اوبونتو|ubuntu
من و میکروفون ، شما همه😔😂.
توو این تنهاییها ، یه دوست پیدا کرده بودم دیگه🤣. .
اگه به عقلم شک نمیکردن یه عکس سلفی هم باهاش میگرفتم🤣
و دیگه اینکه🦦 . .
خیر مقدم گفتیم دعوت کردیم از فلان مسئول ، تشکر کردیم از همون فلان مسئول و مقدمه چیدیم دعوت کردیم از اون یکی مسئول و از ایشونم تشکر کردیم و . . . تا آخر که با یه فعلا خداحافظ (لحن اون پسره) مجلس رو پایان دادیم🦦🕶.
اوبونتو|ubuntu
فیلم بگیرم از آنباکس ترمه؟😔😂
پاره کردم ، پاره کردنم که دیگه فیلم گرفتن نداره🦦🤣
هدایت شده از - 𝑸𝒖𝒆𝒓𝒆𝒏𝒄𝒊𝒂 -
˖ ꒰ ୨୧ 𝑪𝒉𝒂𝒍𝒍𝒆𝒏𝒈𝒆 • ꒱ ᯽ ° ..
اگر مایلید این پیام رو فوروارد کنید تا بگم اگر یه افسانه قدیمی بودین اون چه افسانهای بود ؛
حتما چک کنید ظرفیتش تکمیل نشده باشه.
برای لینکاتون [ اگر فور نکرده باشین نمیتونم متاسفانه تقدیمتون کنم ]
𝑱𝒐𝒊𝒏 :: 𝑸𝒖𝒆𝒓𝒆𝒏𝒄𝒊𝒂 ~
دیروز تا ساعت ۱۰ و نیم ، یازده صبح(؟) ، موقعیت جوری بود که باعث میشد خیلی رسمی باشم . .
اوبونتو|ubuntu
دیروز تا ساعت ۱۰ و نیم ، یازده صبح(؟) ، موقعیت جوری بود که باعث میشد خیلی رسمی باشم . .
بعد جونم براتون بگه که بعد از ظهرش یه دورهمی دوستانه داشتیم با بچهها و دوستام ، و از اون ورژن رسمی هیچ خبری نبود ، ناپدید شده بود اون ورژن ؛ بعد بهش که فکر میکنم اونم بعضی جاهاش🤣🤣🤣
اوبونتو|ubuntu
فاطمه زهرا بچم دیروز واسم خیلی افتخاری و با عشق اینو آورد سر میز ( یعنی من دوست دارم اینجوری بهش فکر کنم و نگم که ازش گرفتم 😔🤝🏻) .
بعد به یه حالت کثیفناکی خوردمش که اصلا🤣🤣🤣