چرا برای زنانی که امشب، در بیمارستان شفای غزه مقابل همسرانشان مورد تجاوز قرار گرفتند و کشته شدند هشتگ نمیزنید؟ زن نبودند؟ نباید زندگی میکردند؟ یا حق آزادی نداشتند؟
پ.ن:
🔴✍ ترجمهی متن آتشین و جالب توجه #مازن_ادریس
🌐 #ببخشید_جمیله_الهسی
تو مهسا امینی نیستی!!
و داستان تو در مورد تجاوز و قتل تعدادی از زنان ایرانی به دست سپاه پاسداران نیست!!
تا اینکه کانال ها و شبکه های اجتماعی عربی فریاد از مظلومیت آنها برآورند و حاکمان و مردم عرب به خشم بیایند!!
و سخنان پرطنین جهادی و اشعار ملی گرایانه بر تابوت عزتشان منتشر شود تا احساسات مردم را برانگیزد و غیرت اسلام را در آنها به جوش آورد و غیرت عربی را !!
و بیانیههایی از سوی اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس در محکومیت تراژدی آنها و یا حتی وزارت خارجه عربستان و مصر در ابراز نگرانی دو کشور بزرگ عربی منتشر شود!!
یا بسیج عمومی ارتش های عربی اعلام شود خدای نکرده!!
ببخشید جمیله الهسی، تو فلسطینی هستی و ایرانی نیستی!!
و آن زنانی که سخن از تجاوز به آنها و هتک آبرو و حرمتشان و کشته شدن آنان توسط ارتش رژیم اسرائیل میگویی، زنان فلسطینی هستند و نه زنان ایرانی که توسط سپاه پاسداران به آنها تجاوز شده و کشته شده باشند!!
پس ساکت باش و با فریادهایت که ایران حامی آن است، روابط ما با اسراییل را بر هم نزن که ارتباط ما با اسرائیل بر اساس کتاب خدا و سنت رسولش «صعسم» [۱] !!
[۱] اصطلاح وهابیان هنگام آوردن نام پیامبر(ص)
🌙 حال و هوای مردمان عهد قاجار در ماه رمضان /
✍🏻 عبدالله مستوفی
🔹 «دیگر از اوقاتى كه ما خیلى مترصّدِ رسیدن آن بودیم، ماه رمضان بود. زیرا در این ماه، هم در وضع زندگى عمومى و خصوصى تغییراتى حاصل میگشت و مقصود اصلى ما كه تخفیف از ساعات مكتب باشد بیشتر از ماه محرّم و صفر بود؛ بالاختصاص كه از وقتى كه من به سنّ تمیز رسیده بودم، این ماه در تابستان بود. هم خوراكى در خانه فراوان بود، و هم ما وقت بازى و تفریح زیادترى در اختیار خود داشتیم.
🔸 ... روزهاى جمعه و اِحیاها هم كه تعطیل بود، براى نماز جماعت، لَلِه یا آخوند[مکتبمان] ما را به نماز جماعت هم میبردند و هر یك از من و برادرم را در یك طرف خود جا میدادند كه رسم نماز خواندن به جماعت را یاد بگیریم.
🔹 ماه رمضان، ماه قرآنخوانى است، بعضى بودند كه هر روز یك قرآن تمام میخواندند. ... بعضى از اهل خیر، قبل از ماه چندین جلد قرآن خریده، به این و آن میدادند. و بیشتر، زنها و مردمان پولدارِ بیسواد به این خیرات اقدام میكردند تا حالا كه خود از قرآنخواندن محروماند، وسیلهٔ قرائت براى سایرین تدارك كرده باشند.
🔸 كمتر كسى بود كه سواد داشته باشد و ماه رمضان یك قرآن تمام ختم نكند. حتّى در میان عوام معروف بود كه هر كه قرآنى در ماه رمضان شروع كند و نیمهتمام گذارد، مقروض خواهد شد!
🔹 نوكرهاى ما همه گرَكانى و باسواد بودند و وقتى از پشت اطاق آنها میگذشتى، صداى زمزمهٔ قرآنخوانى آنها بلند بود.
🔸 مسجدها عموماً پر میشد. مردم از هر طبقه و هر صنف، نماز ظهر و عصر را به جماعت میخواندند. بعد از نماز، امام مسجد اگر از اهل فضل بود، خود به منبر میرفت و مردم را موعظه میكرد. چنانچه بهاصطلاح دست منبر نداشت، واعظ دیگرى از واعظهاى شهر دعوت شده بود كه بعد از نماز براى مردم موعظه كند.
🔹 روزهاى جمعه و اِحیاها به مناسبت تعطیل، مساجد پرجمعیّتتر از سایر روزها میشد. بعضى از مقدّسین هم بودند كه قبل از افطار به مسجد رفته، نماز مغرب و عشا را هم به جماعت میخواندند. و بعضى كه خیلى مقدّس بودند، صبحها هم همین كار را میكردند؛ ولى صبح و مغرب و عشا دیگر بعد از نماز موعظه در كار نبود. زیرا احتیاج به خواب و خوراك، محلّى براى شنیدن وعظ باقى نمیگذاشت و مؤمن به عجله خود را به خانه میرساند كه سر سفرهٔ دراز، پهن، و یا در رختخوابِ پهن، دراز شود!
🔸 شبهاى ماه رمضان را بهخصوص در تابستان، مردم تا صبح بیدار میماندند و این كار در تمام طبقات مرسوم بود. بعضى مشغول عبادت و خواندن دعا و قرآن میشدند و براى درك ثواب هر شب تا صبح بیدار میماندند. زمرهاى، شبها بیدار میماندند كه صبحها لامحاله تا نزدیك ظهر بتوانند بخوابند و اثر روزه در آنها كمتر باشد.
🔹 بالأخره دستهٔ سومى هم بودند كه شب را به قمار صبح میكردند، و میگفتند: اگر به این سرگرمى مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز، دیگر خواب نمیروند و روزه براى آنها مشكل خواهد شد. این دسته، بیشتر اعیانزادهها بودند، ولى روزه را در هر حال میگرفتند. و اگر اشخاصى بودند كه میخواستند طفره بروند، چون حتّى در خانهٔ خود هم جائى نداشتند كه روزهخورى كنند، ناچار بودند همرنگ جماعت باشند.
🔸 مرحوم احمد منشور میگفت: با برادرم موقّر، شبى در مجلس قمار تا صبح مشغول بودیم. چون به سحرى نرسیدیم روزه را خورده، بعد به منزل آمدیم. خبر روزهخورىِ ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود! همین كه وارد شدیم، مادرم از ما رو گرفت! چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میكردند! قدغن شده بود [و] نوكر و خدمتكار دور و ور ما نمیآمدند. غذا كه براى ما میآوردند، در اطاق گذاشته فرار میكردند. ظرفهاى غذاى ما را علیحده و مخصوصاً در حضور ما كنار حوض خاكمال میكردند! تا بالأخره به وساطت برادرهاى بزرگتر، ما را توبهٔ رسمى دادند. آنوقت ما را به عضویّت خانه پذیرفتند!
🔹 مسافرى كه بعد از ظهر به شهر وارد شده و روزه نبود، اگر از خانه بیرون میرفت، تا برگشتن به خانه لبخشك بود. ناخوشها كه شرعاً باید روزهٔ خود را بخورند، در بیرون خانه همرنگ جماعت بودند. اگر كسى پیدا میشد كه بخواهد خود را ناخوش قلمداد كرده و بدینوسیله روزهخورى كند، طبیبى كه تصدیق مرض بدهد ولو شفاهى و براى متقاعد كردن اهل خانه هم باشد، گیر نمیآورد!
🔸 اطبّاى آن دوره حتّى یهودیهاى آنها، ولو براى روزهخورى هم، احترام تصدیق خود را داشتند و مثل امروز براى خواهش دوست و رفیق و جلب مادّه، تصدیق غیرواقع نمیكردند.»
📚 (عبدالله مستوفی؛ شرح زندگانی من، ج۱، ۳۲۷ - ۳۲۹)
#ماه_رمضان_در_زمانه_قاجار
به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند، دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد.
این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال روزه را می گرفتند، چون اگر نمیگرفتند،درخانه خودشان هم، جا نداشتند.
مرحوم «احمد منشور» میگفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتد و فرار میکردند. ظرفهای غذای مارا علی حده در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
..محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. ...دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند . طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت . ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد . محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد. اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را میداد . خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
#منبع:
عبدالله مستوفی ،
شرح زندگانی من
تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه جلد اول/ نشر هرمس
🔻 آداب و رسوم رمضانی ترکیه
◻️وجود طبل زن هادر وقت سحر یکی از فرهنگ های جالب در ترکیه است. این افراد هنگام سحری خوردن و عبادت با نواختن طبل، مردم را بیدار می کنند.
◻️مردم به هنگام غروب و وقت افطار با شنیدن صدای شلیک توپ متوجه زمان افطار شده و روزه خود را باز می کنند. سنت های قدیمی این گونه حتی با وجود توسعه شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی نیز در ترکیه برپا هستند.
◻️این ایام هر چند همه روزه نیستند، اما افرادی که روزه نمی گیرند به همشهریان روزه دار احترام گذاشته و از خوردن و آشامیدن در مکان های عمومی ممانعت می شود. در این ماه مصرف مشروبات الکلی نیز در ترکیه به حداقل می رسد.
◻️یکی از باورهای مردم ترکیه این است که هنگام افطار همه باید سر سفره افطاری حاضر باشند و به همین سبب نیز در بیشتر شهرها سنت «اطعام روزه داران» رایج می باشد.
◻️عید سعید فطر بعد از عید قربان دومین عید رسمی ترکیه محسوب می شود و سه روز تعطیل است. عید فطر را در ترکیه «عید رمضان» می گویند و البته این روز به دلیل مصرف زیاد شیرینی و شکلات به خصوص برای هدیه دادن به کودکان به شکر بایرامی (عید شکر) معروف شده است.
https://hawzahnews.com/news/897357
••✾••
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تاریخ_قاجار
#روزه
#رمضان
📽 ماه رمضان در دوران قاجار
📝 چقدر مردم مراقب ماه رمضان بودند! وقتی کارگران نصف روز کار میکردند و اجرت تمام روز را دریافت میکردند...
┅┅❅❈❅┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 رومینا، دختر زرتشتی در مصاحبه به FRANCE24 میگوید:
🔘 ما زرتشتیان، ماه رمضان روزه نمیگیریم، اما حرمت نگه میداریم و در ملأ عام چیزی نمیخوریم. در محرم هم احترام نگه میداریم و عروسی نمیگیریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: رسانهها بیش از موشک و پهپاد بر دشمن اثر میگذارد
🔹شعر رسانه است. امروز در دنیا چالشها و درگیریها، چالشهای رسانهای است.
🔹رسانهها بیش از موشک و پهپاد و هواپیما در عقبراندن دشمن تاثیر میگذارند و دلها و ذهنها را تحت تاثیر قرار میدهند. هر کس رسانه قویتر داشته باشد در اهدافی که دارد موفقتر خواهد بود.
🔹رسانۀ شعر فارسی باید انتقالدهندۀ پیامهای دینی، تمدنی، ایرانیگری و ایستادگی شجاعانۀ ملت ایران باشد.
تهمت پر طلاق بودن امام حسن مجتبی
عبدالله بن سنان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند: «ان عليا قال و هو على المنبر: لاتزوجوا الحسن فانه رجلٌ مِطلاق. فقام رجلٌ من هَمْدان فقال: بلى و الله لنزوجنهُ و هو ابن رسول صلى الله عليه و آله و سلم و ابن اميرالمؤمنين فإنْ شاء امسك و إنْ شاء طلق[۱۹]؛ على بن ابيطالب در حالى كه بر روى منبر بود، فرمود: دخترانتان را به ازدواج فرزندم حسن درنياوريد؛ زيرا او، مردى است كه زياد طلاق مى دهد. در آن هنگام مردى از اهل هَمْدان برخاست و گفت: سوگند به خدا! ما دخترانمان را به ازدواج او درخواهيم آورد؛ زيرا او فرزند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين عليه السلام است. پس چنان چه او را خواست، نگه مى دارد و اگر نخواست، طلاق مى دهد.»
مرحوم كلينى از يحيى بن ابى يعلا نقل مى كند از قول امام صادق عليه السلام: «همانا حسن بن على پنجاه زن را طلاق داد و اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: اى مردم كوفه! به حسن زن ندهيد؛ زيرا وى، مردى است كه زنان را طلاق مى دهد...».[۲۰]
در محاسن برقى از امام صادق عليه السلام روايت شده است: «مردى خدمت اميرالمؤمنين رسيد، عرض كرد: آمده ام با شما مشورتى بكنم؛ زيرا حسن و حسين و عبدالله بن جعفر جهت خواستگارى دخترم آمده اند. حضرت فرمود: كسى كه مورد مشورت قرار مى گيرد، بايد امين باشد؛ راجع به فرزندم حسن، همانا او زنان را طلاق مى دهد و اما حسين براى دخترت بهتر است، پس دخترت را به ازدواج حسين درآور.»[۲۱]
بررسى روايات
گرچه روايات فوق از روى حُسن نيت و البته مقدارى هم از روى ساده انديشى و كم دقتى، در بعضى از كتاب هاى شيعه به مناسبت هاى خاص آمده است؛ اما بررسى سند و محتواى احاديث، وجود ضعف و خدشه در آن ها را ثابت مى كند.
اما ضعف سند حديث
در سلسله سند حديث اول، كه از عبدالله بن سنان نقل شده بود، دو نفر از راويان به نام هاى حميد بن زياد و حسن بن محمد بن سماعه، قرار دارند كه هر دو از «واقفيه» هستند و قولشان در صورتى مورد قبول است كه معارضِ قطعى نداشته باشد و حال آن كه در اين جا معارض وجود دارد؛ زيرا مبغوضيت طلاق از ديدگاه اسلام و احاديث نورانى بركسى پوشيده نيست. و حديث نبوى «اَبْغَضُ الحلالِ الى الله، الطلاق؛ مبغوض ترين كار حلال در نزد خدا، طلاق است». مؤيد مطلب است.
و حديث دوم، كه از يحيى بن ابى يعلا نقل شده است، اين نام در كتاب هاى رجال براى دو شخص آمده است كه يكى معروف به «كوفى» است و البته توثيق هم شده و اما ديگرى معروف به «رازى» است كه مورد بحث بوده و توثيق نشده و چگونگى وضعيت وى مجهول است.
و اما روايت سوم كه از محمد بن على برقى كوفى نقل شده، باز هم به رغم توثيقش، خالى از اشكال نيست؛ چون او در نقل روايات به افراد ضعيف اطمينان مى كرده. مرحوم نجاشى گفته است: «محمد بن على برقى، مردى صد درصد قابل اطمينان است ولكن در نقل احاديث، بر افراد ضعيف اعتماد كرده است و هم چنين داراى روايات مرسله فراوانى است.» از اين رو اعتماد بر روايات ايشان، كه معارض هم دارد، مشكل است.
نقد و بررسى محتواى احاديث
اشكالات مهم ديگرى هم از حيث محتوا بر آن وارد است؛ چرا كه در روايات فوق، واژه «مِطلاق» آمده كه به امام حسن عليه السلام نسبت داده شده بود. در حالى كه طلاق هاى مكرر، مستلزم ازدواج هاى متعدد است؛ كه در بحث قبل، اين اتهامات رد شد. ضمناً در اين جا سؤالى پيش مى آيد كه: چرا امام عليه السلام بدون مطالعه و شناخت، ازدواج مى كرده تا بعد از مدت كوتاهى مجبور به طلاق شود؟ وانگهى زنان مُطلقه، از چه خانواده هايى بوده اند و سبب جدايى چه بوده است؟ چه كسانى بر طلاق شهادت داده اند و زن هاى مطلقه، پس از طلاق، به همسرى چه كسانى درآمده اند؟
همه اين سؤالات، بى جواب مانده است. در صورتى كه افراد ديگرى كه اصلاً قابل قياس با امام نبوده اند؛ احوالاتشان مورد به مورد آمده است. مجموع مطالب فوق اشكالاتى است كه بر احاديث نقل شده وارد شده است. اما اشكال ويژه اى هم بر حديث سوم، يعنى حديث برقى، مطرح است كه در ذيل به صورت پرسش مطرح خواهد شد:
مشورت كننده چه كسى بود؟
ـ آيا او به صلاح ديد حضرت امير عليه السلام عمل كرد تا بتوان آن را شناخت؟ ـ برترى حسين عليه السلام بر حسن عليه السلام روشن شده است؛ اما برترى او بر عبدالله بن جعفر چه بوده است؟ ـ چه شد كه يك دفعه، سه نفر (دو برادر و يك عموزاده) باهم به خواستگارى دخترى رفتند؛ آن دختر كه بود و چه امتيازى داشت؟ ـ آيا اين مشورت قبل از سفارش على عليه السلام نسبت به زن ندادن به حسن عليه السلام بوده است يا بعد از آن؟
روايات اهل سنت
الف) ابن شهر آشوب، به نقل از كتاب «قوت القلوب» ابوطالب مكى مى گويد: «همانا او (حسن بن على) با 250 زن ازدواج نمود و گفته شده 300 زن! على از اين ماجرا رنج مى برد و زجر مى كشيد تا اين كه روزى در خطبه اش فرمود: حسن را زن ندهيد كه او زياد طلاق مى دهد...»
📌آیا امام #حسن و امام #حسين علیهم السلام در #فتوحات #ایران شرکت داشتند؟
✅ #پاسخ:
◀️روایت حضور حسنین(ع) در فتوحات #ایران اولین بار در #تاریخ #طبری نقل شده است و از آنجا به دیگر منابع سرایت کرده است.
◀️#طبری در مقدمه کتاب خود توضیح می دهد که کارش جمع آوری مطلق اخبار است. چه متعارض وچه صحیح.
◀️طبری، از #جاعلان حدیث همانند #علی_بن_مجاهد و #سیف_بن_عمر هم روایت نقل کرده است.
◀️طبری، درباره #فتوحات #طبرستان دو روایت نقل کرده است. که تنها در یکی از آنها اسم #حسنین(ع) آمده است و در روایت دیگر، نامی از آنان نیست.
◀️در سند روایات شخصی بنام #علی_بن_مجاهد قرار دارد که بزرگان دانش رجال اهل تسنن، وی را #کذاب دانسته و سند روایت وی را به دلیل انقطاع، #مرسل می دانند. یعنی گوینده اصلی خبر مشخص نیست.
📚عسقلاني، تقريب التهذيب، ج1، ص405،
📚عسقلانی، تهذيب التهذيب، ج7، ص330،
📚ابن الجوزي، الضعفاء و المتروكين، ج2، ص198،
📚ابن حماد، الضعفاء الكبير، ج3، ص252.
◀️افزون بر کمی سن حسنین(ع) برای حضور در نبرد ایران، #امیرمومنان علی(ع) در دوران #خلافت خویش نیر برای حفظ جان آنان، از حضورشان در صحنه نبرد جلوگیری می کرد؛ زیرا آنان #امامت امت را باید بعد از وی برعهده بگیرند.
◀️در برخی منابع آمده است که امام #حسن(ع) و امام #حسین(ع) در زمان خلافت #عمر به غاصب بودن وی اعتراض کرده است.
◀️امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به حمایت از #ابوذر، از #عثمان انتقاد کرده اند.
◀️باتوجه به انتقاد اهل بیت(ع) از #خلفا، چگونه امکان حمایت حسنین(ع) از #فتوحات بی مبنا وجود دارد و چگونه برخی روایات جعلی همکاری در فتوحات را نقل می کنند.
📚ابن عساکر، الاصابه، ج2، ص69.
◀️در روایت جعلی طبری آمده است که،
#حسنین(ع) برای فتح #طبرستان #خدعه و نیرنگ کرده اند، و حال آنکه این سخن درباره کسی که قرار است امام #معصوم امت جامعه باشد، عقلا پذیرفتنی نیست.
◀️به نظر می رسد انگیزه #جعل_خبر، یا توجیه #فتوحات #خلفا است که بگویند از آل علی(ع) هم در آن حضور دارند، یا با جعل خبر درباره حضور صحابه در مناطق، #قداستی را برای مناطق مفتوحه درست کنند.
📝نظر استاد مطهری درباره نسبت کثرت طلاق به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
🔹در برخی از روایات، حضرت مجتبی علیه السلام مطلاق (کسی که زیاد طلاق میدهد) عنوان شده است. به عنوان نمونه در کتاب کافی جلد6 صفحه56 دو روایت درباره کثرت طلاق حضرت مجتبی علیه السلام نقل شده با این مضمون که امام علی علیه السلام در بالای منبر فرمودند که "دخترتان را به ازدواج فرزندم حسن درنیاورید چون که او زیاد طلاق میدهد."
🔸این نقل با نصوص متعدد دیگر در مذمت طلاق و خصوصا شخص مطلاق سازگاری ندارد. در حاشیه کتاب کافی چاپ دار الحدیث جلد11 صفحه468 نظرات مختلفی را پیرامون این روایت جمع آوری کردهاند که یکی از آنها جعلی بودن این روایات است. استاد مطهری از جمله کسانی است که توضیحات نسبتا مبسوطی را در راستای جعلی بودن این اتهام دادهاند. آنچه در ادامه ذکر میشود توضیحات ایشان پیرامون این نسبت در کتاب "فقه و حقوق" است.
💬لازم است به يك شايعۀ بىاساس كه دست جنايتكار خلفاى عباسى آن را به وجود آورده و در ميان عموم مردم شهرت يافته، اشارۀ مختصر بكنم. در ميان عموم مردم شهرت يافته و در بسيارى از كتابها نوشته شده كه امام مجتبى فرزند برومند امير المؤمنين عليه السلام از كسانى بوده كه زياد زن مىگرفته و طلاق مىداده است.
💬چون ريشۀ اين شايعه تقريباً از يك قرن بعد از وفات امام بوده است به همه جا پخش شده است و دوستان آن حضرت نيز [آن را پذيرفتهاند] بدون تحقيق در اصل مطلب و بدون توجه به اينكه اين كار از نظر اسلام يك كار مبغوض و منفورى است و شايستۀ مردم عياش و غافل است نه شايستۀ مردى كه يكى از كارهايش اين بود كه پياده به حج مىرفت، متجاوز از بيست بار تمام ثروت و دارايى خود را با فقرا تقسيم كرد و نيمى را خود برداشت و نيم ديگر را به فقرا و بيچارگان بخشيد، تا چه رسد به مقام اقدس امامت و طهارت آن حضرت.
💬چنانكه مىدانيم در گردش خلافت از امويان به عباسيان، بنى الحسن يعنى فرزندزادگان امام حسن با بنى العباس همكارى داشتند، اما بنى الحسين يعنى فرزندزادگان امام حسين- كه در رأس آنها در آن وقت امام صادق بود- از همكارى با بنى العباس خوددارى كردند. بنى العباس با اينكه در ابتدا خود را تسليم و خاضع نسبت به بنى الحسن نشان مىدادند و آنها را از خود شايستهتر مىخواندند، در پايان كار به آنها خيانت كردند و اكثر آنها را با قتل و حبس از ميان بردند.
💬بنى العباس براى پيشبرد سياست خود شروع كردند به تبليغ عليه بنى الحسن. از جمله تبليغات نارواى آنها اين بود كه گفتند ابو طالب- كه جد اعلاى بنى الحسن و عموى پيغمبر است- مسلمان نبود و كافر از دنيا رفت و اما عباس كه عموى ديگر پيغمبر است وجد اعلاى ماست مسلمان شد و مسلمان از دنيا رفت. پس ما كه اولاد عموى مسلمان پيغمبريم از بنى الحسن كه اولاد عموى كافر پيغمبرند براى خلافت شايسته تريم. در اين راه پولها خرج كردند و قصهها جعل كردند.
💬موضوع دومى كه بنى العباس عليه بنى الحسن عنوان كردند اين بود كه گفتند نياى بنى الحسن بعد از پدرش على به خلافت رسيد و اما چون مرد عياشى بود و به زنان سرگرم بود و كارش زن گرفتن و زن طلاق دادن بود از عهده برنيامد؛ از معاويه كه رقيب سرسختش بود پول گرفت و سرگرم عياشى و زن گرفتن و طلاق دادن شد و خلافت را به معاويه واگذار كرد.
💬خوشبختانه محققان با ارزش عصر اخير در اين زمينه تحقيقاتى كرده و ريشۀ اين دروغ را پيدا كردهاند. ظاهراً اول كسى كه اين سخن از او شنيده شده است قاضى انتصابى منصور دوانيقى بوده كه به امر منصور مأمور بوده اين شايعه را بپراكند. به قول يكى از مورخان: اگر امام حسن اينهمه زن گرفته است، پس فرزندانش كجا هستند؟! چرا عدد فرزندان امام اين قدر كم بوده است؟ امام كه عقيم نبوده و از طرفى رسم جلوگيرى يا سقط جنين هم كه معمول نبوده است.
💬من از سادهدلى بعضى از ناقلان حديث شيعى مذهب تعجب مىكنم كه از طرفى از پيغمبر اكرم و ائمۀ اطهار اخبار و احاديث بسيار زيادى روايت مىكنند كه خداوند دشمن مىدارد يا لعنت مىكند مردمان بسيار طلاق را، پشت سرش مىنويسند: امام حسن مرد بسيار طلاقى بوده.
💬اين اشخاص فكر نكردهاند كه يكى از سه راه را بايد انتخاب كنند: يا بگويند طلاق عيب ندارد و خداوند مرد بسيار طلاق را دشمن نمىدارد، يا بگويند امام حسن مرد بسيار طلاق نبوده است، يا بگويند- العياذ باللّٰه- امام حسن پابند دستورهاى اسلام نبوده است. اما اين آقايان محترم از يك طرف احاديث مبغوضيت طلاق را صحيح و معتبر مىدانند و از طرف ديگر نسبت به مقام قدس امام حسن خضوع و تواضع مىكنند و از طرف ديگر نسبت بسيار طلاقى را براى امام حسن نقل مىكنند و بدون اينكه انتقاد كنند از آن مىگذرند.
🔗مجموعه آثار شهید مطهری جلد19 صفحه255
@ttt1400
امام حسن مجتبی (۳-۵۰ق) دومین امام شیعیان ۱۰ سال (۴۰-۵۰ق) امام و حدود ۷ ماه خلیفه مسلمانان بود. اهل سنت ایشان را آخرین خلیفه از خلفای راشدین دانستهاند.
امام حسن بن علی نخستین فرزند امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نخستین نوه پیامبر(ص) است. بنابر گزارشهای تاریخی، نام «حسن» را پیامبر(ص) برای ایشان برگزید و ایشان را بسیار دوست داشت. ایشان هفت سال از عمر خود را با پیامبر(ص) همراه بود و در بیعت رضوان و ماجرای مباهله با مسیحیان نجران حضور داشتند.
فضایل امام حسن(ع) در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. ایشان یکی از اصحاب کسا است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و شیعیان آنان را معصوم میدانند. آیه اطعام و آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره ایشان و پدر و مادر و برادرش نازل شده است. ایشان دو بار کل داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد. گفتهاند به سبب همین بخشندگیها، ایشان را «کریم اهل بیت» خواندهاند. او ۲۰ یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت.
از زندگی ایشان در دوران خلیفه اول و دوم خبر چندانی در دسترس نیست. به دستور خلیفه دوم به عنوان شاهد، در شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم حاضر بود. گزارشهایی نیز از شرکت ایشان در برخی جنگها در دوره خلیفه سوم وجود دارد. از گزارشهای مربوط به این دوره آن است که هر گاه مردم از عثمان نزد امام علی(ع) شکایت میبردند، آن حضرت فرزندش حسن را نزد عثمان میفرستاد، ایشان در شورشهای اواخر خلافت عثمان، به دستور امام علی(ع) به محافظت از خانه خلیفه پرداخت. در دوره خلافت امام علی(ع) همراه ایشان به کوفه رفت و در جنگهای جمل و صفین از فرماندهان سپاه بود.
امام حسن بن علی در ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری، و پس از شهادت امام علی(ع)، به امامت رسید و در همان روز، بیش از چهل هزار نفر با ایشان برای خلافت بیعت کردند. معاویه، خلافت ایشان را نپذیرفت و با لشکری از شام به سوی عراق حرکت کرد. امام مجتبی(ع) سپاهی به فرماندهی عبید الله بن عباس به سمت معاویه فرستاد و خود به همراه یک گروه دیگر به ساباط رفت. معاویه تلاش کرد با طرح شایعاتی میان سپاهیان امام حسن(ع)، زمینه را برای برقراری صلح فراهم کند. در این شرایط، امام حسن(ع) مورد سوءقصد یکی از خوارج قرار گرفت و زخمی شد و برای مداوا به مدائن انتقال یافت. همزمان، گروهی از سران کوفه به معاویه نامه نوشتند و قول دادند امام حسن بن علی را به وی تسلیم کنند یا به قتل برسانند. معاویه نیز نامههای کوفیان را برای حسن بن علی(ع) فرستاد و به ایشان پیشنهاد صلح داد. امام مجتبی(ع) صلح و واگذاری خلافت به معاویه را پذیرفت به این شرط که معاویه بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) عمل نماید و برای خود جانشین تعیین نکند و همه مردم از جمله شیعیان علی(ع) در امنیت باشند. بعدها معاویه به هیچیک از این شرطها عمل نکرد. صلح با معاویه، نارضایتی شماری از یاران امام حسن(ع) را در پی داشت و حتی برخی، ایشان را «مذلّ المؤمنین» (خوار کننده مومنان) خواندند.
ایشان پس از ماجرای صلح در سال ۴۱ قمری، به مدینه بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماند. آن حضرت در مدینه مرجعیت علمی را بر عهده داشت و بنابر برخی گزارشها از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود.
وقتی معاویه تصمیم گرفت برای ولایتعهدی پسرش یزید بیعت بگیرد، صد هزار درهم برای جعده (همسر امام حسن(ع)) فرستاد تا امام را مسموم کند. گفتهاند حسن بن علی(ع) ۴۰ روز پس از مسموم شدن به شهادت رسید. بنابر نقلی، او وصیت کرده بود کنار قبر پیامبر(ص) دفن شود ولی مروان بن حکم و عدهای از بنی امیه مانع این کار شدند. پیکر او در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
نسل امام حسن (ع) از حسن مثنی، زید، عمر و حسین اثرم ادامه یافت. نوادگان ایشان را سادات حسنی مینامند. بسیاری از آنها در طول تاریخ تحرکات اجتماعی و سیاسی داشته و در سده دوم و سوم، قیامهایی بر ضد حکومت عباسی انجام داده و حکومتهایی در نقاط مختلف کشورهای اسلامی بر پا کردهاند. این سلسله از سادات در برخی مناطق همچون مراکش به شُرَفاء معروفاند.
سفره امام حسن(ع)
یکی از آیینهای مذهبی در ایران، سفره امام حسن(ع) است که در آن، برای گرفتن حاجت، نذری داده میشود. پیشینه این سفره را قبل از عصر صفویه دانستهاند. رنگ اشیای موجود در این سفره، باید سبز باشد و در کنار آن، روضه امام حسن(ع) خوانده میشود. در این سفره که بیشتر در میان بانوان رواج دارد، گذشته از خوراکیهای ساده و متنوع، معمولا قرآن و شمع و جانماز و تسبیح نیز گذاشته میشود.
ویکی شیعه