نارنجی خانوم جذاب خان یه قرنی شدنت مبارکا باشههههه

ممنونم ازت مامانِ مهربون نخودچی🫂🧡

نارنجی جونممم 100 تایی شدنت مبارک😍🥲💜 بالاخره نوشتیش😂

ممنونم ازت مون چایلدم🌚🧡 قرار بود بنویسمش دیگه🤣.

مامانم ازم چندتا سوال پرسیده نه تنها از من خواسته که از دوستام هم بپرسم ، و من مطمئنم هدفش از طرح این پرسش یک پند اخلاقی است🦦 . بعد خیلی قشنگ گفته که از " فلانی بپرس و دوستات" . انگار فلانی حتما باید باشه🤣🤌🏻. از بردن نام فلانی معذورم🤣 . همین که خودش میدونه کافیه . هیچی دیگه فعلاً درجریان باشید که قرار مورد سوال بنده قرار بگیرید و دستور از بالا صادر شده . . تا یکی یکی بیام سراغتون ؛ دقیقا وقتی حوصله چت داشتم:) ممنون از همراهیتون🤝🏻

سلام:) امروز نبودم ، میدونم . داشتم با خودم دست ُ نرمه پنج میکردم که اینجا رو به حال و روز خودم آلوده اش نکنم🦦. الانم فقط اومدم بگم من هنوز زندم و برم. شاد و پیروز باشید🌿.

عه؟ انگار یکی ناراحت شد از اومدنم ، بیا من دارم میرم🤣

‌یه شونه واسه اشکام باش.

‌یه آدم واسه دست نوازش.

‌مگه چه قدر وقت دارم؟ مگه چه قدر وقت داریم؟

‌این چند روز کاملاً فکر ُ ذهنم دوستم بوده ، دوستی که شاید زیاد صمیمی نبودیم ، اما برام خیلی ارزشمنده. نمیتونستم حتی فکر کنم که الان قراره تسلیت بهش بگم اونم وقتی تا شب قبلش داشتم باهاش صحبت میکردم که همه چی حل میشه رفیق ‌؛ حالِ دوستمونم خوب میشه (دختر عموش فوت شده) . پیام بدم و بگم خدا بهتون صبر بده؟ مارو شریک بدونید تو غم تون؟ . . . مدام خودمُ ملامت میکردم که نمیتونم کاری براش بکنم. از لحظاتی که نمیتونم کاری برای کسایی که برام ارزشمندن انجام بدم ، متنفرم. متنفر. با مامان بابام که صحبت میکردم میگفتن فاطمه همین که کنارش باشی کافیه ؛ نباید کار خاصی بکنی . حتی بانو هم بهم گفت که فقط بغلش کنم ؛ همین .