eitaa logo
توییتا
10.2هزار دنبال‌کننده
42هزار عکس
12هزار ویدیو
37 فایل
رهبر انقلاب: "جهاد تبیین، فریضه‌ای فوری و قطعی است." ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ✅ کپی از مطالب کانال، مشروط بر ذکر صلوات برای شهدا، بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 ارزش پرچم مشکی ماه محرم 📢 امام صادق (ع) : 💠 هر کس در ایام عزای جد ما #حسین «ع» ، بر سر در خانه خود #پرچم_مشکی نصب نماید مادرم حضرت #زهرا (سلام الله علیها) هر روز او و اهل آن خانه را دعا می کند . #سلام‌_بر‌_محرم #حب‌_الحسین‌_یجمعنا "golestani" @twiita
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃حضرت (س) فرمودند: و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى كه با و زبان تسلیم ما هستند افراد بهشتیان خواهند بود. 📚بحارالا نوار: ج 68، ص 155، س 20، ضمن ح 11 @twiita
‏ای نور چشم، ای ‎ پاک، آسوده بخواب، مسیح دو باره به صلیب کشیده نمی شود، (زیرا) فرزندان ‎ (س) آمدند. این توئیت تاریخی وزیر وقت لبنانی برگرفته از نوشته یک خانم مسیحی، بیانگر مکتب جاودانه ‎ است که غربی ها باید به احترام او تمام قد بایستند، نه آن را بسوزانند. ‎ "حسن عابدینی" @twiita
سلام من بر که حتی در خانه هم بود😞 🖤حضرت (س) در عالم رویا مداحی را سرزنش کرد که چرا اصلا برای غریبی روضه نمی خوانید😞 ______________________________ خدا کند که مردی اگر از افتاد به داد بی کسی اش لااقل برسد ______________________________ "قیام قلم" @twiita
‌‎ ‌‎ زنده زنده سوخت.... اما آخ نگفت... 😭😭 حسین خرازی نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در می سوخت. فهمیدیم یک داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد! من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا و نمی زد! و همین پدر همه ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می زد: ! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! خدایا! الان سینه ام داره می سوزه! این سوزش به سوزش سینه ی حضرت نمی رسه! خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! خدایا! صورتم داره می سوزه! این سوزش برای امام زمانه! برای ولایته! اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، خدایا! خودت باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم! آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت: خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ شد. 🌺شهید سردار حاج حسین خرازی 🌺 @twiita