eitaa logo
توییتا
10.2هزار دنبال‌کننده
42.2هزار عکس
12.2هزار ویدیو
37 فایل
رهبر انقلاب: "جهاد تبیین، فریضه‌ای فوری و قطعی است." ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ✅ کپی از مطالب کانال، مشروط بر ذکر صلوات برای شهدا، بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا پیش رو بسیار مهم است؟ بسیاری بر این باورند که تندروی‌های صورت گرفته در دولت احمدی‌نژاد، منجر به تصمیم غرب بر تحریم اقتصادی ایران شد. این تصور از جمله توهماتی است که توسط رسانه‌های اصلاح طلب در جامعه و ذهن مردم تزریق شده است. به عنوان یک مثال برای اثبات غلط بودن این تصور می‌توان به این موضوع اشاره داشت که اگر تندروی (البته با تفسیر آنها) عامل تحریم بوده است، اساسا می‌بایست تحریم‌ها در دولت اول احمدی‌نژاد اعمال می‌شد نه در پایان دولت دوم؛ چرا که احمدی‌نژاد چرخش بسیار محسوسی در خصوص نحوه مواجه با غرب در دولت دوم خود داشت. این چرخش را به سادگی می‌توان از مقایسه میان صحبت‌های احمدی نژاد در سازمان ملل فهم نمود. صحبت‌های 4 سال اول او، آتشین و عدالتخواهانه است؛ اما صحبت‌های 4 سال دوم رو به خنثایی و بی‌تفاوتی نسبت به عملکرد استکبار و ساختار ظالمانه بین الملل کشیده شد. اما چرا غرب در انتهای دولت دوم احمدی‌نژاد دست به تحریم ایران زد؟ برای پاسخ به این سوال باید این موضوع را در نظر داشت که تحریم یک کشور، علاوه بر تحمیل هزینه بر کشور مورد هدف، هزینه‌های زیادی را نیز برای کشورهای تحریم کننده در پی دارد. لذا تحریم‌کننده‌ها می‌بایست در خصوص منافع و آثار یک تحریم هزینه-فایده نموده و اگر فواید تحریم برای آنها بیش از هزینه‌های آن تخمین زده شد، تحریم را اعمال می‌نمایند. لذا سوال فوق را باید به این صورت طرح نمود: «چه شد که دشمن به این نتیجه رسید که تحریم ایران برای او پرفایده خواهد بود؟» هدف اصلی دشمن از تحریم، ایجاد جدایی میان مردم و نظام است تا از این طریق بتواند نظام جمهوری اسلامی را دچار چالش نموده و در دراز مدت آن را ساقط نماید. بعد از اتفاقات پدید آمده در سال 88 و فتنه‌ای که ماه‌ها توسط عده‌ای کشور را به آشوب کشید، طمع دشمن بسیار زیاد شد. دشمن به این نتیجه رسید که در جامعه ایران گسست عمیقی رخ داده و می‌تواند از شکاف بوجود آمده بیشترین استفاده را نماید. از همان تاریخ است که دوره‌گردی‌های خانوم کلینتون برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران و تحریم اقتصادی او شروع می‌شود. در واقع تحریم‌ها ماحصل فتنه 88 است و هیچ ارتباط مستقیمی با رویکرد دولت احمدی‌نژاد در قبال غرب ندارد. دشمن از گسست بوجود آمده بهره گرفت و توانست با اعمال تحریم‌ها، رأی آنها را مدیریت نموده و دولت و مجلسی را که در راستای اهداف و خواست آنها حرکت کرده و تابع آنها بوده است را به نظام تحمیل نماید. امروز نیز دشمن در حال رصد جامعه ماست. غرب چشم امیدش به نرخ مشارکت است. نرخ مشارکت کم برای دشمن این پیام را مخابره خواهد کرده که اقداماتش به هدف نشسته، تحریم‌ها مردم را خسته نموده و دلارهایی که برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران خرج نموده، توانسته مردم را از نظام جدا نماید. با این اوصاف شما اگر جای دشمن باشید چه خواهید کرد؟ آیا اقدامات خود را کاهش خواهید داد یا پیگیر افزایش آن در سطحی گسترده‌تر خواهید شد؟ به سادگی می‌توان تخمین زد که، نرخ مشارکت پایین دشمن را جری‌تر و جسورتر خواهد کرد. بودجه آشوب در ایران را افزایش خواهد داد. تحریم‌ها را شدید‌تر و گسترده‌تر خواهد کرد. و مضافا انگیزه کشورهای دیگر را در همراهی بیشتر با آمریکا افزایش خواهد داد. اما اگر در نقطه مقابل آن، نرخ مشارکت و نشاط انتخابات افزایش پیدا کرده باشد، کل تحلیل‌های آنها نقش بر آب شده و به این نتیجه خواهند رسید که مسیر طی شده توسط آنها بدون فایده و غلط بوده است. با این توصیف، وظیفه بچه‌های انقلابی کاملا مشخص است. ما پیش از دغدغه این که چه فرد و چه طیفی شایسته رأی آوردن است، می‌بایست به جد در اندیشه افزایش نرخ مشارکت باشیم. باید با افرادی که تصمیم بر عدم مشارکت دارند، صحبت کنیم تا تصمیم خود را تغییر دهند. هر کدام از ما 3 ماه فرصت داریم. اگر هر یک فقط تصمیم 5 نفر را تغییر دهیم، در مجموع اثر بسیار زیادی خواهد داشت. از همین فردا باید شروع کنیم. اگر دست روی دست بگذاریم، اوضاع کشور سخت‌تر خواهد شد. گام دوم و پس از اقناع کامل در خصوص خطرات کاهش مشارکت، می‌بایست در خصوص نوع رأی در مردم بصیرت ایجاد شود. باید مردم را قانع کنیم که مشکلات موجود همگی حاصل اعتماد به مشتی غرب‌زده و بی‌کفایت است. و لازم است در انتخاب خود تجدید نظر نمایند. لازم است تا به معیارها و شاخص‌های ناب انقلاب در انتخاب بازگشت نموده و از گذشته خود درس بگیریم. "محمد مفید" @twiita