امیرکبیر در چه زمان و دورهای امیرِ کبیر شد!
در دورانی به غایت سخت...
در دورانی که دخالت کشورهای خارجی و بیکفایتی مسئولین زیادی در داخل ایران موج میزد.
بینظمی و بیبرنامگی و ضعف امنیت داخلی و نبود برنامههای علمی فرهنگی و...
در دورانی که تک و تنها بود... نشانش هم همان شد که اجماع کردند برای حذفش از سیاستمداری و اداره کشور و حتی به این هم اکتفا نکردند و در سرزمین خودش ترورش کردند...
اما جالب است که نگفت این مملکت دیگر درست بشو نیست. یا من یک نفری چه کاری از دستم مگه بر میآید؟! یا اینها لیاقت وجود مرا ندارند و من بروم خارج جایی که قدر من را بدانند...
بجای فرو رفتن در نقش قربانی، تلاشها کرد برای ارتقا شخصیت و تخصص خودش. بدون وجود امکانات مالی و اعتباری خانوادگی و اجتماعی.
امیر کبیر برای همهٔ غرزنهای ناله کنِ بیهدف و انگیزه با بهانه همیشگی شرایط بیرونی، میتواند الگو و اسوهٔ بزرگی بشود.
امیر کبیر این مرد بزرگ تاریخ ایران، که برای همه قابل قدردانی و احترام است، راه هر بهانهای را برای نداشتن هدف و برنامه، تلاش جدی نکردن و اثرگذاری نداشتن بر همه بسته است.
امروز که شرایط از هر نظر هزار برابر بهتر از گذشته تاریخ ایران است. کارها میشود کرد...
زمان نسبی است. همه ۲۴ ساعت زمان داریم اما یکی میشود امیرکبیر که در سه سال چه کارهای بنیادینی میکند.
جالب است که دغدغه رشد جوانان ایرانی را داشته و استدلال و ایده جالبی داشته. می گفته بجای اینکه ۲۰ نفر از جوانانمان را هزینه کنیم و بفرستیم خارج، ۲۰ متخصص خارجی بیاوریم و استخدام کنیم که ۲۰۰ جوان ما را در داخل کشور آموزش دهد!
چقدر انسان با برخی انسانهای دیگر در خصوص طرز فکر میتواند متفاوت باشد!
یعنی هم جوانان را در کشور حفظ کند. هم وقتی تو استادی را استخدام میکنی عزت با دانشجوی تو در وطن خودش است. اما وقتی دانشجوی تو به خارج میرود عزت و اعتبار برای آن کشور و آن استادان است... اعتماد به نفس کدام جوانان بیشتر میشود؟
تک تک ما هم میتوانیم برای ثبتِ ناممان در تاریخ ایران و جهان، کاری کنیم و البته که نیت، ثبتِ نام نیست. یعنی فرصت داریم کارهای بزرگ و ارزشمندی برای آب و خاک خود کنیم که ارزش بخاطر سپاری ما را داشته باشد.
برای عزت و تعالی و سربلندی کشوری که نان و نمکش را خوردیم تا رشد و نمو کنیم، خط و نشان نکشیم، دائما معترض نباشیم، با ادای روشنفکری، نقدها و بررسیها نکنیم اما عملا هیچ خروجی و دستاورد ارزشمندی برای میهن خود نداشته باشیم. طلبکار نباشیم. وظیفه شناسی کنیم. بگوییم من هم جنسی از جنس امیرکبیرِ زمان خود خواهم شد...
فهرست کردن کارهای بزرگی که این مرد با عظمت در ایران کرده، قابلیت حتی فهرست سازی در این فضا را ندارد.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/امیرکبیر
@ninfrance
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (ع)
👈 این فیلم کوتاه بخشی از مستند Double Joumey است که ادعا شده در سال ۱۳۱۸ خورشیدی (۸۲ سال قبل) توسط یک گردشگر سوئیسی به نام الامایارد ضبط شده است. این گردشگر سوئیسی در میان شرارههای جنگ جهانی دوم به همراه دوستش راهی شرق میشود و با یک ماشین سواری از راه افغانستان خود را به ایران میرساند و با دوربینی که زیر لباسش پنهان کرده بود، وارد حرم میگردد؛ آنگاه اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (ع) را در تاریخ ثبت میکند. گفته میشود که صدای گوینده فیلم، مربوط به ایرِن ژاکوب (Irène Jacob) هنرپیشه سوئیسی تبار فرانسه است که بعدا صدایش روی فیلم قرار گرفته است.
🔺یک نگاره تاریخی
💥حضرت امام رضا (ع) و زینب کذابه!
🔰 شرح نگاره فالنامه تهماسبی: بر اساس روایتی از کشف الغمه اربلی زنی ادعا کرد که من زینب دخت حضرت زهرا (س) هستم. حاکم او را احضار و با حضرت رضا (ع) روبرو کرد. آن حضرت فرمودند: اگر راست میگویی به پیش درندگان برو چرا که درندگان به فرزند حضرت زهرا (س) گزندی نمیرسانند! حاکم دستور داد او را در برابر حیوانات درنده انداختند و بدین گونه حیوانات او را پاره پاره کردند. در روایات شیعه شبیه این روایت برای امام جواد و امام هادی علیهما السلام گزارش شده است.
ماجرای نقش دو شیر در حال بلعیدن یک مرد در بالای ایوان نقارهخانه در صحن انقلاب (صحن عتيق با اسماعيل طلا ) حرم مطهّر رضوی؛
🌱در این صحنه مردی با ریش و سبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شدهاند.
یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را میدرد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است.
🔸بعد از جریان اقامه نماز استغاثه باران در مرو توسط حضرت امام رضا و بارانی که بلافاصله بارید آن هم در فصل تابستان، محبوبیت امام رضا در بین مردم چندین برابر شد و مأمون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام را بشکند.
🔸نقل شده است که فردی به نام حمید بن مهران در مجلسی که مأمون عمداً ترتیب داده بود، امام را با بی ادبی به سحر و عوام فریبی متهم کرد و خودش طلب معجزه ی زنده کردن شیرهای روی پرده و خوردنش را کرد.
🔸امام رضا بلافاصله به نقش شیرهای روی پردهای اشاره کردند که پشت سر مأمون قرار داشت و فرمودند:
"این ملعون را ببلعید!"
بیدرنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند (خلق شدند) و او را بلعیدند، به طوری کوچکترین اثری از او هم باقی نماند و دوباره با اشاره امام به جای خود برگشتند.
🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: پسر رسول الله؛
خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید ، اگر میخواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم!
امام رضا فرمودند:
من اگر خلافت را می خواستم، به تو مهلت نمیدادم ،
ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم.