للإمامِ الصّادقِ عليه السلام : إنّ قَوما رَوَوا أنَّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله قالَ : إنّ اخْتِلافَ اُمَّتي رَحمَةٌ؟ فقالَ : صَدَقوا . قلتُ : إنْ كانَ اخْتِلافُهُم رَحمَةً فاجْتِماعُهُم عَذابٌ ؟ قالَ : لَيس حيثُ ذَهَبْتَ و ذَهَبوا ، إنَّما أرادَ قولَ اللّه ِ عزّ و جلّ: «فلَولا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ» .[التوبة : 122 .]، فأمَرَهُم أنْ يَنْفِروا إلى رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و يَخْتَلِفوا إلَيهِ فيَتَعلّموا ثُمَّ يَرْجِعوا إلى قَومِهِم فيُعَلّموهُم ، إنّما أرادَ اخْتِلافَهُم مِن البُلْدانِ ، لا اخْتِلافا في دِينِ اللّه ِ ، إنّما الدِّينُ واحِدٌ .[معاني الأخبار : 157/1 .] تفسیر دوم: اختلاف؛ بر مبنای تقیه و سیاست ورزی توجیه دوم نیز به تاکتیک مدیریتی و سیاست ورزی پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم برمی گردد. در این توجیه، اختلاف به همان معنای رایج فارسی، یعنی تشتت و تفرقه گرفته شده است، اما نه به عنوان یک مطلوب ذاتی، بلکه به عنوان یک ضرورت مقطعی. این گروه می‌گویند: اگر مسلمانان و خصوصاً شیعیان در همه افکار و رفتار خویش یکسان و واحد می‌شدند، به سرعت و به راحتی شناخته و قلع و قمع می‌گشتند. به همین جهت گاهی دستور‌های متفاوتی راجع به یک موضوع در احادیث دیده می‌شود؛ یکی موافق نظر اهل سنت و دیگری مخالف آن. هر دو حدیث هم درست و معتبر است، اما یکی برای بیان حکم واقعی است و دیگری به عنوان تقیه. به عنوان نمونه، زُرَارَة می‌گوید: از امام باقر علیه السلام مطلبى پرسیدم و جوابم را فرمود. سپس مردى آمد و همان مطلب را از او پرسید و او برخلاف جوابی که به من داده بود، جوابی داد. سپس مرد دیگرى آمد و به او جوابى برخلاف هر دو جواب قبلی داد. چون آن دو مرد رفتند، عرض کردم:‌ای پسر پیامبر! دو مرد از اهل عراق و از شیعیان شما آمدند و سؤالى کردند و شما هریک را برخلاف دیگرى جواب دادید؟! 👇👇👇👇
👆👆👆👆 فرمود: اى زراره این گونه رفتار براى ما بهتر است، و ما و شما را بیشتر باقى می‌دارد، و اگر اتفاق کلمه داشته باشید، دیگران (اتحاد شما را علیه خود مى‏دانند و با شناسایی شما)، همه شما را مورد هدف قرار می‌دهند و موجب از بین رفتن ما و شما می‌گردد. بر اساس همین احتمال، یعنی صدور حدیث و فتوی بر مبنای تقیه است که در تعارض میان اخبار یکی از مرجحات، مخالفت با عامه است؛ زیرا حدیث موافق عامه محمول بر تقیه است. تفسیر سوم: اختلاف؛ به معنای تنوع و تکثر احتمال دیگری که می‌توان در مورد حدیث «اخْتِلافُ اُمّتی رَحمَةٌ» مطرح کرد، آن است که اختلاف در این روایت به معنای تفاوت، تنوع و تکثر باشد. تفاوت افکار و سلیقه‌ها میان انسان‌ها طبیعی است و نه تنها ایرادی ندارد، که موجب تنوع و زیبایی زندگی و مایه رشد و بالندگی است. اگر همه یک جور فکر می‌کردند، نه زندگی جذابیتی داشت و نه بحث و گفت و گویی پیش می‌آمد تا درست از نادرست و سره از ناسره شناخته شود؛ همانگونه که اگر بیماری و ناخوشی نبود، لذت سلامت و خوشی درک نمی‌شد، و اگر همیشه روز بود، به قول شیخ محمود شبستری ارزش خورشید و نور آن معلوم نمی‌شد. استعمال اختلاف به این معنی، یعنی تنوع و تکثر در برخی آیات قرآن نیز دیده می‌شود. مثلاً کلمه «اختلاف» در آیه بیست و دوم از سوره روم، قطعاً به معنای تنوع و تفاوت به کار رفته است: «وَ مِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوَانِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ».