#عفافگرایی
#داستانک
به قصد #دیدار دوستم به سوی #خانهاش روان شدم...
چون رسیدم، در زدم.
#همسرش پشت در حاضر شد و
✅#پرسید: "کیست؟!؟
💠 عرض کردم: "#فلانیام و با رفیقم کار دارم..."
✅گفت: "نیست" و تمام...
حتی یک #حرف، زیادتر از حاجت #نگفت!
💠 پیش خویش گفتم:
خوشا به سعادت #شوهرش
https://eitaa.com/umefafgaraei