داستان حضرت موسی و خضرنبی-آیات 65تا82سورۀ کهف.pdf
حجم:
315.4K
در pdf بالا شما آیات 65 تا 82 سورۀ مبارکه کهف را مشاهده خواهید کرد که مربوط به داستان همراهی حضرت موسی با خضر نبی است
و چون متن و ترجمه آن برای گذاشتن در اینجا طولانی بود، به صورت pdf برایتان گذاشتیم تا بخوانید
برای باز کردن pdf در گوشی های اندروید نیاز به برنامه pdf خوان دارید که می توانید در لینک زیر دانلود و نصب کنید
https://cafebazaar.ir/app/com.adobe.reader
در مورد داستانی که می خوانید بر سر منابر صحبت ها می شود و مطمئنا در تفاسیر نور و راهنما می توانید ،نکات فراوانی را بیابید .اما ما فقط به دنبال پاسخ گویی به سوال زیر هستیم. و به دنبال نکته یابی از قواعد عربی و متن قرآن نیستیم بلکه بدنبال نکته یابی از داستان هستیم کاری که هر فردی می تواند انجام دهد.
#داستان_موسی_و_خضر
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
سؤال آن استکه: در این داستان حضرت موسی چه چیزی از حضرت خضر آموخت؟ یعنی اگر موسی بعد از اتمام ملاقات
بسم الله الرحمن الرحیم
خوب نوبتی هم باشد نوبت جواب دادن به سؤالیه که چند روز پیش مطرح کردیم. البته امروز به طور خلاصه فقط در مورد یکسری از برداشت ها که در عموم تفاسیر به آنها پرداخته شده و شما نیز توانستید آنها را بیابید می پردازیم. مواردی که در متن قرآن نیز به آنها اشاره شده است:
نکتۀ اول: صبر و تحمل است، که چندین بار تکرار شده که "ای موسی تو نمی توانی بر اعمال من صبر کنی" حتی با اینکه من وقتی از تو قول میگیرم صبور باشی یعنی مطمئنا چیز های عجیبی خواهی دید.
نکته دوم: پس هر انسانی باید باتوجه به ظرفیت خودش به دیگران قول بدهد و مراقب باشد اگر قولی میدهد به آن عمل کند.
نکتۀ سوم: که در متن هم هست آنست که خضر می گوید مطمئنا تو چون نمی دانی و احاطه نداری نمی توانی صبر کنی، پس هر انسانی باید بداند قبل از اظهار نظرهایش ممکن است چیز هایی وجود داشته باشد که نداند و یا به آنها احاطۀ علمی نداشته باشد یا در آنها تخصصی نداشته باشد پس بهتر است در این مواقع صبر کند و سکوت اختیار کند. و قبل از جمع آوری موارد مستند پیش داوری و قضاوت اشتباه نکند. و سعی کند همیشه از روی علم و مستند سخن بگوید.
#داستان_موسی_و_خضر
#هر_روز_با_قرآن_باشیم
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
سؤال آن استکه: در این داستان حضرت موسی چه چیزی از حضرت خضر آموخت؟ یعنی اگر موسی بعد از اتمام ملاقات
بسم الله الرحمن الرحیم
نکتۀ چهارم: همان طور که گفته شد نباید بدون علم قضاوت کرد. و در ادامه نیز می توان گفت عجولانه و زود قضاوت کردن نیز از منظر این داستان مذموم است.
نکتۀ پنجم: همچنین نباید از روی ظاهر هر چیز، آن چیز را قضاوت کرد برای مثال شاید مار پوست نرم و زیبایی داشته باشد اما نمی توان به این خیال و برحسب ظاهرش به آن نزدیک شد.
نکتۀ ششم: هرگاه انسان کسی را به عنوان رهبر و ولی برگزید که آن فرد را نیز افراد مطمئنی معرفی کرده اند نباید بدون دلیل و عجولانه اعمال او را زیر سؤال برد؛ خضر از جانب خدا به موسی معرفی شده بود، حالا که مربی گری و معلمی کسی را که انسان وارسته ای است پذیرفته ای با احتیاط بر او خرده بگیر، نه عجولانه و نه توبیخی
نکتۀ هفتم: آینده و سرانجام دیگران برای شما مهم باشد. به راحتی از مشکلات و سختی های دیگران گذر نکنید.
#داستان_موسی_و_خضر
#هر_روز_با_قرآن_باشیم
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
سؤال آن استکه: در این داستان حضرت موسی چه چیزی از حضرت خضر آموخت؟ یعنی اگر موسی بعد از اتمام ملاقات
بسم الله الرحمن الرحیم
نکتۀ هشتم: در حد توان خود به دیگران کمک کنید حتی اگر آنها نمی دانند به چه مصیبتی گرفتار شده و در چه منجلابی فرو می روند، شما باز هم در پیشگیری سعی کنید.
نکتۀ نهم: در کمک کردن به دیگران نیاز نیست تا آنها مطلع شوند، شاید در برخی موارد اگر به آنها بگویید شما را منصرف کنند. پس بهتر است کمک های خود را به صورت مخفیانه انجام دهید.
نکتۀ دهم: شماتت دیگران و دوستان و آشنایان و شاگردان، شما را از مسیر خود منحرف نکرده و از رفتن باز ندارد
نکتۀ یازدهم: اجازۀ ضرر زدن مختصر به دیگران برای جلوگیری از رسیدن ضرری بزرگ به آنان(البته این نکته از نظر فقهی باید بررسی شود و از مراجع سؤال پرسیده شود)
نکتۀ دوازدهم:معیشت و درآمد و نحوۀ گذران زندگی دیگران برای ما مهم باشد
نکتۀ سیزدهم: در حد توان در مقابل ظلمِ ظالم ایستادن و جلوگیری از إعمال ظلم به مظلوم، در صورتی که اگر توان مقابلۀ علنی ندارید، مخفیانه این کار را انجام دهید.
نکتۀ چهاردهم: کمک به دیگران برای جلوگیری از غصب اموالشان توسط افراد دیگر و ستمگر
نکتۀ پانزدهم: احترام به والدین؛ همانطور که در متن هم هست آن جوان با اعمال زور (ارهاق) والدینش را وادار به کاری می کرد که دوست نداشتند
سر سفره های افطاری و سحری به یاد ما هم باشید
#داستان_موسی_و_خضر
#هر_روز_با_قرآن_باشیم
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
سؤال آن استکه: در این داستان حضرت موسی چه چیزی از حضرت خضر آموخت؟ یعنی اگر موسی بعد از اتمام ملاقات
بسم الله الرحمن الرحیم
نکتۀ شانزدهم: برای کسی که به پدر و مادرش احترام نمی گذارد ارزشی قائل نباشید. و او را کنار گذااشته و ارتباطتان را با او کم کنید و به عنوان دوست خود انتخاب نکنید.(در ذهنتان بکشید)
نکتۀ هفدهم: در کنار هر گرفتن و محروم شدن از یک نعمت، یک مصلحتی هست که شاید ما از آن خبر نداشته باشیم.
نکتۀ هجدهم: مهم بودن هدایت و ضلالت دیگران برای شما و جلوگیری از ضلالت مؤمنین
نکتۀ نوزدهم: دعوت دیگران همیشه با موفقیت روبرو نیست نباید ناامید شد.
نکتۀ بیستم: ممکن است گاهی به درخواست شما اهمیت نداده و جواب رد بر سینۀ شما بزنند و حوائج تان را برطرف نکنند، هیچگاه مأیوس نشوید.
نکتۀ بیست و یکم: تلافی نکردن برخورد بد دیگران (برخورد بد داشتن و تلافی کردن به مانند تکفیر است، یعنی تو مرا قبول نداشتی و نپذیرفتی، پس هر بلایی سرت بیاروم حقت است)
نکتۀ بیست و دوم: نباید بعد از بر خورد بد کسی یا کسانی، دیگر برای آنها ارزشی قائل نباشیم (برخورد خنثی داشتن، یعنی تو مرا نمی پذیری و قبول نداری پس هر بلایی سرت بیاید حقت است)
نکتۀ بیست و سوم: بر خورد بد دیگران را با احسان و نیکی جواب دهیم (که همان برخورد اسلامی و خوبی است که خضر نبی داشت)
از سه نکتۀ بالا می توان نتیجه گرفت در ادیان الهی تکفیر وجود ندارد، بلکه استدلال و احسان حرف اول را می زند
#داستان_موسی_و_خضر
#هر_روز_با_قرآن_باشیم
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
سؤال آن استکه: در این داستان حضرت موسی چه چیزی از حضرت خضر آموخت؟ یعنی اگر موسی بعد از اتمام ملاقات
بسمه تعالی
نکته بیست و چهارم: اگر استفاده ای کرده ای، استفاده ای هم برسان؛ اگر از سایه خرابه استفاده کرده ای و به دیوارش تکیه داده ای، خرابه را بازسازی کن.
نکته بیست و پنجم: حساب نیکوکاران(آن دو طفل یتیم) را از حساب بدکاران(اهالی آن دیار) جدا کرده و نحوۀ تعاملتان با آنان متفاوت باشد.
نکته بیست و ششم: آینده فقرا و ایتام، و سرنوشت آنان برای شما مهم باشد.
نکته بیست و هفتم: امانت دار امئال ایتام بوده و مراقب باشید به آنها دست درازی نکنند و از اموال آنان محافظت کنید و به اموال آنان خدای نا کرده دست درازی نکنیم.
نکته بیست و هشتم:اگر فکر کردی کسی به تو یا دیگری ضرری رسانده، اول از او دلیل بخواه، شاید جواب قانع کننده ای داشته باشد
نکته بیست و نهم: برخی مواقع انسان باید برای خدا، کار بی مزد انجام دهد؛ و کار بی مزد و مواجب و بی توقع برای خدا نشانه اخلاص است.
#داستان_موسی_و_خضر
#هر_روز_با_قرآن_باشیم
#موسسه_قرآن_و_نهج_البلاغه
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
سؤال آن استکه: در این داستان حضرت موسی چه چیزی از حضرت خضر آموخت؟ یعنی اگر موسی بعد از اتمام ملاقات
نکته سی ام: امر خدا رو با موقعیت خودت قاطی نکن (طوری امر الهی را انجام نده که چیزی هم نصیب تو بشود و از کسی در قبال انجام تکالیف الهی خود مزدی نگیر)
نکته سی و یکم: از فقرا و ایتام دستمزد نگیرید و برای رضای خدا کار های آنها را انجام دهید
نکته سی و دوم: باید فتنه را پیش بینی کرد و از ریشه خشکاند و آینده نگر بود (با درست کردن آن دیوار دست نااهل به آن اموال نمی رسد تا از او بخواهیم که به اموال ایتام دست درازی نکند و یا حتی در داستان کشتی هم همینطور)
نکته سی و سوم: گاهی اوقات پایایی و ماندگاری مشکلات برای رسیدن به رشد است و بعد از آنکه فرد به مرحله ای از رشد و عقل رسید آن مشکل حل می شود.
نکته سی و چهارم: خدا پشتوانه افراد صالح و فرزندان آنان و همچنین فقرا و ایتام است. و خود از آنان و اموالشان محافظت می کند.
نکته سی و پنجم: بسیاری از مجادلات بر اثر بی اطلاعی افراد از افکار و اهداف یکدیگر است.
الحمد لله در این ایام توانستیم کمی بیشتر در آموزه های یکی از داستان های بی شمار قرآنی تفکر کنیم
امیدواریم به توفیق خداوند منان هر روز بیشتر از دیروز با قرآن و آموزه های آن همراه باشیم
ان شاء الله
#هر_روز_با_قرآن_باشیم
#داستان_موسی_و_خضر