هدایت شده از ذاکرین
#دختر_هندی_که_نذر_زنا_میکرد😳❗️
در شهر بمبی برخی زنان هندو ، اعتقاد داشتند که اگر مشکل شان حل شود، یک روز رایگان خود را در اختیار دریانوردانی قرار دهند که ماه ها از زن و همسر خود دور بودند.
آن ها این #نذر را نذری انسانی و اخلاقی می پنداشتند. یک کشتی همیشه از شبه جزیره عرب به آن جا کالا می برد و مرد مسلمانی به نام ابوحمدون در آن کشتی خدمه بود.
دخترهندی زیبا رویی به نام #تیلا همیشه نذر می کرد تا خود را به مردان آن کشتی هدیه کند.
تیلا دختر زیبا وخوش هیکل هندی پیش ابوحمدون رفت که #ناگهان_صحنه_عجیبی_دید
❌بــراے خواندن ادامـہ داستان ڪلیڪ ڪنید❌
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
❌ غم انگیزه اما واقعیه ‼️
شکمِ چهارمم بود و شوهرم گفته بود اگه اینبار #پسر نشه بیمارستان #دنبالت_نمیام بمون همونجا!
روزی هزاربار #نذر میکردم ، همش زیر لب میگفتم خدایا این دخترام دسته گلنا یوقت بدت نیاد به #ناشکریای این مرد !
#شکم_چهارمم_هم_که_دوباره_دختر_شد !
یمدت باهام حرف نمیزد و تا تکون میخوردم بهم میگفت روت #زن_میگیرم پسر بیاره !
یه روز اومد بهم گفت میخوام با دوستام برم شهرستان و رفت که از #اقبال سیاهم ۳ روز بعد خبر رسید .... ادامه داستانو بخون مو به تنت سیخ میشه👇
https://eitaa.com/joinchat/3185705294C9f7a3565a1