امروز در تلاش بودم که پنکیکم رو تزیین کنم تا یه عکس فوق العاده از آب دربیاد اما بعد یه صدایی در درون میگفت که " هی فاطمه! به قوانین خاص خودت پایبند باش و خودت رو خسته نکن خیلی عادی و مثل همیشه کارت رو انجام بده و اگه میخوای عکست رو بگیر و تمام
نیازی نیست کلی چیزی که نیاز نیست رو الکی بذاری و آماده کنی و بعد از گرفتن عکس بهش حتی نگاه هم نکنی " . .
و خوب دیدم که درست میگه اون صدای همیشه همراه ِدرون.
این موضوع دیزاین داشت من رو سردرگم میکرد که چیکار کنم دوست داشتنی بشه ، توو عکس خوشگل بیفته و بلا بلا بلا .
جالب اینه در آخر هیچکار خاصی نکردم فقط همونجوری که اگه عکس یا فیلمی در کار نبود ، کارمو انجام میدادم رفتم جلو و یه عکس خیلی ساده واسه ثبتش گرفتم و همین .
اینارو گفتم یه چیز مهم بگم اما حوصله ادامه ندارم😂،
حال باید چه کرد به نظرتون؟
خوب خوب رفتم ظرفا رو شستم ، جارو کردم آشپزخونه رو ، بعدم پذیراییُ تمیز کردم و باز جارو کردم و الان درخدمت شمام🦦🕶؛
فقط یادم نیست نتیجه اخلاقی قضیه ای که داشتم میگفتم چی بود و می خواستم چیا رو بگم بهتون پس با اجبار پایان رو براتون باز میذارم مثل بعضی فیلما و میریم سراغ موضوع بعدی😔😂.
هدایت شده از Like a 52 Hz whale🐋
نارنجی پند اخلاقی ک میخواست بگه رو یادش رفت
پس خودتون یه سری پند از حرفاش بگیرید😂
اوبونتو|ubuntu
°•هر شب که مه در آسمان
گردد عیان دامن کشان
گویم به او راز نهان
که با من چه ها کردی
به جانم جفا کردی•°