خلاصه نشست علمی «بررسی و نقد موقعیت مکانی خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها در گزاره های تاریخی» با سخنرانی استاد محمد الله اکبری :
درباره حضرت فاطمه و خانه ایشان مسائل بسیاری است که جای پژوهش و بحث دارد، ولی مساله این جلسه فقط تعیین مکان خانه و نقد برخی از اخبار و آراء برخی از محققان است.
در باب مسجد نبوی و خانه حضرت فاطمه(س) و حجره امام علی(ع) ابهامات زیادی داریم که نیازمند مطالعه بسیاری است. م
وقتی که پیامبر از مکه به مدینه هجرت کردند، در آن زمان خیلی از مسلمانان از ایشان خواستند که به خانه آنها برود و ایشان فرمود هرجا شتر رفته و زانو بزند در آنجا ساکن میشوم.
در سال اول هجرت رسول خدا(ص) زمینی که اکنون مسجد نبوی در آن قرار دارد را خریدند و مسجد ساختند. این مسجد حدود ۳۰ متر در ۳۰ متر و به شکل یک مربع بود. مسجد سقف نداشت و دیوار بلندی هم نداشت. سه در از سمت جنوب، شرق و غرب داشت. قبله اولیه در مسجد به سمت شمال و بیت المقدس بود. در قبله مسجد هم قسمتی را سقف زده و سایبان قرار دادند. حدود ۱۸ ماه بعد قبله به سمت جنوب تغییر کرد. پس از آن در سمت جنوب مسجد را بستند و در سمت شمال را باز کردند. در سمت جنوب دوباره قسمتی را سقف زدند. سقف روی چهار ردیف ستون بود در عرض و پنج ستون در طول. در جمع ۲۰ ستون این قسمت را روضه نامیدند.
وقتی که پیامبر در مدینه بودند نماز ظهر و عصر را در دو وعده جدا میخواندند، مدینه هم شهری پراکنده بود و محلهها به هم چسبیده نبود. کسانی که خانه هایشان به مسجد دور بود برای رفت و آمد به مسجد به سختی میافتادند و برهمین اساس کنار مسجد غرفهها و سایبانهایی برپا کردند. اینکه این غرفهها کی ساخته شده و کی برچیده شده گزارشها متفاوت است. برخی آن را سال دوم و برخی سال سوم ذکر کرده اند. درب اغلب این هجرهها به قسمت حیاط مسجد باز میشد. تنها حجرههای پیامبر و امام علی در قسمت مسقف مسجد در سمت جنوب بوده است.
برخی منابع میگویند که وقتی پیامبر مسجد را میساخت، همزمان برای دخترش حضرت فاطمه هم خانهای ساخته است، اما این منابع مورد تایید نیست. این حجرهها که حدود ۶ تا ۹ متری بوده است قابل سکونت دائم نبودند. بعید است که حضرت فاطمه (س) پیش از ازدواج و به تنهایی در یکی از این حجرهها ساکن بوده باشد.
ازدواج حضرت فاطمه و حضرت علی در اواخر سال دوم هجرت صورت گرفته است. تا این زمان درباره محل سکونت، امام علی (ع)، مادرش فاطمه بنت اسد و حضرت فاطمه اخباری در دسترس نیست.
اگر بخواهیم همه مفروضات را در نظر بگیریم، احتمال جدی میدهیم که حضرت فاطمه با سوده همسر پیامبر در خانهای که در کوچه نزدیک بقیع بوده است زندگی میکرده است.
در این جا ذکر این نکته لازم و ضروری است که در زبان عربی: بیت یعنی اتاق و دار یعنی منزل که مشتمل بر حیاط و چندین اتاق است. وقتی این عبارتهای عربی در قرون اولیه دست فارسی زبانان افتاده است بین آن دو خلط شده است و یکی را در معنای دیگری به کار برده اند.
پس از اینکه حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) ازدواج کرد، آن حضرت خانهای تهیه دید که با خانه پیامبر(ص) فاصله اش زیاد بود و پس از اندکی حضرت فاطمه(س) نزد پیامبر(ص) رفت و فرمود خانهای نزدیک شما نیاز دارم پیامبر(ص) عذر خواست، ولی فاطمه(ص) فرمود که به حارثه بن نعمان بگویید یکی از خانه هایش را به من بدهد. پیامبر باز هم عذرخواه
... عذرخواهی کرد. این گفتگو به گوش حارثه رسید و خانهای که خودش در آن سکونت داشت و از همه خانههای بنی نجار به مسجد نزدیکتر بود را خالی کرد و کلیدش را نزد رسول خدا آورد و گفت هدیهای است برای دخترتان. حضرت فاطمه در نهایت به خانهای که متعلق به حارثة بن نعمان بود نقل مکان نمودند. محل زندگی حضرت علی و حضرت فاطمه(س) و زادگاه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام خانه حارثه بوده است.
مکان این خانه:
ابن شبه نمیری نویسنده کتاب تاریخ المدینه المنوره که در قرن سوم هجری در مدینه میزیسته و تاریخ این شهر را نوشته و در یک تحقیق میدانی تمام خانههای اطراف مسجد را نام برده و تاریخچه آنها را نوشته، از کوچه شمال مسجد وقتی به سمت شرق میرسد بعد از کوچه پشت بقیع در سمت شمال، خانههای واقع در سمت شرق مسجد را که پشت به بقیع دارند از شمال به جنوب نام میبرد. بعد از کوچه خانه اول از عثمان به عفان است. این خانه مشرف بر موضع الجنائز بوده، موضع الجنائز رو به روی باب البقیع مسجد نبوی و نیز رو به روی حجره پیامبر و رو به روی حجره امام علی بوده است. کنار خانه عثمان در سمت جنوب خانه ابوایوب انصاری و کنار آن در سمت جنوب خانه حارثه بوده است که به حضرت فاطمه بخشیده است.
در تمام منابعی که از این خانه نام برده اند خانه حارثه که به فاطمه بخشید (دار حارثه التی وهبها لفاطمه) یاد شده است. حتی در منابع شیعه در کتاب شریف کافی که وصیت نامه امام علی پیش از حرکت به صفین را ثبت کرده به همین نام یاد شده است. این خانه دقیقا جایی بوده که جلو درش شتر پیامبر زانو زده بود و ابوایوب انصاری اسباب پیامبر را به خانه خود برده بود.
بعدها حسن بن زید بن حسن مجتبی رو به روی خانه فاطمه(س) خانهای بزرگ ساخت. محل خانه او برجی بلند بود که خرید و خراب کرد و به جایش خانهای بزرگ ساخت.
محل سکونت دائم حضرات و زادگاه فرزندانشان این خانه بوده است. خانههای همسران رسول خدا در امتداد همین کوچه و جنوبیتر از خانه فاطمه(س) بوده است. بعد از نزول آیه تطهیر رسول خدا(ص) از خانه هر یک از همسران که به سوی مسجد میرفت هنگام گذر از جلو این خانه در میزد و میفرمود: السلام علیکم اهل البیت و سپس آیه تطهیر را تلاوت میفرمود.
اینجا خانه حارثه بن نعمان انصاری رئیس یکی از تیرههای خزرج بوده است؛ تیره بنی زریق شاخهای از بنی نجار. خانهای بزرگ بوده مشتمل بر حیاط و انبار آذوقه و انبار علوفه و اسطبل و اتاق مهمان ها، اتاق مستخدمان، اتاق بچهها و اتاق خواب والدین و اتاقهای دیگر. همچنین اطراف آن دیوار بوده و در چوبی بزرگی هم داشته است که دارای دستگیره و کوبه بوده است. اینگونه درها از پشت وقتی بسته میشد با فشار و تنه زدن و لگد زدن باز نمیشد و نیروی بسیاری برای باز کردن یا شکستن آن نیاز بود.
هنگام بیعت با ابوبکر، امام و همسر و فرزندانش در این خانه بوده اند و جلسه امیرمؤمنان با عباس و دیگر بنی هاشم و عمار و سلمان و زبیر و ... در این خانه بوده است.
حجرهای که امام علی کنار مسجد و در شرق آن داشت و چسبیده به حجره پیامبر بود بعدها به حجره یا بیت فاطمه معروف شده است. این حجره به فرزندان امام حسن رسید و تا سال ۹۸ هجری که خراب و ضمیمه مسجد شد در اختیار فرزندان امام حسن بود.
به سخن مرحوم علامه فضل الله نقد دارم که نوشته است: خانه فاطمه در نداشت. بله حجره چسبیده به مسجد در نداشت، ولی این خانه در داشت. نیز به سخن مرحوم علامه جعفر مرتضی که اصرار دارد همان حجره چسبیده به مسجد خانه فاطمه بوده نقد دارم. زیرا آن حجره محل استراحت موقت بود و محل سکونت دائم نبود. در آن به داخل مسجد باز میشد دری که بسته شود نداشت بلکه تا زمان تخریب پردهای بر در آن آویزان بود. نیز دیوار و سقف آن از برگ نخل بود اگر آتش به آن میرسید پیش از سوختن در سقف مسجد نیز میسوخت، زیرا تا این زمان مسجد هنوز سقف خشت و گلی نداشت بلکه سقف مسجد از شاخ و برگ نخل بود. از سوی دیگر اگر قرار بود در این حجره را بسوزانند باید در داخل مسجد و قسمت مسقف آن آتش بر میافروختند و در این صورت باید سقف مسجد نیز میسوخت. از سویی حد اکثر فاصله بین این حجره و منبر رسول خدا کمتر از ده متر بود. یعنی علی(ع) صدای ابوبکر را میشنید و نیاز نبود قاصدها مکرر رفت و آمد کنند و پیام ببرند و بیاورند. اما خانه حارثه که خانه فاطمه(س) شد حدود ۲۰۰ متر با مسجد فاصله داشت. در هم در حیاط بود و محکم و علی(ع) و یارانش هم در جلسهای مشغول صحبت، نیاز بود تا قاصد از مسجد پیام را به خانه فاطمه (س) ببرد و جواب را باز آورد.
محققان معاصر حوزوی که زحمت زیاد کشیده اند و کتابها و مقالاتی در باره مدینه نوشته اند و از جمله کتاب مدینه شناسی را مکان خانه ابوایوب را در قسمت جنوبی مسجد حدودا رو به روی محراب و منبر نشان داده اند و با مکانی که اینجانب گفتم فرق دارد. گمانم منشا خطای این دوستان جملهای و کلمهای از ابن شبه باشد که وقتی از خانه عثمان و بعد از آن از خانه ابو ایوب نام میبرد از عبارت کانت فی القبله بهره برده است. بعد از چند سطر دو باره از عبارت و کانت فی قبله الجنائز سخن گفته است. محققان محترم به گمانم از این دو عبارت قبله المسجد فهمیده اند در حالی که در متن قرینه وجود دارد. از خانه عثمان سخن میگوید سپس از خانه ابوایوب که دیوار به دیوار آن است و ضمن آن گفته است و کانت فی القبله یعنی در جهت قبله خانه عثمان. عبار قبله الجناثز در واقع تفسیر عبار و کانت فی القبله است. خانه ابوایوب درست در سمت قبله خانه عثمان واقع بوده است و خانه حارثه در قبله خانه ابوایوب انصاری.
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍هم کاسه شدن #وهابیت_با_فرقه_صرخی
_اخیرا کیلیپی در انکار شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)از عده ای عراقی توسط شبکه های وهابیت درحال پخش است و با تکیه بر این کیلیپ مدعی هستند که شیعیان عراق بیدار شده و متوجه شده اند که شهادت حضرت فاطمه(س)افسانه است.
_اما حقیقت ماجرا و دروغ وهابیت در اینجاست که این افراد شیعه نیستند،بلکه فرقه منحرف و ضاله و یهودی بعثی میباشند و رهبرشان هم شخصی بنام صرخی است.
_این فرقه همانند جریان انحرافی اَحمدبصری،برخواسته از دل یهود و آل سعود میباشد،تا بلکه بتوانند با استفاده از این نوع فِرَق به نفع خود و بر علیه مکتب اهلبیت(علیهم السلام)سوءاستفاده کنند.
_درحقیقت این جریانات بردار ناتنی وهابیت هستند که الحمدلله سالها قبل انحرافات و بیوگرافی امثال این فرقه ها و فتنه ها توسط شیعیان برای همه بیان شده است.
_یکی از بزرگترین اهداف تأسیس این فرقه ضاله ی بعثی و سعودی،دشمنی با ایران و ایرانیان است و این جریان در تمامی حملات به کنسولگری ایران در عراق نقش مهمی داشته و اتفاقا درهمین کیلیپ هم ایرانیان را مجوسی معرفی میکند.
_این کیلیپ و همچنین حمایت وهابیت خبیث از این جریانات بهترین مدرک در اثبات همین مطلب به شمار می آید.
12.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🔴🎥سوءاستفاده سربازان آمریکایی از زنان کره ای*
دیکتاتوری آمریکا در خاک کره جنوبی
بردگی جنسی زنان کره
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یکی از هموطنان ایرانی ساکن آلمان این ویدیو را گرفته و برای امیرمحمد زند بازیگر کشورمان فرستاده است
امیرمحمد زند طی چند روز گذشته از مردم ایرانی مقیم خارج از کشور خواسته است از مشکلات اروپا فیلم گرفته و برایش ارسال کنند و او نیز پخش کند.
🔴 رتبه ۹۲ ایران بین ۱۱۸ کشور در شفافیت بودجه
فرهیختگان:
🔹براساس روششناسی سازمان بینالمللی همکاریهای بودجهای (IBP) (گزارش مطالعات اندیشکده سیاستگذاری اقتصادی تهران، نادری، ۱۳۹۹)، میزان شفافیت بودجه ایران در گروه «اطلاعات حداقلی» قرار میگیرد.
🔹امتیاز ایران ۲۹ و رتبه ۹۲ را از میان ۱۱۸ کشور دارد، درحالی که سطح مناسب امتیاز شفافیت بودجه از ۶۱ تا ۱۰۰ است.
🔹در ایران، چهار سند (بودجه شهروندی، گزارش عملکرد ضمن سال، میانسال و پایانسال) از هشت سند کلیدی بودجه و پنج سند پشتیبان برای عموم مردم تولید و منتشر نمیشود.
پ.ن:
🔹حضرت امیر ع: أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ حَقّاً عَلَى الْوَالِي.....إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْبٍ [بدانيد، حقى كه شما بر عهده من داريد....چيزى را از شما مخفى ندارم، جز اسرار جنگ ]
نهج البلاغه، نامه۵۰
🔻اسلامی بودن به شعار و ادعا نیست، این ارقام گویای این است ما چقدر از اصول حکمرانی علوی فاصله داریم. بودجه ایران در سال 2017 امتیاز 29 و رتبه 84 را از میان 117 کشور و در سال 2018رتبه95 و 2019 رتبه 92 می باشد! این آمار هم در نهادهای پژوهشی داخلی تهیه و هم آمارهای جهانی تایید میکند. معنای این حرف این است کشور در یک تاریکخانه دارد اداره میشود و عدم شفافیت چیزی جز تولید فساد و رانت نیست.
https://b2n.ir/x12000
محمدامین_رضایی
🔴 رتبه بیستم ایران در میزان عملهای جراحی پلاستیک در جهان
عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان:
🔹بالاترین میزان عملهای جراحی پلاستیک به ترتیب شامل ایالات متحده آمریکا، برزیل، کره جنوبی و هند است و ایران در این آمار رتبه بیستم را به خود اختصاص داده است.
🔹از هر ۱۰۰۰ نفر ۶ نفر عمل جراحی انجام میدهند.
🔹از نظر نوع جراحی، ایران رتبه اول در جراحی بینی را به خود اختصاص داده است.
🔹اغلب عملهای زیبایی زنان بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی انجام میشود.
🔹نتایج یک پژوهش نشان میدهد که با افزایش میزان تحصیلات زنان استفاده از بوتاکس و ژل افزایش مییابد.
🔹با افزایش میزان تحصیلات گرایش به عمل بینی در زنان بیشتر میشود./ایسنا
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الواح ایرانی در آمریکا!
تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل:
🔹 آمریکا باید سی هزار لوح ارزشمند هخامنشی را که حدود نود سال پیش، برای مطالعه با قرار امانت سه ساله به موسسه شرق شناسی شیکاگوی آمریکا رفته بی بهانه و کامل تحویل دهد.
یک ادعا :
آرامستانها یکی از دلایل شیوع سرطان بین مردم
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مرجانه خراط صادقی، دکترای محیط زیست و نخبه علمی عضو مجمع نخبگان دانشگاهی حوزوی مازندران در این باره گفت:سنگهای گرانیتی در آرامستانها به فراوانی استفاده میشوند و تحقیقات نشان داده است استفاده از این سنگها به دلیل داشتن مواد پرتوزا مانند اورانیم یکی از دلایل بروز برخی سرطانهاست.
سنگ گرانیت یکی از سنگهایی است که کارشناسان زمین شناسی و مهندسان معدن توصیه میکنند از آن فقط در نمای بیرونی ساختمانها استفاده شود. آژانس محافظت محیط زیست آمریکا نیز اعلام کرده بود سنگهای گرانیتی باعث ایجاد میزانی بیش از حد معمول گاز رادون در هوا میشوند که با توجه به وجود ۴ پیکوکوری از این گاز در هوا، خطر آن مانند خطر دود کردن یک پاکت سیگار در روز است.
به گفته کارشناسان سنگهای گرانیتی در فضایی که نمور هستند و باد در آنها جریان دارد پرتوزاتر میشوند و سلامت افرادی که در معرض این پرتوها قرار میگیرند به خطر میافتد.
استفاده از سنگهای گرانیتی سالهای اخیر در آرامستانها افزایش یافته است.
30.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اروپای قرون وسطی برای فراگرفتن علوم روز آن زمان که درجهان اسلام سرآمدشده بود ؛
دانشجو به سرزمین #اندلس مسلمان که نزدیکترین و قابل دسترس آنان بود،اعزام کردند؛
علوم روز را یاد گرفتند و برگشتند؛
اروپائیان طرح ریزی کردند و با نفوذ در اندلس و سوءاستفاده از نفسانیات مردم اندلس که اسلام شان ناب نبود؛
و اعزام و ارسال دختران و زنان چشم آبی و مو طلائی و حتی رایگان در اختیار گذاردن............................
اندلس شد #اسپانیا......
هنوز با گذشت این چند صد سال از این تهاجم ، ساختمان کلیساهای قدیمی حفظ شده شهرها معماری مساجد اسلامی حفظ شده است.‼️
با جنگ های صلیبی نتوانستند سرزمین های بیشتری را تصرف کنند
جنگ مذهبی 30 ساله بین خود اروپائیان براه افتاد؛
عهد نامه وستفالی تنظیم و امضاء شد.
و درادامه #رنسانس را در ایتالیا ازشهر ونیز شروع و سپس فلورانس رغم زدند؛
#لیبرالیسم را پایه ریزی کردند؛
به قاره امریکا رفتند و در امریکا چه جنایت ها که تاکنون نکرده اند؛
چه دروغ هائی که در مورد کشف قاره امریکا توسط کریستف کلمپ #اسپانیائی تاکنون به جهان حقنه کرده اند‼️
پای صحبتِ دخترانِ آیتالله
کتاب «زهرا، ماهمنیر و مهرماه؛ خاطرات دختران یک مرجع دینی» سرگذشت سه تن از دختران آیتالله شیخ محمدجعفر محلاتی از مراجع بزرگ شیراز در دوره رضاشاه است. این کتاب از این نظر جالب توجه است که نشان میدهد علمای فارس از جمله شیخ محمدجعفر محلاتی چه تاثیر مهمی در جا افتادن مدارس دخترانه در میان مردم داشتند، عالمی که به هر روی مردم از روی دست زندگیاش الگو برمیداشتند، خودش جزو نخست افرادی بود که دخترانش را به مدرسه فرستاد تا دیگران نیز این کار را بکنند. این کتاب شاهدی گویاست بر اینکه در تاریخ فارس رهبران روشنبین دینی نه مانع، بلکه مشوق تحصیلات عالیه زنان بودهاند تا حدی که آخرین دختر شیخ جعفر محلاتی یعنی مهرماه محلاتی در دانشگاه تهران شاگرد استاد فروزانفر میشود.
اما همه اهمیت کتاب به همین جا ختم نمیشود، روایات این سه خواهر نوع رابطه میان مراجع و رضاشاه را هم نشان میدهد، رابطهای که اتفاقا از جانب نخستین پادشاه پهلوی علاوه بر احترام توام با کمی هراس بود، هراس از وجهه مردمی این عالمان تشیع.
به اجازه آقام مدرسه دخترانه باز کردند
مهرماه محلاتی درباره تاسیس نخستین مدرسه دخترانه در شیراز و نوع مواجهه پدرش با آن چنین روایت کرده است: «به اجازه آقام مدرسه دخترانه باز کردند؛ مدرسه علویه. من هنوز به دنیا نیامده بودم. رفعت خانم و کوکب خانم و زهرا خانم و دخترهای آمیز ابوالفضل، صفیه خانم، علیه خانم، قمرالسماء، دختران آشیخ مرتضی، رفته بودند. خانم لشکری – که حالا همسایه ماست – میگفت: «پدر ما آنقدر متاسف بود که نگذاشت ما به مدرسه برویم. مامیگفتیم آقا شیخ جعفر دخترهایش را برای راهنمایی ما فرستاد به مدرسه. اولین مدرسه دخترانهای که در شیراز باز شد؛ مدرسه خانم علوی [بود] ولی پدر ما نگذاشت ما به مدرسه برویم ما را بیسواد بار آورد. ننگ میدانست ما به مدرسه برویم.» او میگفت: «پدر شما آنقدر روشنفکر بود که او و آمیز ابوالفضل برای تشویق مردم اول دختران خود را به مدرسه فرستادند.» همه علما برای تشویق مردم که نگویند سواد گناه دارد همه دخترهایشان را فرستاده بودند مدرسه، اولین مدرسه دخترانه شیراز.» (ص ۱۰۰)
وقتی رضاشاه حجاب را ممنوع کرد
دختران این عالم بزرگ اجازه یافتند به مدرسه بروند اما این مجوز تنها تا زمانی بود که رضاشاه حجاب از سر زنان نکشیده بود، پس از اجرای این قانون استبدادی، دختران آیتالله نیز اجازه نیافتند به دوره متوسطه قدم بگذارند، اما جالب اینجاست که درس خواندنشان متوقف نشد و با معلم سرخانه توانستند دوران دبیرستان را به پایان برسانند. زهرا محلاتی در این باره میگوید: «وقتی معلم شدیم، دیپلم ششم ابتدایی داشتیم. معلم سرخانه آوردیم؛ و درس خواندیم. امتحان سه کلاس هفتم و هشتم و نهم، متفرقه دادیم؛ و قبول شدیم. برای امتحان شیمی، روز امتحان با چادر رفتیم توی مدرسه. به ما اعتراض کردند که چرا چادر دارید؛ چادر را دربیاورید. ما پا شدیم از جلسه بیرون رفتیم. آمدند دنبال ما که روسری سر کنید؛ ما قبول نکردیم. بعد داداش کوچکم که تهران بودند، رفتند پیش وزیر فرهنگ وقت، صحبت کردند؛ همه امتحانها را دادیم.» (ص ۴۹)
اما ظاهرا دبیرستان نرفتن به همین سادگیها هم مورد پذیرش دختران مرجع عالیقدر شیعیان در شیراز قرار نگرفت. چراکه ماهمنیر محلاتی در این باره میگوید: «ما همهمان غصهمان بود که نگذاشتند برویم دبیرستان. داداشم کاری میکردند که ما غصه نخوریم. برایمان فرش و پتو خریدند.» (ص ۷۵) اما بیانصافی نمیکند و بلافاصله میگوید به منظور ادامه تحصیل معلم سرخانه برایشان مهیا کردند: «معلم آوردیم که داوطلبانه امتحان نهم بدهیم. معلم سرخانه آوردیم. آقای معاونی محبت کرد و آقای بلوچی را آورد برای زبان انگلیسی. او معروف بود به آقای H. آقای اصلانی را آورد برای ریاضی. آقای نگارگر معلم نقاشیمان بود. دیگه مرتب هم توی اتاق صبح زود معلمها میآمدند. صندلی گذاشتیم دورِ میز. او هم مینشست، درس میداد. موفق هم شدیم. سه کلاس را داوطلبانه متفرقه امتحان دادیم قبول شدیم. (ص ۷۷)
شناسنامه کتاب: محمدجعفر محلاتی و شایسته شریعتمداری، زهرا، ماهمنیر و مهرماه؛ خاطرات دختران یک مرجع دینی، تهران: کویر، چاپ اول، ۱۳۹۹.