eitaa logo
جهان اندیش
268 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
921 ویدیو
5 فایل
🔻با مدیریت 🔘سید مصطفی ابراهیمی 📢اطلاع رسانی از: ➕ظرفیتهای بین المللی ➕وضعیت اسلام، تشیع و ادیان ➕روابط بین الملل ➕دوره های توان افزایی 🔄ارتباط با مدیر: @Dr_SM_Ebrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
توصیف بهار ایام و بهار ایمان در کلام سید شهیدان اهل قلم 🌷نوروز رستاخیز خاک است و عید صیام رستاخیز جان؛ و انسان روح کبریایی است که در خاک فقر دمیده اند. با نوروز جسم جهان تازه می شود و با صوم، جان جهان که انسان است. ..‌. نوروز رستاخیز خاک است و عید صیام رستاخیز جان. 🌷خاک محتاج زمستان است تا پذیرای بهار شود و جان محتاج صوم است تا روح به اعتدالِ ربیع واصل شود، تا خورشید عشق از افق جان طلوع کند و نسیم لطف بوزد و درخت دل به شکوفه بنشیند ... و این بهار درون است. ⚘ سید مرتضی آوینی، رستاخیز جان، نشر واحه، ص 57 https://eitaa.com/universalqazvin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 رسانه ها را مرده ای از گور برخاسته که از جنازه انسان تغذیه می‌کند معرفی می‌کنند و اینگونه القاء می کنند مسلمانان همان زامبی ها هستند. اما زامبی واقعی چه کسی بود؟! 🔹زامبی نام یک جنگجوی مسلمان برزیلی بود که با استعمارگران هلندی مبارزه می کرد. اما  از سال 1968 از طریق کلیشه‌ سازی، و با کاربرد این لغت برای جسدهایی که زنده می شدند، اسم زامبی را نماد هیولاهای آدم خوار کرد. 🔹او به دلیل قدرت بدنی و هوش جنگی اش در زمانی که هنوز 20 سال بیشتر نداشت به عنوان یک نظامی مورد احترام قرار گرفت. او با موفقیت تمام، توانست یک امپراتوری اسلامی در پالمرس تأسیس کند. 🔸زامبی پالمارس مسلمان برزیلی بود که در سال ۱۶۹۵ میلادی در مقابل برده داری غرب ایستاد و بااستعمارگران هلندی مبارزه کرد و سپس شده و جسدش مثله شد. ✅زامبی، نماد آزادی هر سال در بیستم نوامبر در برزیل روز بیداری آفریقایی – برزیلی‌ها جشن گرفته می‌شود. این روز معنای خاصی برای برزیلی‌هایی دارد که ریشه آفریقایی دارند. آن‌ها به رشادت‌های زامبی به عنوان قهرمان و رزمنده آزادی و نماد آزادی افتخار می‌کنند. زامبی به قهرمان جنبش سیاسی آفریقایی ـ برزیلی‌ها در قرن بیستم و نیز به قهرمان ملی این کشور تبدیل شد. https://eitaa.com/universalqazvin
️خاطره همسر شهید چمران از شب آخر حیات دنیوی : هر وقت می رفت تهران (از اهواز)روز بعد بر می گشت امروز (٣٠خرداد۶٠) صبح رفت و عصری آمد تعجب کردم. گفتم چرا زود آمدی گفت ناراحت شدی؟ - نه فقط تعجب کردم. گفت تا حالا دیده بودی من با هواپیمای خصوصی سفر کنم؟ ندیده بودم.. + به خاطر شما آمدم امشب پیشت باشم. رفت دراز کشید. داخل اتاق شدم او را بوسیدم، آرام و به سقف می‌نگریست. گفت: بشین، من فردا شهید می شوم. دو وصیت به شما دارم. بعد از من در ایران بمان کشور شما حکومت الهی ندارد. دوم ازدواج کن. گفتم زنان پیامبر الگو هستند آنان ازدواج نکردند. از این مقایسه ناراحت شد. شب به فکر بودم که این حرفها چیست؟ صبح زود که درب منزل داشت سوار ماشین می‌شد کلت کمری داشتم خواستم به پایش شلیک کنم که نرود اما جرأت نکردم. رفت و من به منزل تنها دوستم در اهواز خانم خراسانی رفتم و داستان شب را تعریف کردم. دلداری ام میداد تا اینکه تلفن منزلش زنگ خورد و او مرتب "نه" می گفت. گفتم چه شده؟ گفت چمران زخمی شده. گفتم خیر او شده است و باهم به سردخانه رفتیم و جنازه مصطفی را دیدم و گفتم: خدایا این قربانی را از ما بپذیر! اون روز چمران از اهواز تا دهلاویه (٧٢کیلومتر) فقط می‌نویسد. با اعضاي بدنش خداحافظی می کند و... همسر شهید چمران می گوید ۶ ماه بعد از شهادت چمران، امام متوجه شد ما خونه نداریم به بنیاد شهید گفت. خونه ای به من دادند، اما هیچ وسیله ای نداشتم. یکی از دوستان مصطفی مقداری لوازم اولیه زندگی برایم آورد. جاودانه باد https://eitaa.com/universalqazvin