اوبونتو|ubuntu
بعد به دیروز و امروز و کلا این هفته که چطور گذشت داشتم فکر میکردم و همچنین شماها و صحبتهایِ قشنگ
یه کار به فکرم رسید که اگه پایه باشید میتونیم انجامش بدیم . اینجور که جمعهها روزِ شما باشه اگه پایه باشید ، هرچند روزهای ِدیگه هم میتونیم صحبت کنیم ، اما دوست دارم جمعهها محتوایِ اینجا با شما باشه🤍.
و حالا چیکار میتونید بکنید ؟
میتونید با چندتا عکس ، یا یه نوشته هفتهتون رو توصیف کنید ، از حال و احوالاتتون بگید چی خوشحالتون کرد ؟ چی ناراحتتون کرد ؟ چه کار جدیدی رو سعی کردین امتحان بکنید ؟ چهقدر تلاش کردین تا یه هفته مفید داشته باشین ؟ واسه خودتون و زنگیتون چه قدمی برداشتین ؟
یا حتی میتونید بگید چه جملهای باعث شد که روز یا هفتهتون ساخته بشه ، بیاید و از اون خوشحالیهایِ پاک و کوچیکتون بگید . اینکه چه جوری یه هدیه واسه قدردانی از خودتون شما رو خوشحال کرده و انرژیتون رو چند برابر ، یا دیدن و صحبت کردن با یکی از دوستان چهقدر واسهتون لذت بخش بوده ، از اون گلی که با کلی امید بهش رسیدین و الان رشد کرده بگین ، یا هر خوشحالی ِدیگه . . .
دوست دارم با خوشحالی ِشما خوشحال بشم .
و همینطور که شما کنارمید ، کنارتون باشم❤️🩹؛
"بالاخره میدونید که ، اوبونتو🤝🏻🧡! "
اوبونتو|ubuntu
اینکار همراهی شما رو میطلبه و اگه پایه باشین میتونیم از فردا شروعش کنیم🕶🤍؛
اینجا بهم بگین :
- https://daigo.ir/secret/76128755
- @narnjii
هدایت شده از 𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐡𝐨𝐥𝐞 (𝐃𝐢𝐟𝐟𝐞𝐫𝐞𝐧𝐭 𝐯𝐞𝐫.)
این پیام رو فوروارد کنید و تصور کنید که من یه غریبهم که اتفاقی شما رو توی مترو طراحی میکنه؛ با توجه به وایبی که ازتون میگیرم استایل و حس و حالی که بهم منتقل میکردید رو توصیف میکنم و میگم واکنشتون از اینکه فهمیدید اسکچتون رو کشیدم چیه.
و اینکه لطفاً تگتون رو اینجا بفرستید که بتونم پیداتون کنم.
↳𝙼𝚢 𝚠𝚑𝚒𝚝𝚎 𝚑𝚘𝚕𝚎
اوبونتو|ubuntu
میخوام از امروز بگم مردم🦦😂
دیشب مامانم گفته بود که پنج صبح اینا ، دخترخالههات میان و منم گفته بودم خب بیان قربون قدمشون فقط کاری به من نداشته باشن تا سیر خواب بشم😔😂؛
اوبونتو|ubuntu
دیشب مامانم گفته بود که پنج صبح اینا ، دخترخالههات میان و منم گفته بودم خب بیان قربون قدمشون فقط کا
و اینگونه بود که صبح چشامو که باز کردم ، رو به رو شدم با دوتا آدم بالای ِسرم🤣 . .
بنده خداها شش اومده بودن و خب گرفته بودن ، خوابیده بودن کنار من🤣✨؛
اوبونتو|ubuntu
و اینگونه بود که صبح چشامو که باز کردم ، رو به رو شدم با دوتا آدم بالای ِسرم🤣 . . بنده خداها شش اوم
هنوز زهرا واسهمون کیک هم درست کرده بود ، قربانش بشوم😔🍰.